یادداشت / جمشید پوراحمد
پنج شنبه ۲۴اسفندماه قلب تپنده تهران… تجریش و خلاقیت شهرداری!!
تجریش، امام زاده صالح، بازار، محله مقصود بیک، مسیر دربند، خیابون شمرون و نیاوران، ساختار این مجموعه یعنی تهران، پایتخت ایران، فرهنگ، اصالت و در نهایت ریشه و خاطره که شخصی نیست و حفظ آن دشمنان فرضی را نه تقویت میکند و نه نگران!
شهرداری خلاق تهران در دقیقه ۹۹ و طبق معمول هرسال با تیمی مجرب(!) که بر این باورند، چون از طرف و برای شهرداری مشغول جدول کشی و سنگفرش پیادهروها هستند، از طرف کائنات نازل شده و صاحب قدرتاند و به خود اجازه میدهند به رهگذران توهین و از طرفی ایجاد صداهای ناهنجار مثل برش سنگ و گرد آن که باعث آلودگی و نتیجه گرفتن آرامش و انتقال حال بد است…
«نمایش بعدی شهرداری» حضور یک دسته از مامورین سد معبر که نمیدانم چرا؟! با اینکه اجازه هر گونه برخورد فیزیکی و رفتار زشت و توهینآمیز در مواردی بسیار آشنا و مکرر با این دشمنان قسم خورده کشور دارند!! «جوانان دستفروشی که اکثر تحصیلکرده هستند» و دیگر برایشان راه و چارهای به غیر از دستفروشی نمانده… گویی این مردان خشن و پر قدرت قلبا تمایل به ایجاد رعب و وحشت دارند!
آقای شهرداری؛
حضور این بزرگواران در کف خیابان و برای سازندگی کشور است؟! کدام گزینه مناسبتر است؟!
آقای شهرداری؛
حال دل مردم خوب نیست، فقر، فلاکت، نداری، شرمندگی و استیصال و نتیجه سرعت مرگ، منجر به خودکشی و قلب فروشی است.
فقط کافی بود چند متر از دریافت خلافی یک ساختمان را هزینه این انسانهای شریفتر از شریف میکردید و در میدان تجریش، تدارک یک سفره هفت سین، یک موسیقی اصیل ایرانی را تدارک میدید برای بعد از افطار یک پذیرایی؛ همه اینها در حد خالی بودن یخچال بعضی از مسئولین تصور میکردید مطمیناً حتی دوری نمیرفت!
بدون دیدگاه