نسخه انگلیسی رمان «ما از هم جدا نمیشویم» جدیدترین اثر هان کانگ نویسندهبرنده نوبل، در آمریکا و بریتانیا منتشر شد. این کتاب، که از وقایع تاریخی جزیره ججوالهام گرفته، به بررسی عشق، اندوه و مقاومت در برابر فراموشی میپردازد.
به گزارش ایسنا، ترجمه انگلیسی جدیدترین رمان هان کانگ با عنوان «ما از هم جدانمیشویم» ۲۱ ژانویه در آمریکا منتشر شد و از ۳۰ ژانویه در بریتانیا به بازار آمد. اینرمان که توسط ای. یوون و پیج آنیا موریس ترجمه شده، جدیدترین اثر این نویسندهبرنده نوبل است که نخستین بار در سپتامبر ۲۰۲۱ به زبان کرهای منتشر شد.
هان، که در سال ۲۰۱۶ برای رمان «گیاهخوار» (نوشتهشده به زبان کرهای در سال ۲۰۰۷) برنده جایزه بینالمللی بوکر شد و در سال ۲۰۱۸ نیز برای کتاب «سفید» (۲۰۱۶) بهفهرست نهایی این جایزه راه یافت، پنج سال بعد رمان «ما از هم جدا نمیشویم» را درکره جنوبی منتشر کرد.
در سال ۲۰۲۴، او بهعنوان نخستین زن آسیایی موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. آکادمی نوبل او را به دلیل «نثر شاعرانه و پرتنشش که به مواجهه با فجایع تاریخیمیپردازد و شکنندگی زندگی انسانی را آشکار میسازد» شایسته این جایزه دانست.
هان در گفتوگویی با کمیته نوبل اظهار کرد که اگر خوانندگان برای نخستین بارمیخواهند با آثارش آشنا شوند، رمان «ما از هم جدا نمیشویم» میتواند نقطه شروعخوبی باشد، زیرا نویسندگان معمولاً بیشترین ارتباط را با آخرین اثر خود دارند.
هر رمانی را میتوان بهطور مستقل خواند، اما درک زمینههای تاریخی و مفهومی آنمیتواند تجربه مطالعه را غنیتر کند. در ادامه به نکاتی کلیدی درباره این رمان، پیش وپس از مطالعه آن، اشاره میشود.
عنوان رمان
هان در مصاحبهای با ناشر فرانسوی خود پس از دریافت جایزه مدیسی برای ادبیاتخارجی در سال ۲۰۲۳ گفت: «وقتی از من میپرسیدند که این چه نوع کتابی است،گاهی میگفتم داستانی درباره عشقی عمیق است یا شمعی که در اعماق تاریکیطبیعت انسانی روشن میشود.» این رمان از سه بخش تشکیل شده است: در بخشنخست، راوی داستان، کیونگا، سفری را از سئول به خانه دوستش اینسون در جزیرهججو طی میکند. بخش دوم به سفری اختصاص دارد که کیونگا و اینسون را به یکی ازتاریکترین شبهای بشریت و اعماق اقیانوس میبرد. در بخش پایانی، این دو دراعماق دریا شمعی روشن میکنند.
هان شخصیت محوری این رمان را «جونگسیم»، مادر اینسون، معرفی کرده است کهبه کیونگا و اینسون پیوند دارد. او کسی است که از سوگواری دست نمیکشد، در برابرفراموشی مقاومت میکند و خداحافظی نمیکند، مفهومی که ارتباط نزدیکی با عنوانرمان دارد.
رمان «ما از هم جدا نمیشویم»
خیزش جزیره ججو در سوم آوریل
این رمان تا حد زیادی از «واقعه ججو» الهام گرفته است، که به حوادث رخداده بین ۱مارس ۱۹۴۷ تا ۲۱ سپتامبر ۱۹۵۴ در جزیره ججو اشاره دارد. در جریان این واقعه، حدود۳۰ هزار نفر که تقریبا ۱۰ درصد کل جمعیت ججو را تشکیل میدادند، در یک کشتاربیرحمانه جان خود را از دست دادند.
این دوره، دورهای پرآشوب بود که درست پس از استقلال کره از ژاپن در سال ۱۹۴۵ رخداد. طبق گزارش بنیاد صلح، شبهجزیره کره در بحبوحه جنگ سرد و درگیر منازعاتشدید ایدئولوژیک بود.
گروهی از مردم ججو علیه خشونت پلیس قیام کرده و خواستار تشکیل یک دولتمتحد کرهای شدند. اما این اعتراضها با واکنشهای خشونتآمیز پلیس، ارتش و یکگروه شبهنظامی راستگرا از سرزمین اصلی کره مواجه شد که مورد حمایت ضمنیارتش آمریکا نیز قرار داشت. این سرکوب منجر به یک کارزار قتلعام شد که در آنمعترضان بهعنوان کمونیست معرفی شدند. بسیاری از بستگان معترضان و کسانی کهمظنون به همدلی با آنها بودند نیز بر اساس اصل «جرم از طریق وابستگی» کشتهشدند.
آغازی با یک رویا و اقامت کوتاه در ججو
هان کانگ رمان «ما از هم جدا نمیشویم» را همراه با رمان «اعمال انسانی» (۲۰۱۴) بهعنوان آثاری همسو توصیف کرده است که هر دو از فصلهای تاریک تاریخ کره الهامگرفتهاند. «اعمال انسانی» به کشتار گوانگجو در سال ۱۹۸۰ میپردازد.
شخصیت اصلی رمان «ما از هم جدا نمیشویم» یعنی کیونگا، تا حدی بازتابی از خودنویسنده است، نویسندهای که پس از انتشار کتابی درباره شهری به نام «گ–» دچارکابوسی تکرارشونده شده است. صحنه آغازین این رمان بر اساس رؤیایی واقعی استکه هان کانگ در ژوئن ۲۰۱۴، همان سالی که «اعمال انسانی» را منتشر کرد، دیده بود.
او در رویا در دشتی وسیع قدم میزد که برف بر آن میبارید. هزاران کُنده درخت سیاهدر سراسر زمین پراکنده بودند که پشت هر یک، تپهای کوچک مانند گور دیده میشد. در نقطهای از این مسیر، ناگهان وارد آب شد و دید که اقیانوس از لبه زمین به درونجاری میشود. او سالها این رویا را در ذهن داشت، تا اینکه خاطرهای از دوران اقامتکوتاهش در ججو در ذهنش زنده شد و به او کمک کرد داستان را شکل دهد.
هان در دهه بیستسالگی زندگیاش مدتی کوتاه در ججو زندگی میکرد و گاهی برایزن مسنی که در طبقه پایین خانهاش زندگی میکرد، کارهای جزئی انجام میداد. روزیهنگام عبور از کنار یک درخت، آن زن به دیواری اشاره کرد و گفت: «اینجا جایی است کهمردم را به صف و تیرباران کردند.»
این جمله، به گفته هان، احساسی عمیق از ناتوانی را در او برانگیخت و اینهاپرسشهایی بودند که رمان را شکل دادند.
هان در سخنرانی خود هنگام دریافت جایزه نوبل در ۷ دسامبر سال گذشته میلادیگفت که هر بار که روی رمانی کار میکند، درون پرسشها زندگی میکند و با آنهادستوپنجه نرم میکند. برای رمان «ما از هم جدا نمیشویم» نیز پرسشهای محوریاین بود:
«ما تا چه اندازه میتوانیم عشق بورزیم؟ حد و مرز ما کجاست؟ تا چه اندازه باید عشقبورزیم تا بتوانیم تا آخرین لحظه، انسان باقی بمانیم؟»
هان بارها درباره ماهیت حسی نوشتههایش سخن گفته و تأکید کرده است که درآثارش، هر پنج حس انسانی را به کار میگیرد. در رمان «ما از هم جدا نمیشویم» اوتأکید ویژهای بر حس لمس داشته است.
این نویسنده میگوید: «زندگی، برای زیستن تلاش میکند. زندگی گرم است. مردنیعنی سرد شدن. یعنی برف روی صورت کسی بنشیند، بی آنکه آب شود. کشتن، یعنیسرد کردن.»
منابع: کره هرالد، آسیا نیوز نتورک
بدون دیدگاه