بانیفیلم: در حالی که انتظار میرفت به دلیل اهمیت سیاسی سفر رافائل گروسی مسئول آژانس جهانی انرژی اتمی به ایران، این خبر در رسانههای داخلی مورد توجه بیشتر قرار گیرد، اما این اظهارنظرهای مقامات مسئول وخبرهای مربوط به مسمومیت دانشآموزان دختر در شهرهای مختلف کشور و برخی از دانشجویان خوابگاههای دانشجویی بود که در صدر فهرست اخبار جا گرفت.
تفاوتهای آشکار میان نظرات، هرچند تاکیدی بر نوع واکنش میان مقامات مسئول و افکار عمومی را نشان میدهد اما همه اینها چیزی از عمق این فاجعهها کم نمیکند؛ فجایعی که از آذرماه سال جاری به شکل محدود و در روزهای اخیر به شکل گسترده در شهرهای مختلف ایران در حال اتفاق است.
برخی از کارشناسان میگویند نگاه قشری و واپسگرایی که در پشت این اعمال مورد وجود دارد، در واقع جلوگیری کردن از تحصیل دختران است؛ همان دیدگاهی که گروه طالبان در افغانستان اجرا کردهاند.
اگر گزارش ایرنا در روزهایی که دامنه این مسمومیتها در مدارس را دیده بودید که این اتفاقها را ناشی از تمارض دختران دانشآموز و نگرانی از امتحانات و وجود «توهم مسمومیت» میدانست، احتمالا دیگر در مورد شنیدن برخی از شنیدن اظهارات عجیب و غریب در مورد انداختن گازهای شیمیایی به مدارس، دچار شگفتی نمیشدید! دامنه این اظهارات از وجود «هراس کاذب» در میان دانشآموزان آسیبدیده تا دست داشتن عوامل خارجی در این فاجعهها را شامل میشود.
وجود همین حرفها و دیدگاههای چندگانه و عجیب، باعث شده تا افکار عمومی نتواند قضاوتی درست و شناختی دقیق از مسئله حمله شیمیایی به مدرسهها و شناسایی عواملی که دست به این فاجعه انسانی میزنند، داشته باشد و نشانهها و «ردّپا»یی از آمران و عوامل این فجایع انسانی پیدا کند.
در کشاکش حجم انبوهی از اظهارات، صراحت بیانیهای که روز گذشته و با عنوان اعتراض پانصد سینماگر و خبرنگار به مسمومیتهای دانشآموزان دختر منتشر شد، واکنشی درست و امیدی برای داشتن حساسیتهای اجتماعی هنرمندان بود. هرچند این بیانیه در دایره بسته بیان دیدگاهها، نتوانست تعریف دقیقی از این بحران انسانی ارایه دهد، اما همین اعتراض هم در میان حجم زیادی از بیتفاوتی و سکوت عجیب نهادهای صنفی و سینمایی نسبت به فاجعه مسمومیت سازمانیافته، نشانهای از امیدواری و نقطه قوتی برای طرح اعتراضات اجتماعی به وضعیت موجود بود.
آنچه مسلم است این وضعیت تنها با پیگیری، شناسایی و دستگیری آمران، سازماندهندگان و عوامل این فاجعه توسط سازمانها و نهادهای مسئول میتواند نتیجهبخش و موثر باشد در غیر این صورت پرونده این فجایع و رفتارهای غیرانسانی و متوحشانه نیز بر انبوه پروندههای تلنبار شده اینچنینی اضافه خواهد شد.
یافتن ردّپا و سرنخ توسط مقامات مسئول و مجازات آمران و عوامل مسمومیتهای شیمیایی، ضمن اعتمادسازی، افکار عمومی را نیز اقناع خواهد کرد.
پنهانکاری و نبود شفافیت در توضیح رفتارهای جنایتکارانه، نه تنها موضوع این اعمال فاجعهآمیز را شامل مرور زمان نمیکند بلکه بر میزان مطالبهگری حقطلبانه افراد جامعه میافزاید…
بدون دیدگاه