یادداشت
مجید میرفخرایی
اگر فردی دچار بیماری آلزایمر شود. به تدریج حافظه خود را از دست میدهد. در حال حاضر علاجی برای این بیماری پیدا نشده است. ولی حافظه تاریخی با خواندن و یادآوری تاریخ پا بر جا میماند!
***
یکی از کارگردانهایی که با ساخت فیلمهای خود سعی کرده است تاریخ این مرز و بوم را زنده نگهدارد. مسعود جعفری جوزانی یا همان عمو جان خودمان است.
او در تمام فیلمهایش از «شیر سنگی» گرفته تا سریال «در چشم باد» با سناریوهایش سعی در یادآوری تاریخ برای مخاطبان امروزی سینما و تلویزیون داشته است.
در سریال «در چشم باد» در کنار او شاهد بودم که با چه دلسوزیای این مهم را انجام میداد و در فیلمنامهاش به بهانه سرنوشت خانوادهای به نام ایرانی، چه دلنشین دورانهای معاصر تاریخی را به تصویر کشاند.
از دوران میرزا کوچک خان گرفته تا جنگ جهانی دوم و انقلاب و در آخر فتح خرمشهر در دوران دفاع مقدس.
مسعود جعفری جوزانی توانست مقطعی از دوران تاریخ معاصر را در زندگی یک خانواده ایرانی از پدر گرفته تا فرزندانش با استناد به وقایع تاریخی به سریالی جذاب و ماندگار تبدیل کند.
خاطرم هست که برای فیلمبرداری سریال، ۳۴۰ لوکیشن طراحی، ساخته و بازسازی شد. همینطور بیش از هزار دست لباس برای دورانهای مختلف طراحی و دوخته شد تا فضاسازی نزدیک به واقعیت و قابل باور باشد.
گروه سازنده سریال «در چشم باد» به پشتوانه عمو جان در جنوب ایران، گرمای طاقتفرسای تابستان خرمشهر و سر بندر، روبروی شبهجزیره فاو را تحمل کرد تا در میان نخلهای بیسر، یکی از سختترین پلانهای دفاع مقدس را فیلمبرداری کند. و در شمال ایران در هوای ابری و بارانی حمله متفقین به نیروی دریایی با ناو و کشتیهای آن دوران تصویربرداری شد.
از هواپیما در اولین آشیانه در فرودگاه قلعه مرغی تا ماشین دودی و لکوموتیو و واگنهای قطار دوران جنگ دوم، همگی بازسازی شدند تا همه چیز واقعی جلوه کند.
همه میدانیم که تعداد فیلمها و سریالهای ماندگار از این دست، بسیار انگشت شمارند.
حالا این پرسش مطرح میشود اینکه آیا دوباره فرصت ساخت چنین سریالهایی قبل از فراموشی تاریخی پیدا خواهد شد یا عارضه آلزایمر نزد عدهای باعث میشود ساختههای ماندگار چون سریال «در چشم باد» از ذهن و حافظه تاریخ سینمای این مملکت پاک شود؟!
زمانه عوض شده و دیگر نمیتوان تاریخ را به دلخواه نوشت…!
عکسهایی از سریال در چشم باد
بدون دیدگاه