یادداشت / جمشید پواحمد
شخصیت متفاوت و خاص بهزاد فراهانی در این گفته جورج برنارد شاو کاملا مشهود است؛ «خیاط من تنها کسی است که معقول رفتار می کند! او با هربار دیدنم، مرا اندازه می گیرد، اما دیگران با همان اندازههای قدیم به سراغم می آیند و انتظار دارند من همان اندازه مانده باشم…»
تاخیر و کوتاهی برای نوشتن یادداشت بهزاد فراهانی داشتم و دلیل آن، بیشتر این بود که با خودم مشکل داشتم(!) و باید خود را تنبیه میکردم، در انبوه یادداشت نویسی، دو اشتباه دارم که نمره هجده نخواهم گرفت! بعضی اوقات با یک اشتباه هم نمره صفر خواهی گرفت!
یادداشت اول مربوط به خانم پوری بنایی است که احتمالا دچار سندرم بیمهری و فراموشی شدهاند و بیشتر در دنیای مجازی نقش شعار بازی میکنند تا واقعیت!
…و یادداشت دوم در مورد آقای مهدی فخیمزاده است که چه تغییر شگرفی در کارنامه ایشان با یک فاصله نجومی، نسبت به گفتار و عمل از خود به یادگار گذاشتند!
نوشتن برای بهزاد فراهانی همانقدر برایم لذتبخش است که برای بزرگانی چون فردین، ظهوری، بهمن خان مفید که از دوستان نزدیک بهزاد فراهانی بود، ناصر ملک مطیعی و دیگر هنرمندان نوشتم.
بهزاد فراهانی همیشه و در تمام عرصههایی که فعالیت داشته و دارد یک آرتیست به تمام معناست که پیوسته شعور، معرفت،اصالت، شخصیت و فرهنگ را هم چاشنی آن کرده.
دقیقا همینکه جبران خلیل جبران میگوید؛ به سر آغازها اعتماد نکن، راستترین سخن در لحظههای پایانی گفته میشود…
بهزاد فراهانی عزیز برایت حالا حالا آرزوی بهترین شرایط را دارم و تو در انتهای قاب سالهای دراز هنریت آنچه را که نگفتی و آنچه را که گفتی و آنچه را که خواهی گفت نمایشی بود از خرد، شایستگی، سواد، فرهیختگی و دانش شما هنرمند تکرار نشدنی.
بهزاد فراهانی عزیز؛
برای دل شکسته شما… دستم کوتاهست و خرما بر نخیل، فقط میتوانم بگویم تحسینبرانگیز هستی، محبوب و دوست داشتنی و پر از مهر و عاطفه…
بهزاد فراهانی با یادگارهای هنرمندش، هنرمندانی با شهرت جهانی همچنان میماند.
…و در پایان جناب فراهانی عزیز
تبر فراموش میکند آنچه را که درخت در یاد دارد
شما هم بدیها و کوتاهیهای ما را فراموش کنید…
بدون دیدگاه