جبار آذین
خانه مخروبه‌ای را در نظر بگیرید که ستون‌ها و سقف و در و پنجره آن، سال‌هاست، بازسازی و اصلاح نشده و هر مستاجری هم که برای چند سال در آن سکونت کرده، نهایت همتش، چسب کاری شیشه‌ها، کوتاه و بلند کردن میزها و صندلی‌ها و رنگ‌آمیزی دیوارهای ترک خورده بوده است.
قانون مصوب نخست اجاره‌نامه این خانه، اجاره آن به کسانی که از بنایی و معماری سر در می‌آورند، ثبت شده تا مستاجران به فکر بازسازی اساسی این خانه باشند، اما از آنجا که به جز یک، دو مورد در چهار دهه اخیر خانه به اهل آن واگذار نشده، اکثر مستاجرهای آن از کارنابلدان و نااهلان بوده و هر کدام در مدت جلوس بر صندلی‌های خانه، همان کار و روش همقطاران پیشین خود را دنبال کرده و تمام همّ و غم آن‌ها این بوده که در مدت اقامت در این خانه، چقدر و چگونه می‌توانند درآمد کسب کرده و از آنجا به خانه‌های بالاتر صعود کنند.
اینگونه بوده که خانه همانطور مخروبه مانده و روز به روز با حضور مستاجرهای سفارشی و فرمایشی، خراب‌تر شده تا امروز که باز هم، عده‌ای با انتخاب سیاست و تجارت و رفاقت، در این خانه لمیده و برای تحکیم و استمرار قدرت و حضور خود در خانه، رفقا و فک‌ و فامیل‌ها و همسوهای سیاسی و افرادی از جنس خود را در جای، جای خانه مستقر می‌کنند و این سیر تخریب تا آوار خانه ادامه خواهد داشت.
مصداق عینی خانه و ساکنان آن، سازمان بدون سازمان و سیاست و رفاقت زده سینمایی است.
سیل ورود و صندلی‌نشینی ناحق در وزارت ارشاد که با انتصاب وزیر اشتباهی این وزارتخانه در دولت چهاردهم آغاز شد و تداوم نامبارک و انحرافی آن با گزینش باندی و سیاسی و سپردن کلیدهای سینما و هنر کشور به دو اشتباهی و کارچاق‌کن دیگر رسید و تا برگزاری جشنپاره فیلم و انتصاب‌های رفاقتی و تجارتی و سیاسی نادبیر آن و عوامل کف‌زنش در اجرا و هیات‌های انتصابی داوری و انتخاب توسعه یافت، هم‌چنان تداوم دارد و گویا تا زمینگیر شدن سینمای دولتی و نهادی و حکومتی ایران و سینماگران کشور و ایجاد سینمای ملی و مردمی به جای آن ادامه خواهد داشت.
تازه‌ترین اقدام موهن و نادرست و غیرتخصصی نارئیس سازمان یاد شده بعد از انتصاب سفارشی یک خانم به مدیرکلی مراکز، اماکن و مجامع سینمایی جلوس قریب‌الوقوع یک خانم ناکارآمد سفارشی دیگر است.
در واقع نوبت به یک انتصاب فاجعه‌آمیز جدید برای یک مسئولیت مهم رسیده است.
مسئولیتی که به واقع نبض سینما را در دست دارد و باید یک کارشناس و متخصص باسواد و کاربلد سینما و هنر عهده‌دار آن شود، اما اخبار موثق، گویای سپردن آن به یک اشتباهی دیگر از جنس رئیس این سازمان و وزیر ارشاد و… است.
این خانم که بعضی اهالی سینما و کارکنان و کارمندان سازمان اشتباهی سینمایی او را می‌شناسند، عهده‌دار مقام سرپرستی اداره کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم شده و قرار است امروز و فردا بر صندلی این مقام تکیه زند و…
باید به نامسئولان و نامدیران سازمان سینمایی و معاونت هنری و وزرای ارشاد در چند دهه اخیر به‌ ویژه صالحی و فریدزاده بابت نابودی فرهنگ و هنر و سینمای کشور تبریک(!) و به اهالی هنر و قلم و ملت ایران تسلیت گفت.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *