کریستین مونگیو کارگردان رومانیایی، برای ساخت «داستانهای عصر طلایی – پیمان ورشو» و «حادثه» با تهیهکنندگان لهستانی همراه میشود.
به گزارش مهر به نقل از ورایتی، کریستین مونگیو برنده نخل طلای جشنواره کن از طریق شرکت تولید فیلمش با نام «موبرا فیلمز» که در بخارست واقع است، با «کیجورا فیلمز» لهستان برای ساخت «قصههای دوران طلایی – پیمان ورشو» همکاری می کند. این فیلم ادامهای بر طرح کمدی او در سال ۲۰۰۹ است که افسانههای شهری از دوره رژیم چائوشسکو را تصویر میکند.
این فیلم دربرگیرنده داستانهایی از کشورهای مختلف اروپای شرقی کمونیست سابق، از جمله لهستان هم خواهد بود و نویسندگی آن توسط مونگیو و کارگردانی آن توسط لوآنا اوریکارو انجام میشود. کمپانی فرانسوی «فیلمهای ورشو» نیز با این پروژه همراهی میکند.
مونگیو و اوریکارو در بیانیهای با تاکید بر این که مؤثرترین کمدیها در موقعیتهای تراژیک اتفاق میافتند، گفتند: شاید مهمترین کارکرد کمدی این باشد که به ما کمک کند با احساسات منفی و رویدادهای وحشتناک روبهرو شویم و راهی برای کمتر ترسناک کردن آنها از طریق صحبت در موردشان به ما ارایه کند.
آنها افزودند: داستانهای ارایهشده در این فیلمنامه در لحظهای تاریک از تاریخ اتفاق میافتد و در مورد مسایل بسیار تلخ به شیوهای کمیک و پوچ صحبت میکند و این راهی است که رومانیاییها و دیگر ساکنان اروپای شرقی طی سالها به عنوان راه بقای خود به کار گرفتهاند. آنها همچنین قول دادند با این فیلم فضای منحصر به فرد و غیرقابل انکار دهه ۱۹۸۰ را بازسازی کنند؛ فضایی که برخی تماشاگران از آن به عنوان نوستالژی یاد میکنند و برخی که جوانتر هستند، با کنجکاوی آن را خواهند شناخت.
مونگیو کارگردان «۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز» همچنین به همکاری با «کیجورا فیلمز» برای ساخت فیلم «حادثه» به کارگردانی توماش ولسکی ادامه خواهد داد. این اولین تلاش ولسکی در ادبیات داستانی پس از برنده شدن جایزه ویژنز ۱۹۷۰ برای فیلم «در اوکراین» است که اولین بار در برلیناله به نمایش درآمد.
تودور ولادیمیر پاندورو، فیلمبردار همیشگی مونگیو فیلم «حادثه» را در بهار ۲۰۲۵ فیلمبرداری خواهد کرد. این فیلم محصولی مشترک با همکاری جمهوری چک است.
در این فیلم که ولسکی نیز در نوشتن فیلمنامهاش همکاری کرده، ۳ داستان مجزا به لطف یک حادثه در کنار هم قرار میگیرند.
مونگیو میگوید: من داستان را از طریق سه شخصیت روایت میکنم. مادری که متوجه میشود دختر نوجوانش هنگام سوار شدن بر اسکوتر به سگی برخورد کرده است، یک افسر پلیس که صاحب حیوان است و به صحنه احضار شده و در آخر متوجه میشویم که حتی قبل از آن، سگ در واقع با نوجوانی که پدرش به او رانندگی آموزش میداد، تصادف کرده است. با این حال، آنها یکدیگر را در فیلم ملاقات نخواهند کرد و زندگی جداگانهای دارند و فیلم قصد دارد به مسایل مربوط به مسؤولیت، والدین و گناه معطوف باشد.
مونگیو همچنین گفت: ما با همراهی تودور به دنبال زبان بصری این روایت هستیم. هر دوی ما عاشق داستانهای طولانی هستیم و این من را یاد فیلمهای مستند میاندازد و دنیای فیلم را واقعیتر و طبیعی تر میکند.
این کارگردان تاکید کرد که برخلاف فیلمهای مستند، فیلمهای داستانی امکان خلق کامل موضوع را دارند؛ اما هر دوی سازندگان این فیلم میخواهند به سینمای مولف نزدیک باشند.
وی افزود: من مشتاق یافتن تعادل هستم، اما نه بین مستند و داستان که بین بینش هنری فیلمسازانی که با آنها کار میکنیم و انتظار بینندگان. دوست دارم فیلمهای ما نه تنها تأثیرگذار و الهامبخش، بلکه برای مخاطبانی گسترده، در دسترس باشند.
بدون دیدگاه