یک کارگردان جوان تئاتر که دلواپس است بازیگرانش به کرونا مبتلا شوند، میگوید: هر روز کارم شده دعا خواندن که مبادا یکی از بچهها کرونا بگیرد.
فرید قادرپناه که این روزها نمایش «درخت شیشهای آلما» را روی صحنه میبرد، در گفتگو با ایسنا ادامه میدهد: برای واکسینه کردن اعضای گروهم پیگیری بسیاری کردیم. تا به حال در زندگیام این چنین برای چیزی پیگیر نشده بودم . دقیقا روز پیش از اجرا از ما مدارک و فرم خواستند. در چنین روز حساسی ۵ ساعت وقت گذاشتیم و فرم درست کردیم و مدارک را آماده کردیم که متاسفانه بینتیجه ماند.
او در عین حال اضافه میکند: راستش ته دلم از این قضیه خوشحال شدم چون دیگر مطمئن شدم چیزی به نام تئاتر در کشور ما هیچ جایگاهی ندارد. بالاترین رده مدیریتی ما تاکید کرده است که گروههای جوانی که در حال اجرا یا تمرین هستند، برای واکسن زدن در اولویت قرار بگیرند ولی این پیگیریها تا به حال به جایی نرسیده است. وقتی یک مدیر نمیتواند برای اجرای که مجوز آن را صادر کرده، چنین امتیازی قایل شود، دیگر حساب کار باید دستمان بیاید که ما هرگز در معادلات جایی نداریم.
قادرپناه با اشاره به اینکه بازیگران نمیتوانند ماسک بزنند، میافزاید: خواهش کردم تنها ۵ بازیگر کار را واکسینه کنند که همین هم اتفاق نیفتاد. یعنی مدیر تئاتر این قدرت و اختیار را ندارد. این یعنی ما اصلا وجود نداریم و خوشحال که این موضوع را فهمیدم چون دیگر مطمئن شدم نباید به امید هیچ کس بمانیم و تنها خودمان هستیم و خودمان. دستکم با فهمیدن این مطلب، راحتتر میتوانیم تصمیمگیری کنیم.
این کارگردان تاکید میکند: اگر از روز اول میدانستم مرکز هنرهای نمایشی و خانه تئاتر نمیتوانند بازیگران مرا واکسینه کنند، از زیر سنگ هم که شده، برای آنان واکسن پیدا میکردم. البته شخص آقای قادر آشنا، مدیر مرکز هنرهای نمایشی را مقصر نمیدانم ولی بحث این است که این جایگاه جدی گرفته نمیشود و نمیدانم چرا در کشور ما کسی حاضر نیست جایگاه خود را ترک کند. من به عنوان یک کارگردان اگر حس کنم گروهم حرفم را نمیخوانند، کنار میروم ولی مدیران چنین کاری نمیکنند.
قادرپناه خاطرنشان میکند: هزار راه تقلبی برای واکسن زدن بود ولی ما به چنین چیزی تن ندادیم اما وقتی هرج و مرج میشود، طبیعی است هر کسی میخواهد کلاه خود را بچسبد.
او با اشاره به اینکه گروههای جوان تئاتری برخلاف اعضای صندوق اعتباری هنر در اولویت واکسن قرار نداشتهاند، ادامه میدهد: بسیاری از اعضای گروه ما خیلی جوان و دانشجو هستند و طبیتا روزمهای برای عضویت در صندوق اعتباری هنر ندارند ولی متاسفانه این مسایل در تصمیمگیریها مورد توجه قرار نمیگیرد.
قادرپناه که نمایش خود را در یکی از دشوارترین مقاطع کرونایی روی صحنه برده است، درباره اجرای نمایش در این بازه زمانی توضیح میدهد: آذر گذشته که کرونا تا حدودی فروکش کرده بود، شروع به تمرین کردیم و تصور میکردیم از فروردین به سمت واکسیناسیون و کنترل اوضاع میرویم غافل از اینکه اردیبهشت باز هم تئاتر و سینما تعطیل شد . به هر حال برای شهریور ماه برنامهریزی کردیم که فکر میکردیم همه چیز بهتر خواهد شد که اتفاقا بدترین دوره شد. همه اینها را گفتم که بگویم انگیزهای نداشتیم برای اجرا در اوج کرونا و در زمانی که بیشترین آمار قربانیان را داشتهایم. اما یا باید در همین زمان اجرایمان را انجام میدادیم یا این اجرا را به دو سه سال بعد موکول میکردیم چون انگیزهای برای دوباره کار کردن در این مقطع نبود.
قادر پناه البته از استقبال تماشاگران بسیار راضی است و در این باره میگوید: خوشبختانه تمام ظرفیت مجاز سالن پر میشود اما در عین خوشحالی، نگرانم. دلم نمیخواهد تماشاگری به خاطر دیدن تئاتر یا بچههای گروهم به خاطر اجرای تئاتر کرونا بگیرند. ولی از طرف دیگر هم مردم کلافه شدهاند. امیدوارم بتوانیم برای یک ساعت هم که شده، آنان را از مرگ و میر و کرونا و گرانی و افغانستان و … دور کنیم.
این کارگردان تئاتر که اولین رسالت تئاتر را سرگرمیسازی میداند، یادآوری میکند: تئاتر در آغاز به خاطر سرگرمی به وجود آمد و بعد سویههای اجتماعی و فلسفی به آن اضافه شد. سلیقه شخصی من هم اجرای نمایشهای سرگرمکننده است که البته هرگز به معنای آن نیست که کارم ساده و سهلالوصول است ، اتفاق خیلی هم پیچیدگی دارد و البته خیلی هم به سمت دلهرهآور بودن پیش میرود .
قادرپناه ادامه میدهد: هر چند مخاطب در نمایش ما سرگرم میشود ولی نمایش ما طنز و کمدی نیست بلکه قصه است. مثل قصه شاه پریون که مخاطب در آن دنبال چیزی دیگری جز خود آن قصه نمیرود. نمایش ما هم یک قصه من درآوردی دارد چون هرگز برای اجرای کارفلسفی دغدغهای نداشتهام و تنها برایم این مهم است که تماشاگر درگیر کار شود.
او که دوست ندارد در نمایشش مسایل سیاسی و موضوعات روز را دنبال کند، میافزاید: دلم میخواست تماشاگر فضای تازهای را تجربه کند که با واقعیتها ی اطرافش متفاوت است. فضایی که واقعی نیست. چراکه در بسیاری از نمایشها مسائل روزمره خود را به صورت تئاتر میبینیم اما سلیقه من است که دنبال خیال بروم ، چیزهایی که نمیتوام در واقعیت به آنها دسترسی پیدا کنم.
فرید قادرپناه در پایان میگوید: به هر حال روند خوب اجرای ما را تنها ابتلا به کرونا میتواند قطع کند. به همین دلیل هر روز کارم شده دعا کردن که کسی درگیر کرونا نشود.
نمایش «درخت شیشهای آلما» هر شب ساعت ۲۰ در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه میرود. این نمایش تا پایان شهریور روی صحنه است.
بدون دیدگاه