بانی‌فیلم: صدا و صدابرداری از اصلی‌ترین ارکان و چارچوب‌های ساخت یک فیلم است؛ تصور نبود صدا برای فیلم‌ها – حتی در دوران سینمای صامت- نقش و اهمیت صدا این رشته تخصصی را در کامل‌ کردن یک پروژه سینمایی و تصویری نشان می‌دهد.
مقاله «جادوی صدا» توسط دو تن از متخصصان حوزه صدا به رشته تحریر درآمده که نکات تازه‌ای را در مورد جایگاه صدا در سینما را گوشزد می‌کند.
با اطمینان می‌توان گفت نقش مهم صدا در فیلم‌ها و سریال‌ها به اندازه‌ای‌ست که نبود آن قضاوت‌ها در مورد تاثیرگذاری هنر سینما را زیر سئوال می‌برد!
این مقاله را بخوانید:

****
احمد کلانتری* / لیلا جالینوس الف
بدون شک، نقش و تاثیر صدا برای زنده نگه داشتن صحنه های فیلم بر کسی پوشیده نیست؛ کافیست برای لحظاتی فیلم مورد علاقه‌مان را بدون صدا و موسیقی ببینیم و در ذهن به این سوالات پاسخ دهیم: آیا هنوز فیلم برای‌مان جذاب است؟ آیا فیلم بدون صدا می‌تواند در لیست فیلم‌های مورد علاقه ما قرار بگیرد؟
اگرچه تصاویر پرده‌ای پر زرق و برق را در مقابل چشم تماشاگر می‌گسترانند ولی آنچه که صدا برای کمرنگ کردن برخی از ضعف‌های فیلم مثل عدم تسلط کافی بازیگر به دیالوگ گویی و یا برخی اشکالات تصویری، و از همه مهمتر کمک به عمق بخشی روایت فیلم و همچنین تاثیرگذاری و جلب احساسات مخاطب به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می‌دهد، غیرقابل انکار است، خصوصا زمانی که یک موسیقی با کیفیت نیز به گوش برسد.
بنابراین صدا به طور اعم و طراحی و ترکیب صدا به طور اخص، به یکدست شدن تصاویر بعد از تدوین کمک می‌کند به ویژه اگر این مهم به عهده متخصص با تجربه و حرفه ای نهاده شود که توانایی شناخت و درک درست از لحظات کلیدی فیلم و حتی پیش درآمدهای آنها و همچنین آشنایی با موسیقی متن فیلم را داشته باشد. اینکه تا چه حد جلوه های ویژه بصری خوب از کار درآمده اند، نه تنها از قدرت و تاثیرصدا نمی کاهد بلکه بدون کمک صدا بهترین آنها هم چندان به چشم نخواهند آمد. چرا که اگر به صدای فیلم چه به عنوان یک فیلمساز و چه به عنوان یک بیننده توجه کنید یکی از ارکان فیلم است که میتواند رتبه یک فیلم را از نحوه بیان گفت‌وگوها توسط بازیگران گرفته تا رفت و آمد موسیقی، چگونگی ساخت افکت ها، صداگذاری و طراحی و میکس، از یک فیلم معمولی به یک فیلم تاثیرگذار تغییر دهد.
طراحی صدا به عنوان بخش مهمی از ساختار هنری و حرفه‌ای فیلمسازی دهه‌هاست مسئولیت عمق بخشی و پویایی پلان به پلان فیلم ها را به عهده دارد و همواره با به روز کردن الگوی‌های قبلی و استفاده از روش های جدید و نوآورانه در کنار سایر دست‌اندرکاران ساخت فیلم، کوشش کرده است تا توانایی، نبوغ و هنر خود را برای تاثیر حرفه‌ای بر جذابیت بیشتر فیلم‌ها و رساندن صدای با کیفیت به گوش تماشاگران، به کار گیرد. به خصوص در چند دهه اخیر که جلوه‌های ویژه تصویری جز جدایی ناپذیر فیلم‌ها شده است و نیاز به ساخت صداهای جدید و طراحی منحصر بفرد برای صدای فیلم بیشتر از قبل احساس می شود. و همه این مهم، فراتر از تنها ضبط صدای صحنه و یا فشردن چند دکمه روی صفحه کلید کامیپوتر و تغییر ولوم میکسر در استودیو است.
طراح صدا برای اینکه یک تجربه به یادماندنی از فیلم خلق کند نیاز دارد از نظرات کارگردان و فیلمنامه نویس آگاه باشد و بداند آنها چه انتظاراتی از بخش شنیداری فیلم دارند و درعین حال این اجازه را بدهد که ضمن حفظ واقعگرایی، ایده‌های نو و خلاق خود را به بهترین نحو آشکار سازد.

جنگ ستارگان

برای درک عمیق تر قلمروی جذاب صدا، نگاهی دوباره بیندازید به فیلم‌هایی چون «پارک ژوراسیک»(1) و صداهای میخکوب‌کننده اش، «جنگ ستارگان»(2) و صداهای شگفت‌انگیز آن یا نه فقط فیلم «دانکرک»(3) را دوباره تماشا کنید و دقت کنید چگونه صدا و موسیقی، در هماهنگی با زمان که نقش حیاتی برای نیروهای نظامی دارد، موقعیت آفرین می‌شوند و تا چه اندازه بر احساسات بیننده تاثیرگذارند و این دقیقا “زبان سینما” ست که تجربه دیدن فیلم را جذاب می‌کند.
لایه‌های صوتی‌ای که طراح صدا با آنها سروکار دارد عبارتند از صداهای ضبط شده محیط واقعی و گفت‌وگوهای بازیگران، ساخت صداهای مورد نیاز صحنه‌های مختلف فیلم که بعضا با خواسته کارگردان و همواره با خلاقیت طراح صدا یکی از منحصر به فردترین بخش پوشش صوتی یک فیلم را شکل می‌دهد و همچنین موسیقی متن، که در نهایت با هنر طراح صدا با هم ترکیب می‌شوند و به صورت یک کل واحد صدای فیلم را تشکیل می‌دهد.
دو نکته حائز اهمیت در این باب این است که یک: هرگز نمی‌توان دست گذاشت روی یکی از این اجزا و آن را مهمترین بخش صدا نامید زیرا اهمیت هر یک در هیچ دو فیلمی به یک اندازه نیست و دوم اینکه بدون کار حرفه ای بر صدای فیلم، هر چقدر فیلمنامه، بازیگری، کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین در بهترین وجه خود باشند، آن فیلم، استاندارهای لازم یک فیلم نخواهد داشت.
نوع یا ژانر فیلم نیز در طراحی صدا برای به چالش کشیدن و تحت تاثیر قرار دادن حواس بیننده بسیار مهم تلقی می‌شود. به این منظور و برای مثال در فیلم‌هایی که داستانی واقعی مستندسازی می‌شود بهترین کار ضبط صداهای واقعی و استفاده از آرشیوهای معتبر صداست.
در فیلم های کمدی به طور معمول بیشترین کار صدا بر اغراق آمیز کردن جلوه‌های صوتی است، مثل بزرگنمایی صدای پاره شدن ناگهانی بخشی از لباس شخصیت فیلم که در عین واقعی بودن به طنز بیشتر آن صحنه کمک می‌کند، اما در فیلم‌های علمی – تخیلی تمرکز کار طراح صدا بیشتر روی ساخت صداهای مصنوعی و در عین حال باورپذیر برای تماشاگر است؛ مثلا در فیلم «منطقه نُه»(4)، صدای طراحی شده برای کاراکترهای فضایی در خدمت القای این باور به کار رفته که ذهن تماشاگر بپذیرد این موجودات واقعا غیرزمینی هستند. در فیلمهای ژانر وحشت، مهمترین وظیفه یک طراح صدا، استفاده به جا و درست از همه اصوات در موقعیت مناسب و هماهنگ برای ایجاد یا تشدید حس تعلیق و تنش در مخاطب با استفاده از کنار هم قرار دادن صداهای متضاد و یا بزرگنمایی برخی از صداهای غیرمنتظره است.
موسیقی گیرا و مهیج مبتنی بر شخصیت قهرمان که به پیشبرد روند داستان کمک کند و طراحی و ساخت جلوه های صوتی برای تجیهزات جنگی مورد استفاده کاراکترها با حفظ زمان و مکان وقایع داستان فیلم یکی از ویژگیهای کار صدا برای ژانر اکشن و جنگی محسوب می‌شود. در دهه شصت شمسی که بسیاری از فیلم ها در ژانر دفاع مقدس ساخته شدند آرشیوی غنی از انواع افکت ها برای سلاح‌ها و تجهیزات جنگی، بالگردها، هواپیماهای جنگی و فضاهای مختلف مناطق جنگی و… در واحد صدا و تدوین ِ مرکز سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گردآوری شد اما اگر امروز فیلمی درباره جنگ در نقطه‌ای دیگر از جهان ساخته شود چه به لحاظ تفاوت جغرافیا و مکان اتفاقات و یا به لحاظ تفاوت برخی از تجهیزات جنگی مورد استفاده، صداهای این آرشیو ممکن است کاربرد کافی را نداشته باشد ولی طراح صدا می‌تواند برای ساخت صداهای جدید از آنها بهره ببرد. خصوصا که امروز بیشتر اعتبار کار طراحان صدا بر این است که افکت‌ها را به صورت انحصاری و ویژه برای فیلمی که کار می کنند، بسازند و طراحی کنند.
اما جادوی صدا تنها به شنیده شدن آن نیست بلکه گاهی بنا به ضرورت، سکوت و محدود کردن صدا به تاثیر بیشتر صدا در جهت تعامل با تماشگر کمک می‌کند که خود دلیلی آشکار بر ظرافت‌های وجودی صدا و انعطاف پذیری آن است.
برای درک بهتر نقش سکوت در طراحی صدا می‌توان به فیلم «نجات سرباز رایان»(5) و صحنه‌ای اشاره کرد که انفجارهایی در اطراف تام هنکس شخصیت اصلی فیلم رخ می‌دهد و دوربین برای لحظاتی به زیر آب فرو می‌رود و در زمان اندکِ تلاقی سکوت با صدای انفجارهای قبل از آن، یک حس آرامش موقت بر فضای فیلم حاکم می‌شود که به طبع آن همین حس را به ببینده هم منتقل می‌کند. با این حال باید توجه داشت که هرچند بسیاری از تلاش های هنری و ایده های خلاقانه در طراحی صدا می تواند برای یک فیلم دستاوردی بزرگ تلقی شود اما تقلید یا تکرار آن هرگز آن نتیجه اولیه را نخواهد نداشت زیرا نمی توان برای طراحی صدا تنها به یک رویکرد تکیه کرد.
اصطلاح طراح صدا از فیلم «جنگ ستارگان» یعنی جایی که تکنولوژی، زمینه اجرای ایده‌های خلاقانه هنری برای صداگذاری فیلم را فراهم کرد، رواج پیدا کرد و تا امروز این همراهی نه تنها سبب بروز خلاقیت بیشتر و عملی کردن فکرهای نو در عرصه صداگذاری فیلم ها شده است بلکه باید اذعان داشت که صدا نیز مانند سایر رشته‌های فیلمسازی به این فناوری ها متکی تر شده است.
و حال هوش مصنوعی با کمک به ویرایش و بازیابی صدا در فیلم «ایرلندی»(6) و یا شکل دادن به تجربه شنیدن صوت فضایی در موسیقی متن فیلم «چشم انداز»(7) یکبار دیگر نمایانگر تمایل صنعت سینما در بخش صدا به استفاده از فناوری های پیچیده در دوره ای جدید است که با کاهش مدت زمان ساخت جلوه های صوتی و ویرایش صداها به کمک طراح صدا آمده است. هر چند ظهور و محبوبیت یکباره هوش مصنوعی و نبود دورنمای شفاف از ورود الگورتیم های پیچیده هوش مصنوعی به عرصه فیلمسازی، دغدغه‌هایی چون از بین رفتن برخی مشاغل مرتبط با تولید فیلم از جمله رشته صدا را ایجاد کرده است اما با وجود توسعه ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی هنوز برگ برنده در دست هنرمند صدایی است که ایده‌های نو در ذهن دارد.
_____________________
پانویس:
(1) Jurassic Park. پارک ژوراسیک؛ کارگردان استیون اسپیلبرگ، محصول سال 1993آمریکا. این فیلم یکی از طراحی های ماندگار در تاریخ صدای فیلم را رقم زد. برای درک اهمیت صدای فیلم پارک ژوراسیک می توانید به صدای غرش «تی-رکس» توجه کنید. بطور حتم علیرغم جلوه های بصری تحسین برانگیر آن، بدون طراحی صدا، قدرت تاثیرگذاری مورد انتظار بر تماشاگران را نداشت.
(2) .Star Wars جنگ ستارگان؛ کارگردان جرج لوکاس، محصول سال 1977 آمریکا. جورج لوکاس، بر این عقیده است که داشتن صدای طبیعی، فیلم را برای همه باورپذیر میکند. و این باورپذیری به این شکل ایجاد می شود که بیننده بلافاصله قادر به تشخیص جزئیات صدای شنیده شده نیست ولی درعین حال صدای فیلم برایش آشنا به نظر می رسد. طراحی صدای جنگ ستارگان باعث افزایش استاندارد صدای فیلم ها شد.
(3) Dunkirk. دانکرک؛ کارگردان کریستوفر نولان، محصول مشترک سال 2017. از مشخصه های صدای فیلم دانکرک یکدستی در استفاده از صدای دیژتیک و غیردیژیتک و موسیقی متن بی نظیر آن است که نشان میدهد نمی توان انتهایی برای طراحی صدا متصور شد.
(4) District 9. منطقه 9؛ کارگردان نیل بلومکمپ، محصول سال 2009 آفریقای جنوبی. برای صدای کاراکتر فضایی ها، صدای برخی از حشرات البته با تغییراتی در فرکانس، ضبط شده و در مرحله طراحی صدا، بطور خلاصه، برای اینکه زبانی که فضایی با آن صحبت می کنند یک زبان واقعی به نظر برسد صدای حشرات بجای حروف صدادار جایگزین شده و یک زبان مخصوص فضایی ها طراحی شد بطوریکه تنها ده درصد از زبان فضایی ها را آوای انسانی شکل داده است. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به “مصاحبه اختصاصی با دیو وایتهد، طراح صدا در منطقه 9” که درسایت designingsound.org منتشر شده است.
(5) Saving Private Ryan. نجات سرباز رایان؛ کارگردان استیون اسپیلبرگ، محصول سال 1998آمریکا.
(6) The Irishman. ایرلندی؛ کارگردان مارتین اسکورسیزی، محصول 2019 آمریکا.
(7) Prospect. چشم انداز؛ کارگردانان زیک ارل و کریس کالدول، محصول 2018 کانادا. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به مقاله “استفاده از هوش مصنوعی در جایگاه صدا” که در سایت linkedin.com منتشر شده است.

*احمد کلانتری، کارشناس و متخصص صدای فیلم
بازنشسته واحد صدا و تدوین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
عضو رسمی خانه سینما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *