در طرح پژوهشی مطالعه تطبیقی متن گرشاسبنامه با متون پهلوی و گزیده متون اوایل دوره اسلامی شخصیت گرشاسب در گرشاسبنامه با متون اوستایی، متون پهلوی و شاهنامه مورد مقایسه قرار گرفت تا بتوان به شخصیت واقعی گرشاسب در ایران باستان نزدیکتر شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، آزاده حیدرپور مجری طرح، امروز 30اردیبهشت 1400 با بیان اینکه طرح پژوهشی «مطالعه تطبیقی متن گرشاسبنامه با متون پهلوی و گزیده متون اوایل دوره اسلامی» در پژوهشکده زبانشناسی، متون و کتیبهها به انجام رسید، گرشاسبنامه را اثری حماسی خواند که ابونصر علی بن احمد اسدی طوسی شاعر ایرانی قرن پنجم هجری سراینده آن بوده و این مثنوی حماسی در نسخههای مختلف بین 7 تا 10 هزار بیت دارد و به سال 458 هجری سروده شده است.
استادیار پژوهشکده زبانشناسی، متون و کتیبهها، با اشاره به این مطلب که اسدی دلیل نوشتن این اثر را این میداند که چون فردوسی از نوشتن شرح حال گرشاسب در شاهنامه کوتاهی کرده پس وی ناگزیر کار فردوسی را به اتمام رسانده است تصریح کرد: گرشاسبنامه اثری جذاب و سرشار از مضامین اخلاقی است که میتوان از لابلای هر بیت آن اطلاعات تاریخی و ادبی ارزندهای را به دست آورد؛ این اثر متاسفانه برعکس شاهنامه فردوسی مورد غفلت قرار گرفته و تا حدودی ناشناخته باقی مانده است و بر پژوهشگران واجب است که بیشتر در باب این اثر پژوهش کنند.
اوافزود: احتمالا اسدی طوسی به برخی منابع اصلی نظیر خدای نامهها دسترسی داشته و ماخذ گرشاسبنامه به زبان پهلوی بوده و اسدی مستقیما از آن نامه کهن استفاده کرده و اثر خود را مطابق با آنها و همچنین فرهنگ شفاهی سینه به سینه نوشته و داستانهایی نیز به اصل اثر افزوده است؛ چرا که در هیچ یک از متون فارسی به مقداری که اسدی درباره گرشاسب آگاهی میدهد اطلاعاتی یافت نمیشود.
حیدرپور اظهار کرد: در این پژوهش شخصیت گرشاسب در گرشاسبنامه با متون اوستایی، متون پهلوی و شاهنامه مورد مقایسه قرار گرفته تا تشابهات و تفاوتهای بین آنها مشخص شود همچنین جایگاه دینی و ملی و تبارنامه گرشاسب در این آثار بررسی شده، تا به شخصیت واقعی گرشاسب در ایران باستان نزدیکتر شویم، شیوه تحقیق در این پژوهش اسنـادی _کتابخانـهای و برپایه تحلیل محتوا بوده است.
او گفت:گرشاسپ یا گرشاسب فارسی امروز، معادل کِرساسپَ اوستایی یک شخصیت اساطیری هندوایرانی و یکی از پهلوانان نامدار ایرانی است که در سنسکریت به صورت کِرساسوَ − krs′ās′va و در اوستایی به صورت k∂r∂sāspa− کِرساسپَ آمده است.
به گفته این پژوهشگر، در کتاب مقدس زردشتیان او را معادل رستم شاهنامه و هرکول یونانیها میدانند و در اوستا و سنسکریت این واژهبه معنی دارندهی اسب لاغر است و این واژه مرکب خود از دو جزء k∂r∂sa−/ krs′a− به معنی لاغر و نزار و aspa−/ as′va − که معنی اسب را دارد تشکیل شده است.
وی خاطرنشان کرد: در گرشاسبنامه آغاز داستان درباره پادشاهی جمشید است که از دست ضحاک ماردوش به چین میگریزد و در آنجا در درون درختی پناه میگیرد و هنگامی که سربازان ضحاک او را می یابند به فرمان ضحاک او را درون درخت به دو نیم میکنند ،جمشید پیش از مرگ هنگام گریز با دختر حاکم کابل ازدواج میکند و پسرش پس از مرگ پدر زاده میشود که او را تور مینامند.
او افزود:سپس از تور شیدسب زاده میشود که به شاهی کابل میرسد؛ پس از شیدسب فرزندش تورگ به شاهی میرسد و از پس وی شاهی به دیگر فرزندش شم میرسد، شم نیز چندی حکومت میکند و پادشاهی کابل را به فرزندش اثرط میسپارد، سپس از اثرط گرشاسب زاده میشود که بیشتر داستانهای این کتاب حول و حوش قهرمانیها و شرح پهلوانیهای گرشاسپ به توران، هند، افریقا و … است.
بدون دیدگاه