نویسنده و مترجم کشور گفت: ممکن است نویسنده در دورهای به خاطر نیاز، بخواهد حق اثر خود را بفروشد. من هم یک یا دو بار در شرایطی بودم که فکر میکردم اگر چنین کنم راحتترم، اما ضرر نکردم.
به گزارش ایرنا، ناشران حرفهای علاوه بر اینکه بر کاغذ، صحافی و چاپ کتاب توجه دارند، به مسائلی مانند رعایت حق مولفان و مترجمان هم دقت میکنند. این در حالی است که برخی از ناشران برای کاهش هزینههای نشر، گاه زحمات خالق اثر را نادیده میگیرند. یکی از مسائلی که همزمان با افزایش قیمت کاغذ و در نتیجه آن، افزایش قیمت کتاب مطرح شد، لزوم توجه ناشران در بهروز کردن مبلع حقالتالیف و حقالترجمه نویسندگان و مترجمان بعد از تجدید چاپ کتاب است.
اسدالله امرایی، نویسنده و مترجم با بیان اینکه در طول فعالیت خود با ناشری که حق مترجم و نویسنده را نادیده گرفته و بعد از تجدید چاپ کتاب، حقالتالیف و حقالترجمه را مطابق با آن افزایش ندهد، همکاری نداشتهاست، به خبرنگار ایرنا گفت: به جرات میتوانم بگویم ناشرانی که با آنها همکاری میکنم، چنین برخوردی با من نداشتند و محاسبات آنها براساس قیمت پشت جلد کتابها است. یعنی وقتی کتاب را تجدید چاپ میکنند، دقیقا طبق همان قراری که داشتیم، با قیمت جدید با من حساب کردند.
وی درباره چگونگی شکلگیری مشکل میان ناشران و نویسندگان، توضیح داد: برخی از ناشران قیمت کتابهای فروش نرفته را تغییر میدهند، یعنی بعد از تسویه حقالتالیفِ یک چاپ، ممکن است بعد از چند سال کتاب فروش نرود، ناشران گاهی قیمت کتابی را که در انبار ماندهاست، تغییر میدهند. این روند باید با ضوابط قانونی انجام شود. برخی از ناشران بعد از تغییر قیمت کتاب، اقدامی برای رسیدگی به حقالتالیف و حقالترجمه انجام نمیدهند.
شرکتهای پخش در این روند سود بیشتری دارندگاهی نویسنده یا مترجم، حق یک اثر را به ناشر میفروشد. در این نوع از قرارداد حتی اگر کتاب بارها تجدید چاپ شود و فروش بالایی داشتهباشد، خارج از مبلغ توافق شده اولیه که تسویه شده، وجهی به مولف و مترجم تعلق نمیگیرد و حرجی هم بر ناشر نیست
به گفته این مترجم، مبنای تغییر قیمت کتاب بر هر اساسی باشد، ناشر در تجدید چاپ موظف است طبق رویهای که در قرارداد مشخص شدهاست، عمل کند.
امرایی تاکید کرد: گاهی نویسنده یا مترجم، حق یک اثر را به ناشر میفروشد. در این نوع از قرارداد حتی اگر کتاب بارها تجدید چاپ شود و فروش بالایی داشتهباشد، خارج از مبلغ توافق شده اولیه که تسویه شده، وجهی به مولف و مترجم تعلق نمیگیرد و حرجی هم بر ناشر نیست، زیرا مطابق قرارداد عمل کرده و موقع تحویل اثر تسویه حساب کرده، زیرا ناشر کتاب را خریده و مال اوست، پس هر تصمیمی برای تغییر قیمت و تجدید چاپ این کتاب فقط توسط ناشر گرفته میشود.
مترجم کتاب پاییز پدرسالار (نوشته گابریل گارسیا مارکز ۱۹۷۵) افزود: این در حالی است که اگر نویسنده و مترجم قرارداد درصدی با نشر داشتهباشند، درصد دریافتی آنها از قیمت پشت جلد در قرارداد مشخص شدهاست و مبنای کار ناشر، قرارداد و قیمت پشت جلد در هر دوره از چاپ خواهد بود.
امرایی درباره حقالتالیف و حقالترجمهای که در قراردادها درباره آن نوشته میشود و درصد آن نیز گفت حقالتالیف ممکن است بین ۱۰ تا ۱۵ درصد باشد و در برخی از موارد ممکن است ناشر برای نویسنده یا مترجم، رقم بالاتری در نظر بگیرد، برای مثال اگر مترجم فرد شناخته شدهای مانند نجف دریابندی است؛ ممکن است حقالترجمه بالاتری دریافت کند؛ اما میانگین معمول بین ۸ تا ۱۵ درصد از قیمت پشت جلد در کتابهای بزرگسال است. باید توجه داشت، کتابهای کودک حقالتالیف و حقالترجمه کمتری دارد، زیرا متن کتاب کوتاهتر است.
این مترجم درباره چرایی بالا بودن درصد دریافتی شرکت پخش نسبت به حقالتالیف نویسنده، گفت: دقیقا نمیدانم این محاسبات به چه صورت است، اما شرکتهای پخش در این روند سود بیشتری دارند. البته خوشبختانه در بازار امروز در یکسری از موارد مانند نمایشگاهها و فروش مستقیم ناشرانی که کتابفروشی یا شرکت پخش دارند، ممکن است مقداری تفاوت درصد وجود داشتهباشد. زیرا روند فعالیت ناشری که مستقیما کتاب را میفروشد با ناشری که کتابش باید توسط توزیعکننده در بازار کتاب توزیع شود، متفاوت است.
امرایی با بیان اینکه فروختن حق اثر، اقدامی بود که بیشتر در قدیم و سالهای قبل از انقلاب انجام میشد، درباره چرایی انتخاب این روش توسط برخی از نویسندگان و مترجمان توضیح داد: ممکن است در دورهای نویسنده نیاز داشتهباشد و بخواهد اثر را بفروشد. من هم یک یا دو بار در شرایطی بودم که فکر میکردم اگر حق اثر را بفروشم، راحتترم، اما ضرر نکردم.
مترجم کتاب خوش خنده (نوشته هاینریش بل) با اشاره به فروش حق اثر توسط مترجمان بزرگ بسیاری از آثار که در قدیم توسط ناشران پیش از انقلاب چاپ شدهاست، ادامه داد: این قراری است که نویسنده و مترجم با ناشر دارد، ممکن بود کتابی که مولف حق آن را فروخته بود، در چاپ اول بماند. ناشرانی مانند انتشارات امیرکبیر، انتشارات جیبی یا علمی و فرهنگی که جایگزین بنگاه ترجمه و چاپ کتاب فرانکلین شده، وارث آن ناشران بودهاند یا نشر را به تملک خود درآورده اند. خیلی از این مولفان و مترجمان حقوق آثارشان را فروخته بودند و زمانی که ناشران آن را چاپ میکردند، چیزی به مولف نمیرسید.
این مترجم با بیان اینکه برخی از مولفان و مترجمان که حق اثر را نفروخته بودند از حقالتالیف بهرهمند میشدند، ادامه داد: مالکان فعلی هم مطابق همان قراردادها عمل می کنند. البته در میان ناشران هم هستند کسانی که حقالتالیف و حقالترجمه مولفان و مترجمان را نمیپردازند.
امرایی با بیان یکی از تجربیات خود درباره استفاده یک ناشر از کتاب نویسندهای که در ایران نیست، توضیح داد: مثلا ناشری کتاب مترجمی را پنج بار چاپ کرده، فروخته و به علت اینکه خانواده مترجم در ایران نیستند، حتی پیگیری نکردهاست که حق تالیف را بپردازد. وراث هم که پیگیری کردند با وجود آنکه قصد انتفاع شخصی نداشتند و میخواستند وجه دریافتی را به خیریههای داخل کشور بپردازند، هنوز به جایی نرسیدند. در مقابل ناشرانی را هم داریم که حق تالیف و ترجمه پدیدآورندگانی را که داخل کشور نیستند در حساب معین و مشخصی واریز میکنند تا هنگام دسترسی به آنها یا وراثشان بپردازند.
بدون دیدگاه