*جبار آذین
(منقد و مدرس سینما و تئاتر و تلویزیون)
درحالی که سینمای ایران چند دهه است به لطف فراوان(!) سیاستبازان، تاجران و مقامدوستان و جاهلان که هیچ سنخیتی با سینما و فرهنگ و هنر ندارند و سینما و اهالی آن را نمیشناسند، بازیچه دستها و جریانهای حزبی شده و از مسیر و رشد طبیعی در جاده فرهنگ بازمانده و برآن سیاست، تجارت و رفاقت و منافع گرایی حاکم است و تمام این پیامدها و عوارض حاصل وجود سینمای منسوخ دولتی است که همه چیز را از منظر سیاست و برنامههای دولتی میبیند و به وسیله منصوبان دولتی و سیاسی و نه فرهنگی میکوشد آنها را اجرایی کند، از مردم دورافتاده و مجال تنفس و فعالیت را از گروهها و جریانهای ملی و مستقل و غیروابسته ستانده تا سینمای ملی در ایران شکل نگیرد و تبدیل به صنعت نشود.
افرادی درصدد سندسازی برای سینمای ملی و در واقع ضدسینمای ملی بر آمدهاند.
سیاسیون از همان سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، بدون تکیه بر دانش و تخصص، واقعیتها و شناخت درست فرهنگ جامعه و اطلاع از امور هنری و هنرمندان و نقش و جایگاه فرهنگی و اجتماعی سینما بر مبنای استنباطهای شخصی وارزیابیهای سلیقهای به هنر و فرهنگ و سینما هم نگاه دولتی و نه ملی، داشتند و با رویههای غلط خود، مانع پیدایش و رشد سینمای ملی در ایران شدند.
این انحراف تا به امروز ادامه دارد و با تغییر دولتها و سیاستها و انتصابهای دولتی، سینما و هنر و فرهنگ هم که به دولتی و ملی تقسیم شدهاند، توسط دولتیها به بازی قدرت، سلطه و انحصار گرفته میشوند.
در دولت سیزدهم هم اداره فرهنگ و هنر و سینما به همان دولتیها منتها از طیف دیگر سپرده شد و این جماعت که در زمینه هنر و سینما و فرهنگ و مدیریت بیسوادتر و بیتخصصتر از اسلاف خود بودند، دچار توهم تغییر ریل شده و کلاً سینما را تعطیل و تولید و مناسبات و اکران را به خودیهای «بله قربانگو» سپردند. آنها با ادامه روشهای خود، بازارمکاره سینما را آشفتهتر و نابسامانترنمودند و کار را به جایی رساندند تا با همکاری شورایعالی انقلاب فرهنگی -که اساسا وظیفهاش کمک به فرهنگسازی با یاری اهالی فرهنگ وکارشناسان است-، برای سینما آن هم با عنوان غیرواقعی «ملی»، سند درست کنند.
هر دو گروه به یاری یکدیگر و همسوهایشان، بدون حضور نخبگان، نمایندگان سینمای ایران و خانه صنوف سینمایی و حتی منقدان، سینمایینویسان و رسانههای سینمایی، دورهم جمع شدند و به زعم خود و برای سینمای تخیلیشان، پیشنویس تهیه و تالیف کردند.
این پیش نویس که سندیت ملی ندارد و صرفا دولتی است، نمیتواند مورد پذیرش اهالی سینما و جریانهای سینمایی مستقل و غیردولتی که پایهگذاران و سرمایههای سینمای ملی هستند قرار گیرد.
سندملی سینمای ملی را باید سینماگران ملی تالیف و اجرایی کنند!
بدون دیدگاه