سال ۱۴۰۰ بهعنوان آخرین سال از قرن برای تئاتر ایران آغازی همراه با انگ نژادپرستی داشت و پایانش با تغییر در مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی همراه شد.
به گزارش مهر، سال ۱۴۰۰ نیز برای تئاتر ایران به پایان رسید و هنرهای نمایشی ایران وارد قرن جدید شد تا با این امید که شاید در اولین سال قرن جدید سرنوشتی متفاوت از گذشته را تجربه کند؛ سرنوشتی که در سالهای متمادی گذشته جز رها شدن به حال خود، بیتوجهی از سوی مدیران و مسئولان و سنگ پیش پای هنرمندان انداختن، نداشتن امنیت شغلی، نبود بودجه لازم برای حمایت از تولیدات تئاتری و هنرمندان تئاتر، نبود امکانات درخور و استاندارد تئاتری، اعمال نظرهای سلیقهای برای آثار هنرمندان از سوی نهادها و مراکزی غیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کنار کشیدن بسیاری از هنرمندان دغدغهمند تئاتر از فعالیت و در نهایت سایه سنگین و فلجکننده کرونا بر تئاتر و تعطیل کردن فعالیتهای تئاتری، برای اهالی و خانواده تئاتر نداشته است.
همچون روال سالهای گذشته در گروه هنر مهر، در پایان سال به برخی رویدادهای تئاتری سال اشاره و نگاهی میکنیم تا مروری هر چند مختصر به یک سال سپری شده تئاتر ایران داشته باشیم. نکته تکراری در این بررسیها این است که در مرور رویدادهای سال ۱۴۰۰ هم رویدادی مثبت و قابل تأمل که حاکی از اتفاقی مثبت برای خانواده تئاتر باشد، دیده نمیشود. البته رویدادها بسیار بوده که در این مجال و نوشتار به ۵ رویداد اشاره میشود و به برخی رویدادها نظیر حذف معافیت مالیاتی هنرمندان تئاتر که مشترک میان سایر رشتههای هنری نیز هست در گزارشهای دیگری پرداخته و اشاره میشود.
روایت اول؛ شروع سال ۱۴۰۰ برای تئاتر با انگ نژادپرستی!
اکثر سالها برای تئاتر و به طور کلی هنرهای نمایشی بدون حاشیه شروع نمیشود، گاهی برخی چهرهها در روزهای آغازین سال دار فانی را وداع میگویند و شروعی تلخ و اندوهبار برای بازماندگان رقم میخورد و گاهی اتفاقات پیشبینی نشده کام هنرمندان و اقشار مختلف جامعه را تلخ میکند.
اما چراغ اتفاقات حاشیهای برای تئاتر را در اولین روزهای سال ۱۴۰۰، شهرداری تهران روشن کرد. شهرداری که به عنوان نهادی قدرتمند شهری باید وظیفه حمایت از فعالیتهای فرهنگی و هنری را عهدهدار باشد، نه تنها طی سالهای متمادی کمترین توجه و حمایت را از تئاتر داشته بلکه در بیشتر اوقات حاشیههایی را هم برای این هنر ایجاد کرده است. محمد جوادی یگانه معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در ابتدای سال ۱۴۰۰ طی بخشنامهای به زیرمجموعههای شهرداری در خصوص برگزاری برنامههای نوروزی در سطح شهر اعلام کرد که «به دلیل وجود نقدهایی که در مورد چهره سیاه حاجی فیروز و نژادپرستانه دانستن چهره او، وجود دارد برای پیشگیری از سوءبرداشت در این مورد، شهرداری تهران در برنامههای نوروزی از نمایش حاجی فیروز با صورت سیاه در کارناوالهای نوروزی خودداری میکند.»
این اظهار نظر و ابلاغیه نه تنها از سوی جامعه هنری بلکه از سوی برخی مدیران و مسئولان نیز با واکنش منفی مواجه شد؛ از جمله این واکنشها که در همان ابتدای امر رخ داد، واکنش علی اعطا سخنگوی شورای شهر تهران بود که در صفحه شخصی توییترش چنین نوشت: «برای دکتر جوادی به عنوان یک جامعه شناس با دانش، احترام فراوان قائلم؛ اما به عنوان یک فرد علاقمند با مختصر مطالعاتی در حوزه فرهنگ و ادبیات، منطق اقدام ایشان را درک نمیکنم. فارغ از ریشهها، در کجای فرهنگ ایرانی دوگانه نژاد سیاه / نژاد سفید دارای موضوعیت بوده؟!»
علی نصیریان نیز در زمان انتشار این بخشنامه در گفتگویی با خبرنگار مهر تصریح کرد: برایم قابل باور نیست که از چهره سیاه حاجی فیروز برداشتهای نژادپرستانه بشود و این موضوع یک سوءتفاهم است. شخصیتهای نمایشهای سنتی ما نگاه نژادپرستی ندارند و ما در این نمایشها کاری به نژاد سیاه و سفید نداریم. اساس کار حاجی فیروز و عمو نوروز به سنتهای نمایشی ایران برمیگردد و بشارت دهنده فصل نو و بهار هستند.
روایت دوم؛ تئاتر از رنگ آبی، زرد و نارنجی کرونا خارج شد!
با شیوع ویروس کرونا در کشور و از اسفند سال ۹۸ تئاتر شرایط سختی را سپری کرد و در اکثر اوقات سال تعطیل بود و فعالیتی در آن صورت نمیگرفت. جسته و گریخته اجراهایی به صحنه میرفتند اما مقطعی بودند و بار دیگر تئاتر تعطیل میشد. هنرمندان تئاتر در شرایط کرونایی یکی از اقشاری بودند که بیشترین لطمه را خوردند. در سال ۹۹ و در حالی که رستورانها، فروشگاهها و بسیاری از مشاغل پرخطر دیگر فعالیت خود را از سر گرفتند اما تئاتر به دلیل اینکه توسط ستاد ملی مقابله با کرونا در گروه ۳ مشاغل دستهبندی شد، محکوم به تعطیلی بود.
این وضعیت تا پایان سال ۹۹ ادامه داشت و تئاتر به سمت برگزاری رویدادهای آنلاین و اینترنتی سوق داده شد و علناً تولید و اجرای تئاتر تعطیل شد. در سال ۹۹ انتقادهای بسیاری از سوی جامعه تئاتری به نحوه گروهبندی مشاغل توسط ستاد ملی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت شد ولی گوش شنوایی برای رسیدگی کردن به خواسته و انتقادهای هنرمندان تئاتر وجود نداشت.
در نهایت با رایزنیهای ادارهکل هنرهای نمایشی، در ابتدای سال ۱۴۰۰ تئاتر از گروه ۳ مشاغل به گروه ۲ منتقل شد. طبق این جابجایی تئاتر میتوانست در شهرهایی که رنگهای آبی، زرد و نارنجی کرونایی داشتند با رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده از ۵۰ درصد ظرفیت سالن فعال باشد.
با وجود اینکه شرایط تولید تئاتر به دلیل بالارفتن هزینهها برای گروههای تئاتری سخت بود و حمایتی قابل توجه نیز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از گروهها و هنرمندان تئاتر نمیشد، برای از سرگیری فعالیتهای تئاتری، گروهها تن به اجرای با ۵۰ درصد ظرفیت سالن دادند و چراغ تئاتر مجدداً روشن شد.
اما قرار نبود که تئاتریها کابوس کرونا را پشتسر بگذارند و با شیوع سویه جدید کرونا و قرمز شدن رنگ شهر تهران، بار دیگر تئاتر تعطیل و فعالیت شد. پس از تعطیلی طولانی مدت و علیرغم اینکه سینماها فعالیت خود را از سرگرفتند، تصمیمگیری برای از سرگیری فعالیتهای تئاتری در هالهای از ابهام قرار داشت. در نهایت در فصل پاییز فعالیتهای تئاتری با اعمال محدودیتهای کرونایی از سرگرفته شد.
با نزدیک شدن به برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر که قرار بود به صورت حضوری برگزار شود، رایزنی برای حذف محدودیت کرونایی و استفاده از ۱۰۰ درصد ظرفیت سالنها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود داشت که با شیوع سویه اُمیکرون کرونا باز هم ظرفیتها محدود شد.
جشنواره نیز به پایان رسید و تئاتر میان استفاده از ظرفیت ۱۰۰ درصدی یا ۷۰ درصدی یا ۵۰ درصدی به فعالیت خود ادامه داد و قرن را با برزخ اینکه آیا در آینده نیز این وضعیت نابسامان ادامه خواهد داشت یا نه، به پایان رساند.
روایت سوم؛ نهادی که خواست صنفی شود بدون مدیرعامل شد!
خانه تئاتر به عنوان نهاد صنفی خانواده تئاتر که طی ۲۰ سال گذشته ایرج راد، اصغر همت و شهرام گیلآبادی را به عنوان مدیرعامل خود داشته، همواره با انتقادها و همچنین حمایتهایی از سوی جامعه تئاتری همراه بوده است. برخی معتقدند که این خانه رفتاری صنفی ندارد و تنها تبدیل به محفلی برای برخی هنرمندان و فعالان تئاتری شده و برخی معتقدند که خانواده تئاتر باید با حمایت از این خانه گامهای خود به سمت صنف و عملکرد صنفی را بردارند.
در ۱۲ خرداد ۹۷، نادر برهانیمرند، ایرج راد، حمیدرضا نعیمی، کوروش نریمانی، اصغر همت، محمودرضا رحیمی، بهزاد فراهانی، مریم کاظمی، مسعود دلخواه و محمد امیر یاراحمدی به عنوان علیالبدل به عنوان اعضای هیأت مدیره خانه تئاتر و همچنین مهدی قلعه به عنوان بازرس اصلی و آرش دادگر به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند. اعضای جدید هیأت مدیره خانه تئاتر، شهرام گیلآبادی را به عنوان سومین مدیرعامل این خانه انتخاب کرد.
خانه تئاتر با مدیرعاملی شهرام گیلآبادی در حال معرفی چشمانداز متفاوتی برای خانواده تئاتر بود و شروع به درخواست ثبت صنفی شدن انجمنهای مختلف خانه در وزارت کار کرد که گامی مثبت در راستای به رسمیت شناختن تئاتر به عنوان یک شغل از سوی وزارت کار و دولت و همچنین ایجاد امنیت شغلی برای هنرمندان تئاتر به شمار میرفت..
اما گویا ساز و کاری که در داخل خانه تئاتر وجود دارد تمایلی به بالا رفتن کارآیی این خانه و تبدیل آن به یک صنف تأثیرگذار ندارد و همواره شاهد بودهایم که در دورههای مختلف هیأت مدیره خانه تئاتر، حاشیه، اختلاف و در نهایت کنارهگیری از فعالیت حرف اصلی را زده و میزند. هیأت مدیره جدید خانه تئاتر با مدیرعاملی شهرام گیلآبادی هم از این وضعیت مستثنی نشد.
گیلآبادی در ۵ دی ۱۴۰۰ با انتشار یادداشتی از مدیرعاملی خانه تئاتر کنارهگیری کرد. وی سپس در گفتگویی با خبرنگار مهر درباره دلایل کنارهگیری و استعفای خود به نکات مختلفی اشاره کرد، از جمله «مرگ مغزی در ساماندهی و توسعه خانه تئاتر»، «وجود تعارض منافع در خانه تئاتر و نداشتن چشمانداز»، «وجود بزرگانی که در خانه تئاتر کارهایی را بلد نیستند اما کنار نمیگذارند و تحمل پذیرش آرا، افکار و اندیشهها را ندارند»، «اتفاقات قشری در مجامع خانه تئاتر»، «نیاز خانه تئاتر به تغییر اساسنامه»، «وجود مقاومت توسط برخی برای تغییر نکردن اساسنامه و تبدیل نشدن خانه تئاتر به عنوان یک صنف» و «نگرانی افراد در خانه تئاتر برای منافع شخصی خود». گیلآبادی همچنین تصریح کرد که باید آتشافروزان از خانه تئاتر حذف شوند!
از ۶ دی ۱۴۰۰ خانه تئاتر بدون مدیرعامل به کار خود ادامه داد و در انتظار برگزاری مجمع عمومی و تصمیمگیری در این زمینه بود. ایرج راد رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر طی گفتگویی با خبرنگار مهر در ۸ بهمن ۱۴۰۰ اعلام کرد که قرار است مجمع عمومی خانه تئاتر در ۲۳ بهمن برگزار و در خصوص انتخاب مدیرعامل جدید خانه تصمیمگیری میشود اما شیوع سویه اُمیکرون کرونا مانع از برگزاری مجمع شد.
حال خانه تئاتر به عنوان خانهای که چشمانداز صنفی شدن داشت بدون مدیرعامل قرن را به پایان میرساند و باید دید در سال ۱۴۰۱ چه آغازی خواهد داشت.
روایت چهارم؛ تعیین حریم تئاتر شهر خون میخواهد!
مجموعه تئاتر شهر سالهای متمادی است که از نبود حریمی مشخص رنج میبرد و بسیاری از هنرمندان و فعالان تئاتر معتقدند که این مجموعه نیازمند حریمی مشخص و درخور شأن این بنای فرهنگی و هنری است و البته برخی نیز مخالف تعیین حریم. مدیران و مسئولان و تصمیمگیرندگان فرهنگی و شهری هم قدرت تصمیمگیری مشخص و قاطعی برای تعیین حریم مجموعه تئاتر شهر ندارند یا برایشان بهبود شرایط پیرامون مجموعه تئاتر شهر و حفاظت از این بنای مهم تئاتری و ایجاد فضایی فرهنگی و هنری در محوطه مجموعه، اهمیتی ندارد.
انفعال مدیران و مسئولان طی سالهای گذشته به حدی بوده که مجال برای بزهکاران، خلافکاران و توزیع کنندگان مواد مخدر در پیرامون مجموعه تئاتر شهر و ایجاد فضایی ناامن برای مخاطبان، هنرمندان و مراجعهکنندگان به مجموعه، بیش از پیش شود.
در سایه بیتوجهی به مجموعه تئاتر شهر و حریم آن، روز ۸ بهمن ۱۴۰۰ و همزمان با سالروز آغاز به کار مجموعه تئاتر شهر، این مجموعه تئاتری جشن تولدی متفاوت را تجربه کرد. طی این مراسم تعدادی از خلافکاران با قمه به جان هم افتاده و در مجاور بنای مجموعه به نزاع و خونریزی پرداختند.
این اولین نزاع خونین نبوده که در پیرامون مجموعه تئاتر شهر رخ داد اما بروز این حادثه آن هم در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، همه مدیران، مسئولان و تصمیمگیرندگان فرهنگی، انتظامی و شهری را به صرافت انداخت که اعلام کنند این آخرین نزاع و خونریزی خواهد بود.
با همه شعارها و حرفهایی که مدیران و مسئولان درباره اهمیت تئاتر شهر و همچنین اهمیت ایجاد فضای فرهنگی و هنری در پیرامون آن با ایجاد حریمی مشخص برای مجموعه سر دادند، سال ۱۴۰۰ هم به پایان رسید و تئاتر شهر به حریم خود دست پیدا نکرد.
روایت پنجم؛ صندلیبازی در ادارهکل هنرهای نمایشی!
وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی میآید، وزیر قبلی میرود، معاون هنری جدید وزیر ارشاد میآید، معاون هنری قبلی میرود، مدیرکل هنرهای نمایشی جدید میآید، مدیرکل قبلی میرود و باز هم وزیر ارشاد، معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی میآیند و میروند و این آمدن و رفتنها فرقی به حال تئاتر و تئاتریها ندارند.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد قبلی رفت، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جدید آمد، سیدمحمد مجتبی حسینی معاون هنری قبلی وزیر ارشاد قبلی رفت و محمود سالاری معاون هنری وزیر ارشاد جدید آمد و در آخرین رفتن و آمدن، قادر آشنا مدیرکل قبلی معاون هنری قبلی وزیر فرهنگ و ارشاد قبلی رفت و کاظم نظری مدیرکل جدید معاون هنری جدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جدید آمد و باز هم این آمدن و رفتنها ادامه دارد و این نگاتیو توقفناپذیر در مقابل دیدگان تئاتریها رژه میرود.
بدون دیدگاه