20:32

‏The 78th Annual Cannes Film Festival (May 14, 2025)
«دو‌ دادستان»/Two Prosecutors

المیرا ندائی

فیلم «دو دادستان»، به نویسندگی و کارگردانی سرگئی لوزنیتسا/Sergei Loznitsa، فیلمساز برجسته اوکراینی، در هفتاد و هشتمین جشنواره سالانه‌ فیلم کن و در بخش مسابقه اصلی به نمایش درآمد، به یکی از مدعیان اصلی دریافت نخل طلا تبدیل شد. این فیلم که اقتباسی از رمان «دو دادستان» اثر گئورگی دمیدوف/Georgy Demidov است، درامی تاریخی با تم سیاسی و انتقادی که به دوران پاکسازی یا ترور بزرگ ژوف استالین‌، با هدف تثبیت قدرت وی بر حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، می‌پردازد. داستان فیلم در سال ۱۹۳۷ روایت می‌شود. یک دادستان جوان به نام کورنیف/Kornyev- با بازی الکساندر کوزنتسوف/Alexsandr Kuznetsov- با نامه‌ای از یک زندانی روبه‌رو می‌شود که در آن از فساد مأموران پلیس مخفی NKVD- نهادی در جمهوری سوسیالیستی شوروی سابق که وظیفه نظارت بر عملکرد نیروهای پلیس، زندان ها و اردوگاههای کار اجباری را بر عهده داشت- شکایت شده است. کورنیف که یک بلشویک متعهد است، تصمیم می‌گیرد تا عدالت را برقرار کند و برای این منظور به دفتر دادستان کل در مسکو مراجعه می‌کند. این جست‌وجو او را وارد دنیای تاریک و پیچیده‌ای از فساد و سرکوب می‌کند که در آن حقیقت به راحتی قربانی قدرت می‌شود .
«دو دادستان» نه تنها یک بازسازی تاریخی از دوران استالین است، بلکه نقدی تیزبینانه به ساختارهای قدرت و فساد در سیستم‌های توتالیتر ارائه می‌دهد. سرگئی لوزنیتسا با این فیلم نشان داده است که همچنان یکی از مهم‌ترین صداهای سینمای سیاسی معاصر است. این اثر برای علاقه‌مندان به سینمای انتقادی و تاریخی، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.

🔘🔘🔘

سرگئی لوزنیتسا، یکی از برجسته‌ترین فیلم‌سازان معاصر اروپای شرقی است که با نگاهی تحلیل‌گر، دقیق و جامعه‌شناسانه، آثارش عمدتاً مستندگونه هستند بر درام‌های سیاسی-اجتماعی تمرکز دارند.
روایت‌های او‌ ساختارشکن و بر پایه مستندات آرشیوی هستند. لوزنیتسا اغلب سراغ وقایع حساس و تاریک تاریخ شوروی و اروپای شرقی می‌رود—از فجایع جنگ جهانی دوم گرفته تا استبداد استالینی و انقلاب‌های معاصر. سبک او سرد، بی‌طرفانه و مستندگونه است، و تماشاگر را وادار می‌کند که از منظر تحلیلی به داستان بنگرد.
سرگئی لوزنیتسا فیلم‌سازی است که هم به لحاظ هنری و هم سیاسی، جایگاهی منحصر به‌فرد در سینمای معاصر دارد. او با آثارش نه فقط تاریخ را به تصویر می‌کشد، بلکه وجدان جمعی یک ملت را به چالش می‌کشد. فیلم «دو دادستان» تازه‌ترین حلقه از این کارنامه بلندبالاست که نشان می‌دهد او همچنان یکی از صداهای پرنفوذ سینمای مقاومت و حقیقت‌گراست.

فیلمنامه اقتباسی «دو دادستان»، ساختاری سه‌پرده‌ای اما با روایتی آرام و کنترل‌شده دارد. لوزنیتسا با مهارت خاصی از تعلیق و سکوت استفاده می‌کند تا اضطراب و بی‌اعتمادی نهفته در فضای سیاسی دوران استالین را منتقل کند. داستان با کشف یک نامه ساده آغاز می‌شود، اما همین مکاشفه جزئی، قهرمان داستان را به سیاه‌چاله‌ای از بوروکراسی، خیانت و ترس می‌کشاند.

کورنیف، دادستان جوان و آرمان‌گرایی که ابتدا به آرمان‌های سوسیالیستی باور دارد، اما رفته‌رفته با واقعیت تاریک نظام روبرو می‌شود. فیلمنامه‌نویس تحول روانی این شخصیت را با ظرافتی تدریجی ترسیم می‌کند—از شور انقلابی به شک، و از شک به بحران اخلاقی.
دادستان کل و مقامات دولتی، نه به‌عنوان افراد، بلکه به عنوان نمادهایی از ساختار سرکوبگر نظام ترسیم شده‌اند. دیالوگ‌های آن‌ها کوتاه، تهدیدآمیز و مبهم است، و فضای پارانوید را تشدید می‌کنند.
دیالوگ‌ها بسیار موجز و پرتنش هستند، پر از ایهام و اغلب دوپهلو که این نشانه‌ای آشکار از دوران سانسور، جاسوسی و زبان دوگانه است که طی آن حتی کلمات می‌توانند علیه گوینده‌شان به کار روند. در بسیاری از صحنه‌ها، آنچه ناگفته می‌ماند از آنچه بیان می‌شود اهمیت بیشتری دارد.
فیلمنامه از لایه‌های پیچیده‌ سیاسی، فلسفی و اخلاقی تشکیل شده است مانند:
– حق در برابر قانون: قانون در فیلم ابزاری برای سرکوب است، نه عدالت.
– فرد در برابر سیستم: قهرمان، قربانی سیستم بوروکراتیک و بی‌رحمی می‌شود که ظاهراً خودش به آن باور داشته است.
– حقیقت در برابر پروپاگاندا: فیلم دائماً مخاطب را به چالش می‌کشد که مرز بین واقعیت و روایت رسمی کجاست.

فیلمنامه «دو دادستان» به‌تنهایی می‌تواند به‌عنوان یک اثر ادبی قدرتمند مورد مطالعه قرار گیرد. لوزنیتسا با خلق فضایی بی‌نهایت ملموس از یک دوران خفقان‌آور، نشان می‌دهد که چگونه یک نظام سیاسی می‌تواند حتی آرمان‌خواه‌ترین افراد را نیز درهم بشکند. این فیلمنامه، نمونه‌ای درخشان از سینمای مقاومت و افشاگر است؛ اثری که ذهن مخاطب را رها نمی‌کند.

🔘🔘🔘
سینماتوگرافی فیلم «دو دادستان»، یکی از عناصر کلیدی موفقیت هنری این اثر است و نقشی تعیین‌کننده در انتقال فضای خفقان‌آور، بی‌رحم و پیچیده‌ی دوران استالین ایفا می‌کند. تصویربرداری فیلم را اولگ موتو/Oleg Mutu بر عهده داشته است؛ فیلم‌برداری رومانیایی‌تبار که پیش‌تر با کارگردانانی چون کریستی پویو/Cristi Puiu- کارگردان و فیلمنامه نویس رومانیایی- و کریستیان مونجیو/ Cristian Mungiu- فیلمساز رومانیایی- نیز همکاری داشته است و به خاطر سبک رئالیستی و مینیمالیستی‌اش شناخته می‌شود.

ویژگی‌های برجسته سینماتوگرافی در «دو دادستان»:
– ترکیب‌بندی‌های هندسی و قاب‌های بسته
بسیاری از قاب‌ها با دقتی ریاضی‌وار طراحی شده‌اند. معماری سرد و استالینیستی ساختمان‌ها، راهروهای تنگ، و اتاق‌های اداری تیره‌وتار اغلب شخصیت‌ها را درون قاب‌هایی سخت و محدود گرفتار می‌کنند. این زبان بصری حس زندانی‌بودن در سیستم را به شکل ناخودآگاه به تماشاگر منتقل می‌کند.
– نورپردازی طبیعی و تضادهای نوری شدید
در بخش عمده‌ای از فیلم از نور طبیعی یا نورهایی با شبیه‌سازی نور پنجره و چراغ‌های فلورسنت استفاده شده است. این نورپردازی سرد و بی‌روح، محیط را بی‌جان و اداری نشان می‌دهد، و در لحظاتی کلیدی، سایه‌ها به گونه‌ای بازی می‌کنند که حس تهدید و ناامنی را تقویت می‌کنند.
– حرکت کند و کنترل‌شده دوربین
دوربین بیشتر اوقات یا ثابت است یا با حرکت‌های بسیار آرام و حساب‌شده کار می‌کند—پلان‌هایی طولانی، بدون کات‌های سریع. این ریتم کند و تأمل‌برانگیز، نه‌تنها فضای اداری و بروکراتیک را بازتاب می‌دهد، بلکه به مخاطب اجازه می‌دهد جزئیات را به دقت مشاهده کند و در استرس روانی شخصیت‌ها غرق شود.
– استفاده از رنگ‌های خنثی و پالت سرد
پالت رنگی فیلم شامل خاکستری، قهوه‌ای چرک، سبز زیتونی، و آبی‌های سرد است—رنگ‌هایی که با فضای دهه ۳۰ شوروی و حاکمیت نظامی-اداری آن دوره کاملاً همخوان هستند. این استفاده از رنگ‌ها حس بی‌زمانی و یکنواختی زندگی در زیر سایه حکومت سرکوبگر را القا می‌کند.
– لوکیشن‌های واقعی با حس مستندگونه
فیلم در مکان‌هایی واقعی از جمله زندان سابقی در ریگا، پایتخت لتونی، فیلم‌برداری شده است. این مکان‌ها بدون نیاز به طراحی صحنه اغراق‌شده، با جزئیات واقعی و فرسوده خود به ایجاد حس اصالت تاریخی کمک می‌کنند—ویژگی‌ای که در آثار لوزنیتسا همواره به چشم می‌خورد.
– سینماتوگرافی در خدمت مضمون‌
بارزترین نکته درباره فیلم‌برداری «دو دادستان» این است که سینماتوگرافی نه صرفاً برای زیبایی بصری، بلکه در خدمت مضمون فیلم است. قاب‌های بسته، رنگ‌های سرد، و نورپردازی غیراحساسی، همگی بخشی از روایت بصری درباره اختناق، بی‌عدالتی و بی‌هویتی فرد در ساختار توتالیتر هستند.

🔘🔘🔘

تدوین فیلم «دو دادستان»، یکی دیگر از عناصر کلیدی در خلق ریتم سرد و پرفشار اثر است که به‌خوبی با روایت و سبک بصری فیلم هم‌راستا است. تدوین این فیلم را دانیلیوس کوکاناوسکاس:Danilius Kokanauskas، تدوین‌گر لیتوانیایی که پیش‌تر با سرگئی لوزنیتسا در آثار مستند و داستانی همکاری داشته، انجام داده است.

ویژگی‌های برجسته تدوین در «دو دادستان»:
– تدوین کند و تأمل‌برانگیز (Slow Editing)
فیلم با ریتمی آرام تدوین شده است و از کات‌های سریع یا تدوین ضرب‌آهنگ‌دار پرهیز می‌کند. پلان‌های طولانی، سکوت‌های پرمعنا، و وقفه‌هایی که مخاطب را به تأمل وادار می‌کند، همگی بخشی از زبان تدوینی فیلم هستند. این انتخاب موجب افزایش حس خفقان، بلاتکلیفی و اضطراب می‌شود که همگی از فضای سیاسی-اداری دهه ۳۰ شوروی نشأت می‌گیرند.
– پلان‌سکانس‌ها و قطع دیرهنگام
بسیاری از صحنه‌ها بدون قطع ناگهانی و با حفظ پیوستگی زمانی و مکانی تدوین شده‌اند. تدوین‌گر اغلب تا لحظه‌ی آخر در یک قاب باقی می‌ماند، حتی وقتی دیالوگ تمام شده یا شخصیت از قاب خارج می‌شود. این تکنیک، سکوت‌ها را به عناصر دراماتیک تبدیل می‌کند.
– کاهش مونتاژهای بیانی یا تزئینی
در تدوین «دو دادستان» از مونتاژهای نمادین یا تدوین‌های موازی استفاده‌ی چندانی نمی‌شود. در عوض، روایت خطی و واقع‌گرایانه حفظ می‌شود و بیشتر از طریق نظم سرد و متوالی صحنه‌ها، حس ماشین‌وار بودن دستگاه عدالت شوروی القا می‌شود.
– هم‌آوایی تدوین با صدا و سکوت
تدوین فیلم نه‌تنها با تصویر، بلکه با سکوت و طراحی صدای خاص فیلم هماهنگ است. کوکاناوسکاس با حفظ فضاهای خالی صوتی (silence gaps) و عدم شلوغی صوتی، کمک می‌کند که تماشاگر بیشتر در فضای رعب‌انگیز بی‌صدا فرو رود.
– تدوین در خدمت درام و محتوا
در نهایت، تدوین در «دو دادستان» عنصری صرفاً فنی نیست، بلکه یکی از زبان‌های اصلی فیلم برای انتقال ترس، اضطراب، و بی‌عدالتی سیستماتیک است. لوزنیتسا و تدوین‌گرش با کنار هم چیدن صبورانه‌ی نماها، مخاطب را وادار می‌کنند که مثل شخصیت اصلی، در دل این ساختار اداری بی‌رحم گرفتار شود؛ بدون فرار و بدون قطع.

🔘🔘🔘

موسیقی متن این اثر ساخته‌ی کریستیان وربیک/Christiaan Verbeek است؛ آهنگسازی ایتالیایی که به‌خاطر سبک مینیمالیستی، تاریک و حس‌برانگیزش شناخته می‌شود. در این فیلم، موسیقی نه‌تنها همراه تصویر، بلکه مکمل فضا و مضمون فیلم است؛ حضوری کنترل‌شده، دقیق و با تأثیری عمیق.
ویژگی‌های موسیقی متن در «دو دادستان»:
– موسیقی کم‌حجم، اما پرمفهوم (Minimalistic Underscore)
موسیقی در بیشتر لحظات فیلم بسیار مینیمال است؛ نه با ارکسترهای پرطمطراق، بلکه با استفاده از سازهای زهی پایین‌صدا (مثل ویولا و ویولنسل)، پیانوی خشک، و گاهی اصوات محیطی طراحی‌شده. هدف آن نیست که بر احساسات تأکید کند، بلکه بالعکس موسیقی اغلب حس بی‌حسی، بی‌اعتمادی و تهدید خاموش را منتقل می‌کند.
– ترکیب سکوت و صدا
یکی از ویژگی‌های اصلی فیلم، سکوت‌های سنگین و طولانی‌ است. موسیقی متن وربیک این سکوت‌ها را قطع نمی‌کند، بلکه با آن‌ها می‌آمیزد. در بسیاری از لحظات، اصوات موسیقیایی به سختی از صدای محیط متمایز می‌شوند، و همین ویژگی به فضاسازی روانی فیلم کمک زیادی می‌کند.
– موسیقی تماتیک، نه ملودیک
در «دو دادستان»، برخلاف فیلم‌های کلاسیک‌تر، تم‌ موسیقایی مشخصی که در طول فیلم تکرار شود وجود ندارد. موسیقی بر پایه اتمسفر بنا شده است، نه ملودی. گویی موسیقی نیز همانند دوربین و تدوین، ابزار بی‌روح نظام بوروکراتیک است: بدون احساسات، اما با قدرت تأثیرگذاری بالا.
– پرهیز از احساس‌گرایی
وربیک آگاهانه از موسیقی احساسی دوری می‌کند. هدف این نیست که تماشاگر بگرید یا دلسوزی کند، بلکه تجربه‌ای «سرد» و تحلیل‌گرانه از نظام دادگاه‌ها، قدرت، و فساد ارائه می‌شود. این انتخاب دقیق، کاملاً با فلسفه‌ی سینمایی سرگئی لوزنیتسا هماهنگ است.

موسیقی متن «دو دادستان» حضوری نامرئی اما حیاتی دارد؛ همچون سایه‌ای پنهان در ساختار فیلم که فشار روانی نهفته در هر صحنه را تقویت می‌کند. کریستیان وربیک‌ با درک عمیق از فضای سیاسی و روحی داستان، موسیقی‌ای خلق کرده که نه‌تنها زیبا نیست بلکه به‌شکل خیره‌کننده‌ای نازیبا، خفقان‌آور و در خدمت حقیقت است.

🔘🔘🔘

در مجموع، «دو دادستان» فیلمی است که ترکیبی از مضمون عمیق سیاسی، کارگردانی مستندگونه، بازی‌های متقاعدکننده، سینماتوگرافی تاثیرگذار و موسیقی متن پویا را ارائه می‌دهد. این فیلم تمام ویژگی‌هایی را دارد که جشنواره کن به دنبال آن‌ها می‌گردد: سینمایی هنری، با قدرت پیام اجتماعی و در عین حال با تکنیک‌های برجسته. به همین دلیل است که این فیلم به‌عنوان یکی از مدعیان اصلی نخل طلای کن ۲۰۲۵ مطرح است و پیش‌بینی می‌شود که جوایز متعددی را به خود اختصاص دهد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *