هوشنگ مرادی کرمانی با بیان این‌که پس از قتل داریوش مهرجویی، کشور در بهت و حیرت است، گفت: ما در دنیای متفاوتی که داشتیم، کار مشترکی داشتیم که از قضا گرفت.
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده که داریوش مهرجویی فیلم «مهمان مامان» را از روی رمان او اقتباس کرده است، در پی قتل این کارگردان مطرح سینما و نویسنده و همسرش، وحیده محمدی‌فر در منزل شخصی‌شان، به ایسنا گفت: من هنوز در شوک هستم. ما با هم زیاد حرف نمی‌زدیم؛ ما دو دنیای متفاوت داشتیم. چندی پیش با من تماس گرفت و گفت سه کتاب ترجمه کرده و ناشران می‌گویند چون این مدل کتاب‌ها فروش نمی‌رود، قبول نمی‌کنند، درحالی‌که ترجمه‌هایش فروش رفته‌اند و گفت: «آیا ناشری می‌شناسی که این کتاب‌ها را منتشر کند؟» من هم ناشرم را معرفی کردم و بعد هم پیگیری نکردم که چه شد.
او با اشاره به کار مشترک «مهمان مامان» در عین تفاوت‌های خود و مهرجویی، گفت: مهرجویی یک‌بار از من خواست تا کار مشترکی داشته باشیم. به او گفتم ما دوتا آدم‌های بی‌راهی هستیم و نمی‌توانیم کاری داشته باشیم. حتی مخاطب‌هایمان نیز متفاوت است. نمی‌توانیم از یک قاب به یک موضوع نگاه کنیم، ممکن است مخاطبانت علاقه‌ای نداشته باشند و مخاطب من هم آن را درک نکند. مهرجویی در پاسخ گفت، چرا فقط تفاوت‌ها را می‌بینی؟ از پیش قضاوت نکن. شاید مردم دوست داشته باشند. آن زمان هنوز کتاب «مهمان مامان» چاپ نشده بود. نسخه پیش‌چاپ را به او دادم. فردایش تماس گرفت که می‌خواهم این کار را انجام بدهم. بعد چند باری رفت‌وآمد داشتیم و این کار پرداخت شد. سه سال طول کشید تا این فیلم‌نامه تمام شود. بعد هم فیلم دیدنی شد و کاری کرد که مردم دوست داشتند.
او افزود: فیلم «مهمان مامان» در میان فیلم‌های مهرجویی، بیشترین بیننده را داشت و منظورم از بیشترین بیننده به لحاظ موقعیت هنری آن نیست، یعنی مثل «هامون» و دیگر فیلم‌های مهرجویی نیست. «مهمان مامان» درباره بدنه جامعه و مردم عادی است، مردم عادی هستند که چنین لحظاتی را تجربه می‌کنند. بازیگران آن هم فوق‌العاده بازی کردند. من از این کار مشترک راضی هستم و خوشحالم که این کار مشترک را با او داشتم.
این نویسنده با تأکید بر این‌که مهرجویی آدم خاص و قدرتمندی بود، بیان کرد: فیلم «مهمان مامان» در کارنامه کاری مهرجویی یک ساز می‌زند و کارهای دیگرش ساز دیگری. خود مهرجویی باور نمی‌کرد این فیلم جایزه‌ها را درو کند. «مهمان مامان» به جهت موضوع کاملاً متفاوت بود. شخصیت‌هایش کاملاً ایرانی بودند. مهر و محبتی را که ایرانی‌ها در زندگی نسبت به هم دارند، نشان می‌داد شاید به همین دلیل بیشتر «دیده» شد. نه این‌که کار خیلی خوبی بوده باشد؛ بیشتر دیده شد، زیرا مردمی بود. این فیلم زندگی مردم عادی بود، البته خود مهرجویی، آدم‌های فیلم را قبول نداشت. تفاوت من و مهرجویی کاملاً در این فیلم مشخص است، فیلم آبرومندی است؛ اما مشخص است فکر من است و ساخت مهرجویی. فیلم‌نامه‌های بسیاری از آثار من تهیه شده؛ اما در میان آن‌ها «مهمان مامان» پختگی، زیبایی و هوشمندی داشت. مهرجویی واقعاً هنرمند بود.
او ادامه داد: من نه به خانه مهرجویی رفتم و نه رفت‌وآمدی با او داشتم. چند باری سر پروژه‌های فیلم‌برداری او رفتم و سر فیلم‌برداری «مهمان مامان» هم می‌رفتم. من با کیومرث پوراحمد هم‌نظر و دوست بودم و این حالت را با مهرجویی نداشتم.
هوشنگ مرادی کرمانی در بخش پایانی سخنان خود گفت: متأسفم، حالم خوب نیست؛ رسانه‌های خارجی و داخلی و مردم تحلیل‌های مختلفی ارائه کردند. شاید مرگ او یکی از پرحادثه‌ترین موقعیت‌هایی است که کشور را به هم ریخت. کشور در بهت و حیرت است و همه درباره او حرف می‌زنند و می‌خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *