جبار آذین
فیلم و سریال و تئاتر و موسیقی و دیگر هنرها، با آن‌ که امضای هنرمندان را در پای خود دارند و کیفیت و امتیاز و خوبی‌ها و کاستی‌های هنری آن‌ها به حساب هنرمندان نوشته می‌شود و این روال، یک سنت رایج و معمول است، اما واقعیت اینکه، تولیدات و محصولات هنری فقط حاصل هنرنمایی هنرمندان نیستند و چهار معیار مهم دیگر در تولید آن‌ها نقش می‌آفرینند و گاه این ایفای نقش، چنان شمایل هنری آثار را متاُثر می‌کند که نه تنها مخاطب خود را راضی نمی‌کند که مورد پسند هنرمند هم نیست و در مواجهه با نقد و منقد هم‌ با مسئله روبرو می‌شود.
آثار هنری به ویژه تولیدات گروهی مانند فیلم و نمایش و موسیقی وسریال، با عناصر و عوامل پنجگانه هنرمند، مدیر هنری، سرمایه، مردم و منقدان عجین هستند و هر کدام از آن‌ها به تناسب توان و شرایط و موقعیت در شکل‌دهی محصولات هنری نقش بازی می‌کنند بنابراین، این تولیدات فقط حاصل کار هنرمندان نیستند.
از آنجا که فرهنگ و هنر و سینما در کشور ما دولتی/نهادی هستند و بر فضای فرهنگ و هنر، سلیقه‌مداری مدیران دولتی و نهادی و ملوک‌الطوایفی حاکم است و سرمایه‌های دولتی و اسپانسرها، بر هنر و هنرمند نظر و سلیقه تزریق می‌کنند، حاصل کار هنرمند تنها از آن خود او نیست.از سوی دیگر مردم و منقدان نیز در فرایند تولید فیلم و سریال و هنر تاُثیرگذار و گاه تعیین کننده‌اند.
از این رو تمام این عوامل و عناصر در زایش و پرداخت و ارائه آثار هنری به سهم خود دخیل‌اند.
چنانچه روند حاکم برای فضای فرهنگ و هنر و جامعه، سلامت باشد و نگاه و نگرش ملی و مردمی و تخصصی بر آن حکم براند، محصول هنر می‌تواند خوشایند، مقبول و ارضا کننده تمام عوامل دخیل در تولید آن‌ها باشد، اما اگر مانند هنر و فرهنگ و سینمای امروز، دچار تفرقه، انحصار، سلیقه، تحمیل، سانسور، سیاست و رفیق‌نوازی و سرمایه سالاری باشد، داستان از بنیاد متفاوت خواهد بود که هست.
به عبارتی در چنین وضعیت،حال هنر و به تبع آن، هنرمند، مردم و منقد هم خوب نیست و تولید آثار هنری بد و ضعیف و نامطلوب در مرکزیت اولویت توجه مدیران و حمایت‌های مالی و سیاسی آنها قرار می‌گیرد و هنر و سینما را بیمار می‌کند که کرده است. در این میان، طیف منقدان و نقد هم احوال مناسبی نخواهند داشت.
در واقع وقتی آثارهنری قوی و با محتوا و حرفه‌ای وجود ندارد، بدیهی است که منقدان هم قادر نخواهند بود نقدهای کاملا حرفه‌ای و تاُثیرگذار بنویسند.
گرچه در میان منقدان هم مانند هنرمندان و سینماگران تفرقه حاکم است و این جماعت به سه گروه دولتی‌ها و وابسته‌ها مانند انجمن موسوم به منتقدان، کاسبان منتقدنما و منقدان مستقل تقسیم می‌شوند، ولی در کل غلط یا درست خانواده نامنسجم منقدان را شکل داده‌اند و هر گروه هم راه خود را می‌روند.
صد البته در تاُثیر نقد و منقد سلامت و سازنده شک نیست،
لیکن صدمه تفرقه و بیراهه‌هایی که، گروهی از این طیف، به نقد و منقد و هنر و سینما وارد می‌کنند، نباید نادیده انگاشته شود.
با آن که منقدان نیز مانند هنرمندان، فرهیخته و قابل احترام هستند، اما این ویژگی شامل آن‌ها که هنر و نقدفروش هستند و کارها و برنامه‌های سفارشی و فرمایشی دولتی و نهادی برخی از آن‌ها در قالب مراسم و جشن، به ارزش و اعتبار نقد و منقد لطمه می‌زند، نمی‌شود.
نقد و منقد و هنر و هنرمند برای تعالی، به بازنگری و تحول و تکامل نیاز دارند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *