بانی‌فیلم: براساس پیگیری‌های خبرنگار بانی‌فیلم، با وجود رفع ایراداتی که از سوی سازمان سینمایی به فیلم «بهشت‌ تبهکاران» گرفته شده بود، اما در اقدامی عجیب و سئوال‌ برانگیز، سازمان سینمایی بازهم با اشکال‌تراشی و اعلام ایرادی دیگر، در روند قانونی صدور پروانه نمایش برای آخرین فیلم مسعود جعفری جوزانی وقفه ایجاد کرده است.
شورای صنفی نمایش فعلی در حال حاضر به دلیل وجود نگاه‌های جناحی در میان برخی از اعضایش، یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های کاری خود را می‌گذراند. این شورا بدون توجه به جایگاه صنفی‌اش، صرفاً فرامین ارسالی را اعلام می‌کند و در پاره‌ای موارد تنها گوش به فرمان سازمان سینمایی است. این شورا با اشکال‌تراشی‌های غالباً بی‌مورد، فضای روانی در تولسد و اکران سینما را برای فیلمسازانی مانند جعفری جوزانی مغشوش می‌کند.
در تازه‌ترین «ایرادسازی»های اعلامی برای فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران»، مدیران ارشاد «مویه‌»های پرسوناژ زن این فیلم هنگام اعدام شدن، به آوازخوانی تعبیر و تفسیر کرده‌اند.
نکته عجیب‌تر این «ایرادسازی» در این است که پیش از این استفاده از «مویه»های بازیگر زن، در فیلم‌هایی مانند «چ» و سریال «مختار» صورت گرفته است!
وجود سیاست یک بام و چند هوای سازمان سینمایی موجب شده تا صف‌بندی جناحی و «خواص»پروری در شاکله این سازمان دولتی هر روز پررنگ‌تر و عرصه برای سینماگران مستقل هر لحظه «تنگ»تر شود.
ادامه حیات مدیریت فعلی در سینمای ایران که مروج سرسخت ایجاد دافعه و از هم گسیختگی است، نه تنها به سینمای مستقل آسیب‌های جدی وارد می‌سازد، بلکه نقشی اساسی در از بین بردن نظام سینمایی خواهد داشت که در نهایت به تاکید بر سرعت دادن به روند سقوط ارزش‌های حرفه‌ای سینما می‌انجامد.
تاخیر انداختن در دادن پروانه نمایش «بهشت تبهکاران» و اصرار بر اشکال‌تراشی فاقد منطق و ایجاد وقفه در روند اکران فیلم، حاصلی جز ایجاد فضای بی‌اعتمادی و از میان رفتن حرمت‌ها نخواهد داشت.

روشن است که دلایل اتخاذ سیاست فعلی شورای پروانه نمایش با فیلم جوزانی را باید به نحوه برخورد مدیران جشنواره فجر سال گذشته با «بهشت تبهکاران» مرتبط دانست؛ آن زمان که نسخه بازبینی و اولیه این فیلم را بدون اطلاع سازندگان، برای تماشاگران نمایش دادند!
دفع‌الوقت کردن و با کارشکنی، هر روز بر دامنه ایرادسازی‌های سازمان سینمایی و شورای پروانه نمایش افزودن، تنها شرایط را برای مدیریت دولتی بغرنج‌تر خواهد کرد.
برخی از اعضای شورای پروانه نمایش. که با نگاه و حمایت‌های جناحی از جانب برخی کانون‌های صنفی خانه سینما انتخاب شده‌اند با آگاهی به مخاطره‌آمیز بودن تصمیم‌های‌شان، همچنان اصرار بر ادامه این روند مخرب دارند!
مسئولیت‌گریزی برخی از اعضای جناحی شوراهای مختلف -که تقریباً در همه جا هستند(؟!)- از تبعات تصمیم‌هایشان، نوعی مقابله و رویارویی مدیریت دولتی سینما با سینماگران مستقل را به وجود خواهند آورد!
به نظر می‌آید این روزها بنا بر موضع‌گیری‌های خاص اعضای شوراهای ارشاد، این نهادهای ضمن فراموش کردن فلسفه ماهوی خود، نقش «مسلخ» را برای تقابل با سینماگران، و حکم «باتلاق» را برای مدیران دارند؛ سفارش‌پذیری، میدان دادن به افراد عضو در باندها و جناح‌های خاص، ایجاد زمینه‌هایی برای «ویژه‌خواری»، تبعات سنگینی برای مدیران دولتی سینما به وجود آورده است.
فراهم کردن بسترهای ناراضی‌سازی و تشویش خاطر تهیه‌کنندگان و کارگردانانی که بدون کمک‌های انواع نهادهای دولتی و شبه‌دولتی، فیلم خود را می‌سازند از مهم‌ترین برآیندهای تصمیم‌های نادرست برخی از اعضای شوراهای مستقر در ارشاد است.
این یک هشدار علنی‌ برای رییس سازمام سینمایی‌ست؛ او باید بداند که عواقب ادامه روند چنین کارهایی، و نارضایتی گسترده‌ای که به تبع آن به وجود می‌آید، زنگ خطر را هم برای فریدزاده به صدا در می‌آورد.

شاید نیازی به اشاره نباشد اما این حداقل کار برای تاکید بر حضور معنادار سینماگرانی چون جعفری جوزانی‌ست؛ کارنامه هنری و سینمایی این فیلمساز چنان روشن و قابل احترام است که اگر مدیران دولتی و اعضای شورای پروانه نمایش، نیم‌ نگاهی به میزان اهمیت و جایگاه آن داشتند، از کارشکنی و سنگ‌اندازی در مسیر صدور پروانه نمایش دست برمی‌داشتند.
رائد فریدزاده به عنوان مسئول ارشد مدیریت دولتی سینما، باید نقش فراتری از شکل کنونی ریاست‌اش برعهده بگیرد تا احیاناً از آسیب‌های ناشی از بدعهدی و کارشکنی‌هایی بکاهد که برخی از اعضای شوراها و زیرمجموعه‌های مدیریتی‌اش باعث و بانی آن هستند.
بخش مهمی از اعتبار سینمای ایران حاصل حضور تاثیرگذار و مهم کارگردانانی مانند جعفری جوزانی است؛ اگر اطلاع ندارید. سری به گنجینه سینمای ایران بزنید.
در روزهای آینده بازهم به این معضل خواهیم پرداخت و در باره عواقب آن خواهیم نوشت…

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *