یادداشت / جبار آذین
رئیس جمهور منتخب آقای پزشکیان، دولت خود را وفاق ملی خوانده است و کوشیده در حد توان ، اجازه و شرایط
در گزینش و تشکیل وزرای کابینه‌اش، آن را اجرایی سازد.
اما واقعیت اینکه، آنچه در شرف انجام و تشکیل است، وفاق ملی نیست، وفاق جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا و میانه‌روست که عملکردهای آن‌ها در برهه‌های مختلف نتوانسته نمره قبولی و رضایت و اعتماد از ملت کسب کند.
به عبارتی مردم از هیچکدام از این حزب‌ها و جریان‌ها، خیر ندیده‌اند و هر کدام در زمان دولت‌داری، نه برای و نه، به نفع ملت که در جهت اهداف گروه‌های خود خدمت کرده و افراد وابسته و پیوسته خود را بر اداره امور اجرایی مملکت گماشتند که نتیجه آن گروه گرایی، دور شدن از مردم و خودی‌گرایی و انحصارطلبی، سرمایه‌دار شدن برخی و زیاده‌خواهی بعضی و افزودن بر مشکلات جامعه بود.
این وضعیت نامطلوب دولت محور به تبع ترکیب کابینه، در تمام ارکان و بخش‌های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی وجود داشت و معیار، نگاه و نظر و منافع دولتمداران به جای نگاه و نظر و منافع ملت بود.
این شرایط بغرنج درحوزه‌های اقتصاد و فرهنگ و فقر مادی و معنوی عمومی، نماد بیشتری داشت. به گونه‌ای که در عرصه‌های هنری و فرهنگی و سینمایی، وزرا و معاونان و مدیران،عمدتاً مجریان فرامین دولت بودند نه خادمان ولی نعمت‌های خود یعنی ملت.
این گونه بود که به عنوان نمونه شاخص، اوضاع فرهنگ و هنر و سینما و… نیز برهم ریخت و هنرمندان و سینماگران، چنانچه می‌خواستند به فعالیت‌های هنری وسینمایی بپردازند، اگر مطلوب و پسند دولتیان بودند، نانشان توی روغن بود، ولی سایرین بایدکشک فقر و بیکاری می‌سابیدند.
این وضع مختص یک جریان سیاسی خاص نبود که تمام آنها این نوع عمل کردند و اکنون که دولت پزشکیان با تقسیم وزارت‌خانه‌هایش میان سهم‌خواهان و تحمیل شده‌ها و چند تن دیگر در حال شکل‌گیری است و اسم آن را هم وفاق ملی گذاشته‌اند، بعید نیست که این رخداد در وزارت ارشاد و فضاهای فرهنگ و هنر و سینما و… هم اجرایی گردد.
اگر چنین شود، وضع این بخش‌ها بدتر از امروز خواهد شد. چرا که برای رعایت وفاق ملی(!) ممکن است بعضی از روسا و مدیران بی‌سواد و سینما و هنرناشناس کنونی سازمان سینمایی و ارشاد که از اصولگراها هستند، ابقا شوند و در کنار چندتن از اصلاح طلبان ازجنس خودشان، به اتفاق دست در یک کاسه برند و جدا از اختلاف‌های سیاسی و سلیقه‌ای میان خود، کلاً فاتحه هنر و فرهنگ و سینما را بخوانند و سینماگران و هنرمندان و منقدان و اصحاب رسانه را از هنر و فرهنگ و سینما و رسانه بیزار نمایند و  آنها را به سوی کارگری و مسافرکشی و دستفروشی سوق دهند.
خدا بخیر بگذراند!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *