داریوش یاری: مخاطب را با قصههای «بزن و بکوب» و «بگیر و ببند» تربیت کردهایم
داریوش یاری با اشاره به رابطه مرید و مرادی که در سریال «در کنار پروانه ها» وجود دارد، بیان کرد در تلویزیون مخاطب را تنها برای قصه های «بزن و بکوب» و «بگیر و ببند» تربیت کرده ایم.
به گزارش مهر، داریوش یاری کارگردان سریال «در کنار پروانه ها» که مهمان تلفنی برنامه «سریالیست» بود در گفتگو با پدارم کریمی درباره انتقادها درباره شباهت این سریال با سریال «روزی روزگاری» گفت: اگر بین سریال «در کنارپروانه ها » با مضمونی که دارد شباهتی با سریال «روزی روزگاری» حس شده است اتفاقا این مایه افتخار و مباهات برای من و همه عوامل فیلم و حتی تهیه کننده است که فیلمی با این عدد و رقم و در این اشل و این فضا با کاری در فضای الف ویژه مقایسه می شود.
وی افزود: رابطه ای که بین مرحوم شکیبایی و ژاله علو در روزی روزگاری بود رابطه ای است که در سلسه جوانمردی در ایران خیلی وجود داشته است و در قصه های زیادی دیده شده است. اگر این مشابهت را حس می کنید به نظرم به دلیل سریال «روزی روزگاری» نیست برای این است که این نوع قصه ها مربوط به سلسله جوانمردی در ایران است. عیارانی که در موقعیت های مختلف تصمیم به تغییر و تحول گرفتند و تصمیم گرفتند به گونه دیگری زندگی کنند. این رابطه مرید و مرادی است که در ادبیات و عرفان ما بسیار زیاد وجود دارد.
یاری تاکید کرد: خوشحالم سریالی مثل «روزی روزگاری» ساخته می شود که دیگر رابطه شمس و مولانا را که رابطه خیلی مهمی است، مثال نمی زنند. نمی گویند رابطه ۲ کاراکتر سریال شبیه رابطه شمس و مولانا، یا شبیه رابطه ابوسعید و استادش یا شاگردش است. می گویند شبیه رابطه خسروشکیبایی و ژاله علو در «روزی روزگاری» است. این مساله از این جهت اهمیت دارد که جریان تلویزیون اتفاقا در فضای فیلمسازی و فیلم به خوبی جای ادبیات را بین مردم پر می کند.
وی خطاب به کریمی که گفت مخاطبان پایان سریال را از ابتدا می توانستند حدس بزنند، گفت: تماشاگر از ابتدای سریال می تواند پایان را حدس بزند، چون این سریال حادثه محور نیست. اتفاقا شما با تعریف اشتباه و غلطی جلو می روید. این سریال شخصیت محور است و جریانش سفر قهرمانی است. در این مدل کارها حادثه و اتفاقات برای ما اصلا مهم نیست. اتفاقا پیش بینی می کنیم و حدس می زنیم. جریانی از زندگی است که به شیوه نو تجربه می شود و این تجربه است که شما را به آرامش می رساند و این تجربه است که باید به جذب مخاطب برسد. پایان سریال پایان موفقی است. آرامشی که رهی در پایان سریال به آن می رسد مخاطب را هم به آرامش می رساند. قرار نیست معمایی را کشف کند. این نوع کارها، کارهای سخت و مشکلی است؛ هم تولید و هم دیدنش. مخصوصا که در تلویزیون مخاطب را تربیت کرده ایم قصه های «بزن و بکوب» و «بگیرو ببند» را ببیند. این کار ذاتش سفر قهرمانی است. در این دست کارها تجربه کاراکتر اصلی از زندگی مهم است.
کارگردان «در کنار پروانه ها» توضیح داد: قرار نیست مخاطب ببیند که رهی فلان فرد را چطور می کشد یا اتفاقات دیگر چون تحول را در کاراکتر او به معنای اینکه کافری را مسلمان کنید، نداشتیم. می بینید آدمی گامی دیگر در زندگی اش برداشته و این گام یک تجربه شخصی دلنشین است. «در کنار پروانه ها» فضای قرآنی و محرمی دارد در حالی که گارد مخاطبان را نسبت به این گونه سریال ها می دانیم. این سریال از شبکه سه و یک هم پخش نمی شود و از شبکه ای مثل شبکه ۲ پخش می شود و در یک زمان ۹ تا ۱۲ ماهه ای مثل سریال های دیگری که همزمان با آن پخش می شوند، تولید نشده است. قسمت آخر نباید با تاخیر سه روز بعد پخش می شد. در کامنت ها می گفتند سریال شما در قسمت ۳۰ ام تمام شد. پایانش چه بود. باید خبر می دادم که پایان سریال هنوز مانده است و قرار است هفته آینده پخش شود.
وی در پایان درباره نشان دادن روند اهدای عضو در سریال و انتقادها در این خصوص توضیح داد: نویسنده های کار، تحقیقات مفصلی را انجام داده بودند و پژوهش و تحقیقاتی که داشتند تلاش کردند در روند کار موثر باشد. به ما می گفتند اینطور نیست که شما فکر کنید اگر قلبی از یک انسان مومن به انسانی که دین دار و مقید نیست منتقل شود، تاثیری نمی گذارد. با این حال ما اساسا در سریال به این سمت نرفتیم. آنچه که در این سریال می بینید مسائلی است که گروه نویسندگان پژوهش کرده اند. بهروز مفید به شدت در این حوزه ریزبین و پیگیر بود که نکند دوستان گرفتار خبط یا اشتباهی شده باشند.
بدون دیدگاه