بانی‌فیلم: مدتی‌ست یادداشت‌هایی از مهدی نصیری در فضای مجازی منتشر می‌شود که نشان‌ از تغییرات آشکار دیدگاه‌های این روزنامه‌نگار و نویسنده نسبت به مواضع پیشین او دارد.
مهدی نصیری که سابقه سردبیری روزنامه کیهان را در اواخر دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد نیز دارد در نوشته‌هایی که اخیرا در مورد مسایل مختلف منتشر کرده، دیدگاه‌های جدید خود را نسبت به این مسایل از جمله حجاب، وقایع اجتماعی و سیاسی حال حاضر ابراز کرده که باعث تعجب برخی از رسانه‌های اصولگرا نیز شده است.
خبرگزاری تسنیم در قالب یادداشتی به نقد مواضع فعلی مهدی نصیری پرداخته که در پی می‌آید:

مهدی نصیری اصرار دارد که بگوید؛ نصیری واقعی همین کسی است که اکنون دارد می‌نویسد و ای مردم، آن نصیری را فراموش کنید. نصیری کنونی، همانی است که چشم‌هایش بازتر شده است و با همین چشمان باز می‌خواهد خودش را بازتعریف کند.
به گزارش تسنیم، جعفرعلیان نژادی نوشت: مهدی نصیری یکی از افرادی است که می‌توان با اطمینان در مورد ایشان، از نصیری متقدم، نصیری متأخر نوشت، البته این توصیف بیشتر از آنکه تعبیری از سوی نگارنده این متن باشد، حرفی است که خودش به‌انحای مختلف اصرار دارد اثبات کند، هم در زندگی‌نامه خودنوشت او، هم در یادداشت‌های روزانه‌اش، این تفکیک بعینه دیده می‌شود. او اصرار دارد که بگوید؛ نصیری واقعی همین کسی است که اکنون دارد می‌نویسد و ای مردم، آن نصیری را فراموش کنید. نصیری کنونی، همانی است که چشم‌هایش بازتر شده است و با همین چشمان باز می‌خواهد خودش را بازتعریف کند.
نصیری متأخر در توصیف از گذشته خویش، یا چیزی ندارد که از او، با افتخار و مباهات یاد کند، و یا اگر چیزی باشد همان است که اکنون نیز برای او تا اطلاع ثانوی معتبر است. اگر از او بپرسیم دوست دارد چگونه او را ببینیم، می‌گوید؛ من را در حالی بیابید که مشغول ملامت اکثر کرده‌های گذشته خویش باشم. هرآنچه را از قدیم مانده است از یاد ببرید، الّا چند چیز کوچک که نقداً در وضع کنونی به آن پایبندم. اکنون گویا “نصیری ملامتگر نصیری ” شده است، برای همین موضوع است که می‌گوییم ما دو نوع نصیری داریم؛ نصیری متقدم، نصیری متأخر.
البته به‌طور طبیعی شاید بتوان در مورد برخی از متفکران و اندیشمندان مطرح دنیا، به‌دلیل تحول در یک ایده یا نظریه که خود پایه گذاشته اند، از وصف متقدم و متأخر استفاده کرد، اما اصرار مداوم بر نفی گذشته و اعتراف بر برائت از آنچه در قدیم بوده‌اند، نمی‌تواند خیلی طبیعی باشد. نگارنده قبلاً در یادداشتی که روزنامه فرهیختگان منتشر کرد، دلایل چنین رفتار غیرطبیعی را شرح داده بودم، سؤال من در آن یادداشت این بود که چرا یک فرد یا گروهی از افراد میل به انهدام خود پیدا می‌کنند. پاسخ را می‌توان در دو دلیل عمده خلاصه کرد؛ اول. جاماندگی زمانی. دوم بی‌قراری مکانی یا فضایی.

جاماندگی زمانی: یک فرد ملامت‌گر نظیر نصیری دچار جاماندگی زمانی شده است، به این معنا که سعی می‌کند با نفی وجهه غالب گذشته خود و گزینش بخشی از آن، بگوید؛ “من از اول هم همین گونه بودم” که مد زمانه روشنفکری است. گویا نوعی تصور عقب‌افتادگی و میل به کاهش فاصله زمانی خود با آنچه شرایط موجود می‌داند در او وجود دارد، همین میل است که منجر به انکار بخش اعظم گذشته نصیری شده است و احیاناً در آینده به‌طور طبیعی شاهد نفی تمام گذشته خود، توسط نصیری باشیم. به یک معنا امکان دارد، وضعیت فعلی نصیری هم چندی دیگر با نفی و تکذیب او مواجه شود. گویا نوعی حس بی‌هم‌زمانی یا عقب افتادن از تحولات روز در او به‌وجود آمده است، این عامل به «خودخوری» و «خودخوانی» تاریخی نصیری منجر شده است.

جاماندگی مکانی: مصداق بی‌قراری فضایی، تورم روزافزون و فربگی بی‌سابقه‌ در بحث محتواسازی نصیری است. اهمیت یافتن مسئله کارآمدی برای مردم، نصیری را دچار این تصور کرده است که وضع فعلی، محصول عدم توجه به گفتار سیاسی وی و هم‌فکران ایشان است. جاماندگی موقعیتی، در همین نقطه شکل می‌گیرد، درست در موقعیتی که توجه مردم به مسئله کارآمدی و اصلاح ساختار معیوب اقتصادی است، زبان به ملامت و سرزنشگری باز و ناامیدی پمپاژ می‌کند، یعنی در وضعی که به‌ باور بسیاری از متفکرین امید پیشران پیشرفت است، زبان به القای ناامیدی باز می‌گشاید، این مسئله خود را در تغییر از «سیاست‌اندیشی» به سیاسی‌کاری نشان می‌دهد و منجر به عارضه «عدول از مبانی» و «بی‌هویتی» می‌شود.
جاماندگی زمانی و مکانی، شناخت نصیری در وضع فعلی را نیز دچار مسئله می‌کند. گویا آن به آن، نفی و رد گذشته در او بیشتر می‌شود، به‌طوری که شاید در ادامه واقعاً هیچ چیز خوبی برای نصیری باقی نمانده باشد که بخواهد از گذشته گزینش کند، این وضعیت حاد را در یادداشت اخیر او می‌توان سراغ گرفت، در این یادداشت نصیری که تا پیش از این، اکثر هجمه‌های خود را متوجه شخص رهبری کرده بود، در این یادداشت به‌نحوی زننده به حضرت امام خمینی(ره) تاخته است و ایشان را با لفظ “آقای خمینی” مورد خطاب قرار داده است.
محتوای یادداشت اخیر به‌نحوی زننده و سیاست‌زده است که حتی دستگیره‌ای برای نقد اندیشه‌ای او باقی نمی‌گذارد. باید باور کنیم نصیری همین نصیری فعلی است یا چشمانمان را بیشتر بمالیم و نصیری نشریه سمات و کتاب اسلام و تفکر را به‌یاد بیاوریم، بگذارید از خود او بپرسیم؛ این نصیری کدام نصیری است؟ اگر او را در آخرین کتابش بیابیم باید بگوییم، نصیری حیران است، هم از زمان جا مانده هم دچار بی‌قراری مکانی شده است، زمین و زمان زیر پای او شل شده است، او در وادی حیرت است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *