یک کارگردان تئاتر می‌گوید: نظامی در بطن ماجراهای آثارش، به تبیین برهه‌های حساس و مهم تاریخ کهن ایران نیز اشاره داشته است. همین ویژگی است که باعث شده تا اشعار او در دنیای امروز، تاریخ مصرف نداشته باشند و روی صحنه تئاتر از قابلیت اجرا برخوردار شوند.
به گزارش ایسنا، حامد شیخی یکی از نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان تئاتر است که تا امروز نمایش‌های متعددی را به صحنه برده و درسال‌های اخیر سراغ اجرای برخی از منظومه‌های حکیم نظامی رفته است.
همزمان با هفته بزرگداشت مقام حکیم نظامی توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به ‌این مناسبت با این هنرمند درباره مولفه‌های دراماتیک اشعار نظامی گفت‌وگویی انجام شده است که متن آن در پی می‌آید.

در سال‌های اخیر نمایش «بهرام به روایت هفت پیکر» به کارگردانی شما در مجموعه تئاترشهر به روی صحنه رفت و این روزها «خسرو» برگرفته از حکایت«خسرو وشیرین» نظامی، تازه‌ترین اثر شماست که درحال اجراست، انگیزه‌تان از اجرای نمایش‌هایی با درونمایه اشعار نظامی چیست؟
مهم‌ترین مسئله‌ای که همیشه نظر مرا دراین زمینه به خود جلب کرده این است که نظامی در بطن ماجراهای آثارش، به تبیین برهه‌های حساس و مهم تاریخ کهن ایران نیز اشاره داشته است. همین ویژگی است که باعث شده تا اشعار او دردنیای امروز، تاریخ مصرف نداشته باشند و روی صحنه تئاتر از قابلیت اجرا برخوردار شوند. دلیل گرایش من دراین سال‌ها نسبت به دراماتیزه کردن اشعار نظامی هم در این نکته نهفته است. به‌عنوان مثال، در نمایش «بهرام به روایت هفت پیکر»، نوع روایت نظامی به گونه‌ای است که مرزهای زمانی را درهم می‌شکند و به راحتی با مخاطب امروز ارتباط برقرار می‌کند. یا نمایش فعلی «خسرو» که از منظرهای گوناگون سنخیت معاصر دارد و موجب شده است تا آثار این شاعر پارسی، درگذر زمان رنگ‌وبوی کهنگی به خود نگیرد. جالب است که نظامی نه‌تنها به‌عنوان یک شاعر، که با خلق هرکدام ازاین منظومه‌ها، پیش‌فرض‌هایی را نسبت به آینده بشر، پیش روی او قرارمی‌دهد. بنابراین اجرای این نمایش‌هایی با درونمایه اشعار نظامی برای اهالی تئاتر همواره از جذابیت زیادی برخوردار بوده است.

اصولا آثار ادبیات کهن برای آن که به عناصر دراماتیک نزدیک شوند با چه دشواری‌هایی روبه‌رو هستند؟
بستگی دارد که مطالعه ما به چه شکل باشد و از چه زاویه‌ای به این مسئله نگاه کنیم. اگر بخواهم به این سوال درباره خودم پاسخ دهم باید بگویم، نمایشنامه‌های استاد بهرام بیضایی همیشه برای اجرای متون ادبیات کلاسیک مثل آثار نظامی منبع الهام من بوده و هست. سعی کرده‌ام باتوجه به رویکردهای شخصی خودم و آنچه از متون ایشان دریافت می‌کنم، زوایای ادبی و تاریخی را دراجرای منظومه های نظامی تصویر کنم. خوشبختانه در نمایش‌هایی که تاامروز با این بن‌مایه روی صحنه برده‌ام از سوی مخاطبان بازخورد مطلوبی دریافت کرده‌ام.

با توجه به این‌که مخاطب امروز به دلایل مختلف مانند کاهش سرانه مطالعه، مشغله‌های اقتصادی، گران بودن کتاب و…تاحدودی از مطالعه ادبیات کهن دورافتاده است، به نظر شما نمایش‌هایی با این موضوع چقدر می‌تواند مخاطبان را ترغیب کند تا وقتی از سالن تئاتر خارج می شوند، درباره شاعری چون نظامی بیشتر به تحقیق و تفحص بپردازند؟
متاسفانه شرایط درحوزه امروز تئاتر به شکلی شده که غالبا با نمایش‌هایی اقتباسی از متون خارجی مواجه هستیم، درحالی‌که اقیانوس بیکران ادبیات کهن چندان که باید مورد استفاده کارگردانان و نمایشنامه‌نویسان قرارنگرفته است. ازسویی دیگر، ساختار برخی از تئاترها این‌طور است که مخاطب الزاما باید پیش‌زمینه ذهنی نسبت به موضوع آن نمایش داشته باشد تا مفهوم آن نمایش را درک کند. درخاطرم هست، که درجریان اجرای نمایش «خسرو»، یکی از دوستان به این مسئله اشاره کرد که:«چرا به‌عنوان کارگردان، این قدر به شکل واضح و روشن به روایت منظومه «خسرو و شیرین» می‌پردازی، این نمایش باید برای آن دسته از مخاطبانی اجرا شود که به اشعار نظامی اشراف داشته باشند». درحالی که من برعکس این مسئله فکر می‌کنم، ضرورت دارد نمایش‌هایی چون «خسرو وشیرین»، «هفت پیکر» و…برای مخاطبی اجرا شود که آشنایی قبلی با چنین کارهایی نداشته است و این نمایش‌ها، عاملی برای برانگیختن کنجکاوی او نسبت به دیگر متون این شاعر بزرگ باشند. کمااین‌که ما این شب‌ها در نمایش ۴۰دقیقه‌ای خسرو و در قالب قصه واحد، تلاش کرده‌ایم به روایت حکایت «خسرو و شیرین» بپردازیم.

از دید شما همایش ملی بزرگداشت حکیم نظامی، صرف‌نظر از حضور پژوهشگران ادبی، چقدر می‌تواند عرصه‌ای برای فعالیت اهالی تئاتر و سینما باشد تا آنها بیش از پیش برروی چنین متونی کار کنند؟
خیلی زیاد؛ به‌خصوص این که امروز دنیا دارد به این سمت می‌رود و اغلب کشورها، در پی این مسئله هستند تا تاریخ و فرهنگ پرقدمت خود را دستمایه ساخت آثار تئاتری وسینمایی قراردهند. درسال‌های اخیر، ما نمایش «هفت پیکر» را علاوه براین که درایران اجرا کردیم در ارمنستان هم به روی صحنه بردیم و با اقبال گسترده مخاطبان مواجه شدیم که دلشان می‌خواست به‌واسطه چنین آثاری، نظامی را بیشتربشناسند. بدیهی است که ادبیات کهن، تنها محملی برای فعالیت پژوهشگران ادبی نبوده و هنرمندان شاخه‌های مختلف هم دراین سال‌ها قدم‌های زیادی دراین راستا برداشته‌اند.مهم این است که نمایش‌هایی با مضامین ادبیات کهن باید موردحمایت قراربگیرند، ضمن این‌که این آثار باید در سالن‌های مخصوص اجرا شوند تا مفاهیمی که مدنظر هست را به مخاطب متبادر سازند.

خود شما به‌عنوان یک کارگردان تئاتر چقدر از رهگذر همنشینی با اشعار نظامی توانسته‌اید چنین نمایش‌هایی، برگرفته از آثار او را روی صحنه ببرید؟
اگر آثار نظامی را مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم که متمایزترین تفاوت او با دیگر شاعران زمان خود و پس از خود این است که اشعارش تماما حالت تصویری دارند، گویی او علاوه براین که شاعری توانمند است، یک کارگردان زبده هم هست و به خوبی به میزانسن قصه‌ها در هرکدام از منظومه‌هایش می‌پردازد. من اولین بار در دوران دانشجویی با متون حکیم نظامی آشنا و شیفته این اشعار شدم. بعدها شناخت و خوانش اشعار او به من کمک کرد تا به‌عنوان بازیگر، در نقش «مجنون» درنمایش «لیلی ومجنون» به روی صحنه بروم و بعدها آثاری چون «هفت پیکر» و «خسرو وشیرین» را در جایگاه کارگردان اجرا کنم.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *