بانیفیلم: کامران قدکچیان کارگردان قدیمی سینما در گفتوگویی که دیروز با خبرگزاری دولت(ایرنا) کرده بود، به ذکر خاطرهای از سال۱۳۵۳ و زمان نمایش فیلم «گوزنها» در سینما پارامونت پرداخت که در نوع خود جالب توجه است.
قدکچیان در این مصاحبه میگوید که در کافیشاپ سینما پارامونت [این سینما در زمان انقلاب آتش گرفت و به شکل متروکه درآمد] متوجه حرفهای تعدادی از منتقدان آن سالها میشود که داشتند با یکدیگر قرار میگذاشتند تا هنگام نمایش «گوزنها» در سالن، این فیلم را «هو» کنند!
روایت قدکچیان از زمان نمایش «گوزنها» را بخوانید:
«کامران قدکچیان در گفتوگو با ایرنا درباره اولین اکران «گوزنها» گفت: من با مسعود کیمیایی کار نکردهام اما در زمان اکران «گوزنها» خاطرم هست که اولین نمایش آن در جشنواره فیلم تهران پیش از انقلاب بود. منتقدان و خبرنگاران در کافیشاپی در سینما پارامونت نشسته بودند. من هم پشتم به آنها بود ولی میشنیدم که قرار است فیلم را هو کنند.
قدکچیان ادامه داد: آن زمان فیلمها ۱۰ الی ۱۲ پردهای بود. وقتی فیلم شروع شد بعد از پرده اول و دوم، مردم دست زدند و بعد از پرده سوم و چهارم ایستادند و کیمیایی را تشویق کردند. پس از پایان فیلم هم کیمیایی و وثوقی را روی دوش خود گذاشتند و تا شرکت نفت که آن زمان سر خیابان تخت جمشید بود، بردند و منتقدان هم با سرافکندگی از سالن بیرون رفتند.»
اما روایت مسعود کیمیایی از زمان اکران «گوزنها» در جشنواره فیلم تهران با روایت قدکچیان اندکی تفاوت دارد.
کیمیایی در مورد نمایش فیلمش در جشنواره گفته بود:
«به دلیل نزدیکی سینما پارامونت با محدوده دانشگاه تهران، بیشتر تماشاگران «گوزنها» از قشر دانشجو بودند.
من به همراه اسفندیار منفرزاده در سالن نشسته بودیم تا واکنش تماشاگران را ببینیم؛ وقتی در سکانس پایانی فیلم «سید» (بهروز وثوقی) که گلوله خورده میگوید؛ «با گلوله مردن که بهتر از توی جوب مردنه…» ناگهان صدای کوبیدن پای تماشاگران، سینما را به لرزه درآورد!
وقتی چراغهای سالن روشن شده و مردم متوجه حضور ما شدند، من و اسفندیار را قلمدوش کردند و تا بیرون سینما پارامونت بردند.
روبروی سینما پارامونت، زمینی بود که از آن به عنوان پارکینگ استفاده میشد؛ همینطور که ما را روی دوش دو نفر از عرض خیابان تختجمشید رد میکردند، از تعداد جمعیت کاسته میشد اما دو نفری که من و اسفندیار را قلمدوش کرده بودند، ما را پایین نمیگذاشتند(!) آنها ما را به محوطه پارکینگ روبروی پارامونت بردند و دیگر از جمعیت خبری نبود. در پارکینگ وقتی از روی دوش آن دو نفر پایین آمدیم تازه متوجه شدیم آن دو نفر، ماموران ساواک هستند و برای کنترل کردن جمعیت از اعتراضهای احتمالی، بین تماشاگران نشسته بودند!
جلسه غیررسمی داخل پارکینگ با ساواکیها، با شنیدن چندتا ناسزا ختم به خیر شد…!»
اما سرنوشت اکران «گوزنها» و توقیف آن به فیلمبرداری دوباره سکانس پایانی و تغییر دیالوگها منجر شد. تغییراتی برای نشان دادن شخصیتی دیگر از «قدرت» (با بازی قریبیان) و… سرانجام اکران پس از یک سال توقیف!
کیمیایی حکایت جالبی هم از جلسه بازجوییاش در ساواک به خاطر «گوزنها» دارد که آن هم شنیدنیست…
بدون دیدگاه