در دومین نشست علمی سومین همایش دوسالانه بینالمللی انجمن علمی باستانشناسی ایران «پاسخ به نیازهای بشری بر اساس هرم مزلو در تمدن کاریزی»،« تنگناهایِ دیرینبومشناسیِ تاریخی و پاسخهایِ باستانشناختی» و «صنعت گردشگری در پیرامون دریاچه سدها: فرصتها و تهدیدهای پیش روی میراثفرهنگی» توسط محققان این حوزه به بحث نهاده شد.
به گزارش روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی وگردشگری، محمدمهدی جوادیانزاده در این نشست که کامیار عبدی و ذاتالله نیکزاد روسای آن بودند، در تشریح موضوع «پاسخ به نیازهای بشری بر اساس هرم مزلو در تمدن کاریزی؛ نمونه موردی: مسیر گردشگری بازآب» گفت: تمدن کاریزی یکی از نمونههای شاخصی است که در آن، نیازها به کاملترین شکل ممکن برآورده میشده است. هدف این پژوهش تطابق هرم نیازهای مزلو با شیوه پاسخ به نیازها در جامعه کاریزی به منظور توسعه بازاندیشانه جامعه مدرن است. این مطالعه درباره مسیر گردشگری بازآب به عنوان بخشی از جامعه کاریزی از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی در کنار مشاهدات و مصاحبههای شفاهی انجام پذیرفته است. این مسیر گردشگری از دروازه کوشکنو، از دروازههای باستانی شهر یزد، آغاز میشود و با عبور از سازههای تاریخی متعدد راهش را از میان بافت تاریخی محلههای یوزداران و فهادان، شارستان یزد، پی میگیرد. سازههای تاریخی آبی این مسیر نه تنها نیازهای ابتدایی انسان را تامین کردهاند که پا را از این مرز فراتر نهاده، احساس امنیت، نیازهای اجتماعی، تعلق به فرهنگ آب، احترام و خودشکوفایی را زنده نگاه داشتهاند. آب، غذا و انرژی که قنات ها فراهم آورنده آنها بودند در دسته نیازهای فیزیولوژیک قرار میگیرد.
او افزود: قوانین مرتبط با آب، امنیت تامین آب و سیستم پدافند غیرعامل شهر که به واسطه قناتها و معماری قناتی و وابسته به آب تامین میشد، برآورنده نیازهای امنیتی جامعه بودند. اقدامات جامعه برای تامین منابع آب و همگراییهای اجتماعی نیاز به تعلق و عشق را برآورده میساخت. توسعه اقتصادی به واسطه رشد شهر و ایجاد مشاغل گوناگون نیاز به احترام را پاسخ میداد. و در پایان معنویات، نوع دوستی، آموزش و هنر خودشکوفایی را جلوهگر میساخت. استفاده از دیدگاه هرم مزلو در ارزیابی ساختار سازههای تاریخی آبی و نقش آنها در برآوردن نیازهای انسانها نشان دهنده کامل بودن جامعه کاریزی و نقش قنات ها در پاسخ به نیازهای سلسله مراتب هرم نیازهای مزلو در یزد قدیم است.
مهرداد ملکزاده باستانشناس در ادامه«تنگناهایِ دیرینبومشناسیِ تاریخی و پاسخهایِ باستانشناختی: پژوهشی در سیاستگذاریِ تاریخیِ آب در ایران باستان؛ انسان و آب در گیان و گودین: هزارۀ چهارم تا هزارۀ یکم قم» را به بحث نهاد و تصریحکرد: فلات ایران، اقلیمی گرم و خشک بوده و هست و گویند که آیندهای گرمتر و خشکتر در انتظار آن است. گواهیهایِ باستانشناختی نشاندهندۀ آن است که انسان ایرانی در تجربهزیستۀ خویش طی هزاران سال در این فلات با مسئلۀ بود و نبود آب عمیقاً دست به گریبان بوده است. انسان ایرانی تا پیش از سدسازیهایِ بزرگ و وسیع معاصر، در دورانهایِ تاریخی گاه با ایجاد بند و آببند (که در نهایت منجر به توسعۀ و تکمیل دانش فنی سدسازی تاریخیِ بومی شد) و گاه با کندن کاریز و قنات برای مقابلۀ با مسئلۀ نبود آب کوشیده است.
او گفت: در این پژوهش تلاش شده با اتکا بر نتایج چندین و چند پژوهش میدانی باستانشناختی (بررسی و کاوش) به موضوع بسیار مهمِ آب، از نگاه رویکردهای نوین باستانشناختی (منظری / محیطی / مکانی) پرداخته شود. گفتار آغازین، دربارة انسان و آب در گیان نهاوند و گودین کنگاور (هزارۀ چهارم تا هزارۀ یکم قم) است و بر پایة پژوهشهای میدانی پیشین نگارنده در آغاز دهۀ 1380 خورشیدی در منطقۀ پیشگفته و بررسیهای روشمند تکمیلی تدوین شده است. دربارة موضوع آب و مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با آن، پژوهشهای بسیاری انجام شده یا در حال انجام است. اما پیشینۀ پژوهشی فراگیر و دامنهدار دربارۀ تجربیات تاریخی و روش مواجهۀ انسان ایرانی با مسئله و موضوع «آب» کمتر دیده میشود.
این باستانشناس افزود: در دهههای 1360 و 1370 خورشیدی، مرکز مردمشناسیِ ایران که بعدها به پژوهشکدۀ مردمشناسیِ تغییر نام داد، در چارچوب وظایف تشکیلاتی خود پژوهش مفصلی را با عنوان «انسان و آب» در قالب برنامههای استانی طرح و اجرا کرد. همچنین یکی دو همایش منطقهای و ملی در این خصوص برگزار شد؛ اما دستاوردهای این پژوهش هرگز آنچنان که شایسته میبود چاپ و منتشر نشد و در دسترس عموم قرار نگرفت. همچنین، در واپسین سالهای دهۀ 1390 در پژوهشکدۀ ابنیه و بافتِ پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، ذیل مبحث راهبردی سوانح و بلایای طبیعی، موضوع و مسئلۀ بود و نبود آب، مدتی محل توجه قرار گرفت و همایشی هم در این ارتباط برگزار شد ولی نهایتاً معوق ماند و پژوهشهای دیگری برنامهریزی و اجرا نشد.
ملکزاده اظهارکرد: گیان و گودین، دو تپۀ مهم در تاریخچۀ باستانشناسی ایران، هر دو در غرب مرکزی ایران، پیشینۀ لایهنگاشتی تقریباً مشابهی دارند، اما یکی (گیان) در روزگار اولیه تجربیات میدانی در باستانشناسی ایران کاویده شده و لایهنگاری سُنتی، متری و منسوخشدهای دارد و دیگری (گودین) در روزهای اوج کارآزمودگیهای میدانی کاوش شده و لایهنگاری درخشان، دقیق، مستند و مطمئنی دارد. آنچه اهمیت دارد اینکه تقریباً همۀ نهشتهها و لایههای فرهنگی گودینتپه در تپهگیان هم دیده میشود ولی در گیان لایهها و نهشتههایی موجود است که در گودین مفقود است (ح 1450 تا 850 قم)، بنابراین به دلیل وقفه و گسست فرهنگی تقریباً 600 سالهای که در لایهها و نهشتههای گودین هست و در گیان نیست، نمیتوان برای بازسازی روند بههم پیوستۀ تطور و تحول فرهنگی لبۀ غربی فلات ایران و کوهسارهای زاگرس مرکزی فقط به دادههای گودین متکی بود و از گیان دست کشید. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شده که چرا و چگونه مواد فرهنگی پایان عصر مفرغ (1500 قم)، گذار از عصر مفرغ به عصر آهن (1500 تا1450 قم)، و عصر آهن 1 (1450 تا 1250 قم) و عصر آهن 2 (1250 تا 850 قم) در گیان هست و در گودین نیست؟
در ادامه فرزاد مافی موضوع «صنعت گردشگری در پیرامون دریاچة سدها: فرصتها و تهدیدهای پیش روی میراثفرهنگی» را عنوان کرد و گفت: اجرای پروژههای متعدد سدسازی طی دهههای اخیر در کشور سبب شکلگیری دریاچههای مصنوعی زیادی شده است که علاوه بر ذخیرة آب و تولید انرژی برقآبی، دارای ظرفیتها و جاذبههای گردشگری قابل توجهی هستند. از این رو، میان وزارتخانههای «نیرو» و «میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» تفاهمنامة همکاری منعقد شده است. جاذبههای موجود در حدی است که سرمایهگذاران با سرعت در حال تدوین برنامههایی برای کسب مجوز و اجرای طرحهای گردشگری پیرامون سدها هستند.
او گفت: در این مقاله به پتانسیلهای گردشگری ایجاد شده توسط طرحهای مدیریت منابع آب، بهویژه گردشگری فرهنگی، پرداخته شده است. با توجه به اینکه پروژههای سدسازی روی رودخانههای دائمی اجرا میشوند که از دیر باز مورد توجه جوامع انسانی بودهاند، طبیعتاً تعداد زیادی اماکن تاریخی و استقرارگاههای باستانی پیرامون مخازن سدها وجود دارند. بنابراین، اجرای این پروژههای ملی میتواند هم تهدید جدّی برای میراث فرهنگی کشور به شمار رود و هم فرصتهای ایدهآلی را برای توسعة گردشگری به وجود آورد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی فرصتها و تهدیدهای صنعت گردشگری سدها در راستای توسعة پایدار است.
مافی اظهارکرد:مطالعة پیشِ رو بر پایة مشاهدات و تجربیات عملی و میدانی نگارندگان و بهرهگیری از مطالعات موردی و مستندات موجود انجام شده است. نتایج نشان میدهد که سدسازی، فارغ از آسیبها و زیانهای اجتماعی و زیستمحیطی، میتواند چشماندازهای طبیعی جدیدی پدید آورد و بستر مناسبی برای فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی مردم محلی از طریق صنعت گردشگری فراهم سازد. با این حال، تا زمانیکه شرایط و زیرساختهای لازم ایجاد نشوند، صنعت گردشگری سدها شکوفا نخواهد شد.
«سومین همایش دوسالانه بینالمللی انجمن علمی باستانشناسی ایران؛ آب و حکمرانی آب در فرهنگ و تمدن ایران و سرزمینهای همجوار» توسط انجمن علمی باستانشناسی ایران با همکاری پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری 7 و 6 خردادماه سال 1403 در باغشهر تاریخی نطنز با 5 پنل علمی در حال برگزاری است و این برنامه بصورت همزمان از تلویزیون اینترنتی پژوهشگاه به آدرس tv.richt.ir پخش میشود.
بدون دیدگاه