یادداشت/ مجید میرفخرایی
جمله معروف «بکش تا زنده بمانی» را بارها در تبلیغات فیلمهای جیمز باند یا همان مامور دو صفر هفت شنیدهایم.
یادم هست که هنگام اکران فیلم جیمز باند با بازی شون کانری در «سینما مهتاب»، جای سوزن انداختن نبود. بازارسیاهیها بلیت سانسها را با چند برابر قیمت، مخفیانه در کوچههای اطراف سینما میفروختند و جوانان مشتاق بدون چانه زنی میخریدند.
شون کانری با جذابیت خاص خود به نقش جیمز باند، روح و روان میبخشید و جیمز باند را برای بیننده قابل باور میکرد.
تماشاگران تمام آرتیستبازیهای او را بدون هیچ منطقی میپذیرفتند و باور داشتند.
همه بچههای محل در انتظار فیلمهای بعدی جیمز باند، روزشماری میکردند.
زمانی که شون کانری از جیمز باند جدا شد و گفت که دیگر نقش مامور ۰۰۷ را بازی نخواهد کرد، آه از نهاد همه بچهمحلها بلند شد!
تهیهکنندگان جیمز باند سعی میکردند در فیلمهای بعدی با بهره گرفتن از حوادث عجیب و غریب و تکنیکهای سینمایی روز، هم چنان جیمز باندهای جدید را زنده نگه دارند… تا اینکه کفگیر به ته دیگ خورد و با وجود عوض کردن هنرپیشههای مختلف برای ایفای نقش جیمز باند، سازندگان سری فیلمهای جیمز باند کم آوردند و عاقبت تصمیم گرفتند این شخصیت محبوب سینمایی را بکشند(!) تا برای خلق یک جیمز باند قرن بیست ویکمی با خصوصیات جدید، دستشان کاملا باز باشد.
شاهد بودیم که در آخرین فیلم جیمز باند -«زمانی برای مردن نیست»- به این مامور سرویس جاسوسی رحم نکردند و از او شخصیتی عاطفی و عیالوار که کاملا با شخصیت جیمز باندهای قبلی متفاوت بود ساختند؛ شخصیتی که با مامور ۰۰۷ قهرمان و یکه تاز و موفق فیلمهای گذشته فرق داشت.
نویسندگان آخرین جیمز باند در طول فیلم «زمانی برای مردن نیست» سعی بر «ِله» کردن شخصیت جیمز باند را داشتند تا به تماشاگر بفهمانند دیگر این جیمز باند به درد نمیخورد و کارش تمام است!
البته از نظر بچهمحلها، جیمز باند بعد از رفتن شون کانری مرده بود. ولی تهیهکنندگان سعی داشتند در فیلمهای بعدی با بهرهگیری از تکنیکهای روز سینمایی، جیمز باند را بدون شون کانری همچنان زنده نگه دارند.
ولی دیگر کفگیر به ته دیگ خورده بود و سرانجام با هزار دردسر و نشان دادن صحنههای تقلیدی از فیلمهای گذشته، شخصیتی نوستالژی جیمز باند را که بیش از نیم قرن محبوب تماشاگران بود، ناجوانمردانه کشتند و از شر این قهرمان قرن بیستمی که خود به وجود آورده بودند خلاص شدند.
این تهیهکنندگان حالا با خیالی آسوده و فراغ بال، با در نظر گرفتن حال و هوای دنیای عجیب امروزی، مامور دو صفر هفت قرن بیست و یکمی را هر جور که دلشان بخواهد میسازند تا پول بیشتری به جیب بزنند…
وقتی زمانه عوض میشود، چرا جیمز باند را عوض نکنند، آن هم وقتی که همه چیز در «پول» و کسب درآمد خلاصه میشود…؟!
این درست همان نقطهای ست که میتوان برای قهرمان نسلهای مختلف مرثیهای سوزناک سر داد…!
بدون دیدگاه