بانیفیلم: در میان معدود خوانندگان قدیمی که پس از انقلاب در وطنشان ماندند به امید اینکه بتوانند در دورانی تازه فعالیت کنند، زندهیاد فریدون فروغی از بداقبالترینها بود.
این هنرمند که صدای شاخص و پرقدرتش، او را از هنرمندان همدورهاش متمایز میساخت، هیچگاه به دامان ابتذال نیفتاد؛ دقتش در انتخاب متن ترانهها و اجرای منحصر به فردش از او تصویر خوانندهای سوای دیگر هنرمندان در ذهن علاقمندان حک کرده بود.
فروغی هم مانند زندهیاد فرهاد، شکوفایی استعدادش را با خواندن ترانه برای فیلم نشان داد.
«آدمک» خسرو هریتاش با موسیقی تورج شعبانخانی و «تنگنا»ی امیر نادری با نکتهسنجی اسفندیار منفردزاده، خواننده جوانی را به دنیای موسیقی پاپ معرفی کردند که با صدای تقلیدناپذیر و قویاش سالها ترانههایی را خواند که پس از نزدیک به پنج دهه همچنان در اذهان مانده است.
فریدون فروغی اگرچه توانست در میان جمع بزرگی از خوانندگان پاپ پیش از انقلاب، جایگاهی پیدا کند و خود را به اثبات برساند اما پس از انقلاب، تلخیها برایش کلید خورد و طومار عمر هنریاش درهم پیچید و او که برخلاف بیشتر خوانندگان در ایران ماند و به خارج نرفت، تلاشهایش برای گرفتن مجوزی برای خواندن، بیهوده و بیثمر ماند.
همینها بود که فریدون فروغی را که کاری جز موسیقی و خواندن بلد نبود و نمیدانست، در برزخی کشندهای قرار داد تا در دهه پنجم عمرش، به آخر خط برسد.
فروغی، مازیار و فرهاد سه هنرمندی که سرنوشت غمانگیز زندگی هنریشان دل هر علاقمند به موسیقی را به درد میآورد، سالها در هزارتوی راهروهای تصمیمگیران سرگردان بودند تا مگر مقاماتی که از اساس موسیقی را نمیخواستند اجازه دهند تا بخوانند… همین، فقط بخوانند…
تجربه تلخ هنرمندانی مانند فریدون فروغی وقتی آزاردهندهتر میشود که بفهمیم جمعی دست به دست هم دادند تا زندگی یکی از هنرمندان شاخص در اوج توانایی، فرجامی تلخ پیدا کند و از او به عنوان بداقبالترین خواننده پاپ پیش از انقلاب یاد شود.
فروغی هنگام مرگ ۵۱سال داشت…
بدون دیدگاه