جبار آذین
یکی از رفقای قدیمی که پیش از مدیر شدن، در کنار سینما و سینماگر بود و اکنون در کنار سیاست، منافع و مقام و باند قرار گرفته است، دیروز گوشی همراه مرا به صدا در آورد و گفت: آقا شما چرا هر چه کاسه و کوزه است را بر سرِ سازمان سینمایی میشکنید، چرا از خانه سینما که کار و وظیفهاش رسیدگی به امور سینماگران است، توقع رسیدگی به اوضاع بد کار و زندگی سینماگران را ندارید. و…
مانند همیشه بدون رودربایستی و از منظر عدالتخواهی به او گفتم: واقعیت برنامهها و عملکردهای خانه تجاری و سیاسی سینما، سازمان مستعمل سینمایی و آمد و رفت مدیران و مسئولان رنگارنگ آنها که منتصب سیاست هستند، طی سالها نشان داده است که هیچکدام قابل اطمینان و مورد رضایت اهالی سینما نیستند.
خانه سیاسی و تجاری سینما به رغم برخی داد و فریادهای موسمی غیر و ضد سازمان مستعمل سینمایی، در چارت سازمانی و تشکیلاتی، زیرمجموعه این سازمان است و بودجه ناشفاف خود را از همین سازمان می گیرد.
در واقع گرچه به ظاهر هر کدام گاه، شعارهایی مغایر با منافع یکدیگر سر میدهند، اما در واقعیت و اصل هر دو بر سرِ سفره ملت نشسته و اگر اختلافی هم میان آنها به نمایش در میآید، اختلاف بر سر خدمت به سینما و سینماگران نیست، اشکال در کسب قدرت و موقعیت است که هر کدام میخواهند بر دیگری سلطه داشته باشند و تمام این ها بازی و هدف کسب منافع است.
تلاشهای ناموفق و جنجالی سردمداران این خانه برای تصاحب ریاست سینما و سازمان مورد بحث که به جایی نرسید و در فرجام دست سیاست فریدزاده ناکارآمد را بر صندلی ریاست سینما نشاند، نمونه اخیر زد و خوردهای این دو تشکل بیخاصیت و بدون ثمر است.
روُسای خانه که از آن مسیر به اهداف خود نرسیدند، به توصیه روُسای بالاتر با گرفتن چترِ شعاری وفاق ملی بر سر خود با سرکردههای سازمان مذکور به زیر یک چتر در آمدهاند تا در عمل و اجرا با هم بخورند.
رفیق سابق من و مدیر امروز سینما گفت: منظورم این است، شما که از هنرمندان و سینماگران بیکار و فقرزده حمایت میکنید، نباید همه تقصیرها را به گردن سازمان بیندازید و این مسئله را نیز مطرح کنید، چرا خانه سینما که رسیدگی به حال و روز سینماگران باید از برنامههای آن باشد، به این وقایع رسیدگی نمی کند؟!
گفتم: ثابت شده که هر دو یعنی سازمان شما و خانه کاسبی از ما بهتران، جداز سر و شکل و شعارهای کم و بیش متفاوت مانند یکدیگر هستند و حالا هم اوضاع سینما نشان میدهد، رئیس سازمان و دوستانش، برای حفظ قدرت و سلطه خود به راهبران خانه باج می دهند.
واضح است در این نبرد منافع که اکنون به خوردن مشترک در کوتاه مدت و موقت منجر شده، جایی برای رسیدگی به سینما و گرفتاریها و دغدغههای سینماگران وجود ندارد و تمام اینها بازی است.
او که حرف دیگری برای گفتن نداشت، با تکرار این جمله که همه اشتباهها و خطاها متوجه سازمان نیست و تفرقه و منافعگرایی روُسای خانه سینما هم در این رویداد مقصرند، با پاسخ تند و قاطع من که از نظر اهالی فرهیخته هنر و قلم و سینما، هر دو تشکل، مانند یکدیگرند خداحافظی کرد، ولی قبل از پایان گفت و گو، حرف اصلی خود را مطرح کرد و گفت: چرا به ما نمیپیوندید، دوستان خوشحال میشوند، شما کنارشان باشید؟!
و من گفتم: ما را با بزرگان! کاری نیست، من همیشه در کنار مردم و اهالی هنر و قلم بوده و خواهم بود، او تلفن را قطع کرد و رفت، تا گفتوگوی ناموفق خود با مرا برای روُسایش گزارش کند و فهمید که من متوجه شدهام، تماسش با من، ماُموریت بوده است!
بدون دیدگاه