المیرا ندائی
«جای موشک ها وسط زندگی مردم نیست، ایرانی و عراقی هم نداره!»
-ابراهیم، قهرمان «خدای جنگ»
فیلم «خدای جنگ» به کارگردانی حسین دارابی، نویسندگی احسان ثقفی و تهیهکنندگی سعید سعدی، یکی از آثار مهم و برجسته چهلوسومین جشنواره فیلم فجر است که با استقبال زیادی از سوی منتقدان و مخاطبان روبرو شده است. این فیلم که در ژانر درام جنگی و تاریخی قرار میگیرد، به بازسازی یک مقطع حساس و مهم از تاریخ جنگ ایران و عراق پرداخته و تلاش دارد تا بخش ناشناختهای از این دوران را به تصویر بکشد. در این مقاله، به نقد و بررسی این فیلم خواهیم پرداخت و جنبههای مختلف آن را مورد توجه قرار میدهیم.
داستان و محتوا
«خدای جنگ» داستان تشکیل یگان موشکی ایران در دوران جنگ ایران و عراق را روایت میکند. داستان از زاویه دید یکی از همرزمان حسن طهرانیمقدم، پدر موشکی ایران، به تصویر کشیده میشود.
شخصیت اصلی فیلم (با بازی درخشان ساعد سهیلی)، فردی است که در کنار طهرانیمقدم، در ساخت و راهاندازی یگان موشکی نقش داشته و شاهد تحولات بزرگ در این مسیر بوده است. فیلم تلاش دارد تا پیچیدگیها و چالشهای فنی، نظامی و انسانی پشت سر این پروژه بزرگ را به نمایش بگذارد.
در واقع، «خدای جنگ» بیشتر به جنبههای انسانی این پروژه میپردازد و از روابط و تعاملات شخصیتها در مواجهه با شرایط سخت جنگی، بحرانها و تصمیمات کلیدی پرده برمیدارد. در کنار این روایتهای انسانی، فیلم به ویژگیهای فنی و تکنیکی پروژه موشکی ایران نیز اشاره دارد که در آن زمان بهعنوان یک دستاورد بینظیر برای کشور محسوب میشد.
یکی از ویژگیهای مهم فیلم، تعاملات و روابط پیچیده شخصیتها در مواجهه با شرایط سخت جنگ است که بهویژه در بخشهایی که شخصیتها در موقعیتهای بحرانی قرار دارند، به اوج خود میرسد.
این تعاملات بهطور خاص در دیالوگهای پرمحتوا و موقعیتهای عاطفی نمایش داده میشود که به شدت بر احساسات تماشاگر تأثیر میگذارد.
ابراهیم (با بازی ساعد سهیلی) قهرمانی است که باید خود را به تیماش و مسوولان رده بالا ثابت کند. او در مورد اهداف انسان دوستانه و صلحگرایانهاش به چالش کشیده میشود، از سمت برخی طرد میشود، اما علیرغم اینکه از ابتدا تا انتها شاهد تحولی و رشدی در شخصیت او نیستیم، قهرمان «خدای جنگ» در نهایت موفق میشود.
ساعد سهیلی در نقش یکی از همرزمان حسن طهرانیمقدم، پدر موشکی ایران، یکی از درخشانترین بازیها را در این فیلم ارائه میدهد.
او توانسته است شخصیت مردی شجاع، پرکار و فداکار را بهخوبی به تصویر بکشد، در حالی که از پس لحظات احساسی و تنشزای جنگ نیز بهطور موفقی برمیآید.
بازی سهیلی در صحنههای عاطفی و جنگی، بسیار تأثیرگذار است و او به شکلی طبیعی و بدون اغراق، در کنار فشارهای جنگی و سختیها، احساسات انسانی خود را به نمایش میگذارد.
در «خدای جنگ»، حسین دارابی به خوبی توانسته است از فضای جنگ و شرایط آن زمان بهرهبرداری کند و فضاسازیهای دقیق و واقعی را به نمایش بگذارد.
استفاده از نورپردازی مناسب و تصویرسازیهای دقیق، از دیگر نقاط قوت این فیلم است که باعث شده فضای داستان بسیار واقعی و ملموس به نظر برسد.
در برخی صحنهها، حضور تکنولوژیهای موشکی و فضاسازیهای صنعتی به خوبی نشان داده میشود که کارگردانی و تصویربرداری در این بخشها به شدت تأثیرگذار است.
موسیقی و صداگذاری در «خدای جنگ» به طور شایستهای به تقویت فضای دراماتیک فیلم پرداخته است. انتخاب قطعات موسیقی در لحظات حساس داستان به شدت تأثیرگذار بوده و در همراستایی با روایت تصویری، تجربه سینمایی غنیتری را برای مخاطب به ارمغان آورده است. صداگذاری فیلم نیز در جهت تقویت حس تعلیق و فشارهای روانی در موقعیتهای جنگی، به درستی انجام شده است.
به جرأت میتوان گفت موسیقی متن «خدای جنگ»، ساختهی مسعود سخاوت دوست، یک موسیقی عالی و تاثیرگذار است و جزو برترین موسیقی های متن چهل و سومین جشنواره فیلم فجر است.
در مجموع، «خدای جنگ» یکی از آثار مهم و برجسته جشنواره فیلم فجر ۴۳ است که توانسته است با داستان جذاب، کارگردانی دقیق، بازیهای مؤثر و فضاسازیهای منحصر به فرد، جایگاه خود را در میان فیلمهای مطرح این دوره از جشنواره تثبیت کند.
این فیلم با بررسی یک بخش مهم از تاریخ ایران در دوران جنگ، توانسته است بهطور مؤثر نگاه انسانگرایانهای به جنگ و تأثیر آن بر زندگی افراد داشته باشد.
حسین دارابی با استفاده از ابزارهای سینمایی و تکنیکهای حرفهای، یک اثر تأملبرانگیز و حساس خلق کرده است که هم در سطح فنی و هم در سطح احساسی تأثیرگذار است.
جمعبندی بازیها:
بازیهای «خدای جنگ» از جمله نقاط قوت این فیلم هستند. تمامی بازیگران با بازیهای دقیق و باورپذیر، توانستهاند بهخوبی شخصیتهای خود را به تصویر بکشند و با توازن میان احساسات انسانی و واقعیتهای جنگ، به درک عمیقتری از داستان کمک کنند. بازیهای تأثیرگذار در کنار کارگردانی قوی حسین دارابی و فضاسازی دقیق فیلم، موجب شده تا «خدای جنگ» بهعنوان یک فیلم جنگی و تاریخی به اثری با کیفیت و جذاب تبدیل شود.
فیلم «خدای جنگ» در مقایسه با سایر آثار سینمایی پرتره جنگی ایرانی، ویژگیهای خاصی دارد که آن را از دیگر فیلمها متمایز میکند.
سینمای ایران در طول سالها، آثار متعددی را در زمینه جنگ ایران و عراق تولید کرده است، که هرکدام از آنها رویکرد خاص خود را در نمایش واقعیتهای جنگ و تأثیر آن بر انسانها دارند. در مجموع، «خدای جنگ» یک فیلم موفق در سینمای جنگی ایران است که توانسته با ترکیب محتوا و فرم، داستانی تأثیرگذار و قدرتمند به تماشاگران ارائه دهد.
و اما نقد و ایراداتی که به این اثر وارد است:
– یکی از نقدهای اصلی که به «خدای جنگ» وارد شده، کمبود عمق شخصیتهاست. فیلم بیشتر بر جنبههای فنی و عملیاتی جنگ تمرکز دارد و زمان کمتری برای پرداخت به شخصیتهای اصلی و پیچیدگیهای درونی آنها اختصاص داده شده است. این امر باعث میشود که برخی از شخصیتها در قالب کلیشههای نظامی و جنگی باقی بمانند و مخاطب نتواند ارتباط عاطفی عمیقی با آنها برقرار کند. بهویژه شخصیتهایی مانند حسن طهرانیمقدم، که نقش محوری در داستان دارد، گاهی در مسیر روایت بیشتر بهعنوان یک نماد یا قهرمان ملی دیده میشود تا یک شخصیت چندبعدی با دغدغهها و بحرانهای شخصی.
علاوه بر اینکه، در «خدای جنگ»، شخصیتهای جانبی که در کنار شخصیت اصلی در پروژههای جنگی و موشکی ایران نقش دارند، معمولاً بیشتر بهعنوان کاتالیزورهایی برای پیشبرد داستان عمل میکنند تا شخصیتهای پیچیده و قابلتوجه. در حالی که در بسیاری از فیلمهای جنگی خوب، شخصیتهای جانبی نیز نقشهای مهم و تأثیرگذار در توسعه داستان دارند، در «خدای جنگ» این شخصیتها عمق کافی نداشته و نتوانستهاند تأثیرات زیادی بر درام کلی بگذارند.
– فیلم از ساختار روایی خطی پیروی میکند که گاهی باعث میشود داستان پیشبینیپذیر شود و تنشهای دراماتیک کاهش یابد. در حالی که در فیلمهای جنگی، به ویژه در آثار تاریخی و حماسی، ممکن است چنین ساختارهایی طبیعی باشد، ولی در «خدای جنگ» این خطی بودن گاهی باعث میشود که فیلم از نظر روایت ناتوان به نظر برسد.
نبود پیچشهای داستانی جدید یا تغییرات غیرمنتظره در روند فیلم، باعث میشود که تماشاگر همچنان پیشبینی کند که داستان چگونه پیش خواهد رفت و این میتواند از هیجان فیلم بکاهد.
– در حالی که فیلم بهشدت بر جنبههای فنی و نظامی جنگ تمرکز کرده است، در پرداخت به جنبههای انسانی جنگ، ضعفهایی دارد. «خدای جنگ» بیشتر به نمایش تکنولوژیهای جدید و دستاوردهای نظامی ایران در دوران جنگ پرداخته است، اما کمتر به تأثیرات عاطفی و روانی جنگ بر افراد پرداخته است. احساسات و بحرانهای درونی شخصیتها، بهویژه در صحنههای جنگی، میتوانستند بهتر و عمیقتر به تصویر کشیده شوند. این امر باعث میشود که فیلم در مقایسه با دیگر آثار سینمای جنگی ایران که بهشدت بر بحرانهای روانی شخصیتها تأکید دارند، بهنظر نرسد که برای جنگ، شخصیتها و پیامهای انسانی، اهمیت ویژهای قائل شده است.
– پایان فیلم «خدای جنگ» نیز بهنوعی مورد انتقاد قرار گرفته است. بسیاری از تماشاگران و منتقدان معتقدند که پایان فیلم بهصورت ناگهانی و سریع است و تماشاگر را با سوالات بیپاسخ زیادی مواجه میکند. این نوع پایان میتواند برای تماشاگرانی که به دنبال یک جمعبندی کامل و رضایتبخش هستند، احساس سردرگمی ایجاد کند.
بدون دیدگاه