تا برگزاری شانزدهمین حراج هنری تهران زمانی باقی نمانده و بدون شک اطلاعرسانی شفاف و حتی برگزاری نشست خبری جهت تنویر افکار عمومی میتواند به شبهاتی که پیرامون این رویداد وجود دارد پاسخ دهد.
به گزارش فارس، تا برگزاری شانزدهمین حراج هنری تهران زمانی باقی نمانده و بدون شک اطلاعرسانی شفافسازی و حتی برگزاری نشست خبری جهت تنویر افکار عمومی میتواند بر شبهاتی که پیرامون این رویداد وجود دارد پاسخ دهد.
پیرامون برگزاری حراج هنری تهران در این پانزده دوره که از آن سپری شده است همیشه حرف و حدیثهای بسیاری بوده و نکاتی مبهمی نسبت به آن وجود داشته است که توسط برگزار کنندگانش، آنطور که باید جواب قانع کنندهای داده نشده است.
این حراج که در آستانه شانزدهمین دوره آن است و دهم تیرماه با تمرکز بر آثار هنر معاصر ایران قرار است در هتل پارسیان آزادی برگزار شود یکی از رویدادهای هنری کشور است که علیرغم آن که بخشی از نبض اقتصادی هنر کشور را در بر می گیرد اما همیشه با انتقادهایی از سوی هنرمندان و کارشناسان همراه بوده است.
گردش مالی بالایی که در این رویداد هنری در جریان است به استناد آمارهای اعلام شده در هر دوره نسبت به دوره گذشته آن با ارقام جدیدتر و بالاتری مواجه می شود که در نگاه اول این سؤال را در ذهن مخاطب بوجود می آورد که این خریداران؛ آن ها را با چه نیت و قصدی خریداری می کنند و انتفاع آن ها از این خریدها چیست؟!
شاید بد نباشد که به آمار فروش دو دوره گذشته این حراج نگاهی بیاندازیم تا متوجه گردش مالی آن که البته باز هم محدود به تعداد خاصی آثار از هنرمندان اندک هست، باشیم.
در دوره چهاردهم با چکش خوردن ۱۲۰ اثر هنری مجموع فروش آثار آن به عدد ۴۲ میلیارد و ۷۱۸ میلیون تومان رسید و این در حالی است که در دوه بعد آن و در دوره پانزدهم مجموع فروش آثار از مرز ۱۵۸ میلیارد تومان گذشت و تنها تک اثری از پرویز تناولی با عنوان «شاعر نشسته» به قیمت ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در آن فروخته شد که عنوان گرانترین اثر این دوره را به خود اختصاص داد.
ارائه ۳۵ اثر با قیمت پایه بالای یک میلیارد تومان توسط کارشناسان هم از نکات جالب توجه این حراجی آخر بود که این سوال را در ذهن مخاطب بوجود می آورد که این آثار توسط چه کسانی و با چه نیتی خریداری شده است.
به واقع ۱۰ سال برگزاری این رویداد و رشد ۷۹ برابری آثار آن در دوره پانزدهم نسبت به دوره اول سبب شده تا شائبه پول شویی را در اذهان بوجود آورد رشدی که به مراتب نسبت به سایر بازارهای کشور هم عددی خیره کننده است.
سوال دیگری که بوجود می آید اینکه چطور خیلی از هنرمندان در نمایشگاه هایی که برگزار کردند فروش کمتر وبا رقم هایی چند ده برابر پانیین تر از این حراج را فرووختند اما به یکباره همان اثر هنرمند وقتی سر از حراجی تهران در می آورد با رقم های بسیار نجومی روبرو می شود؟
*آثاری که پول صاحبانش را چند برابر میکند
مجموعهدارانی که با اهداف کسب سود و پول شویی دراین حراجی حضور دارند معمولا بخش اعظمی از خریداران این رویداد را تشکیل می دهند. آنها بیشتر به دنبال آثاری هستند که چون مشمول زمان شده در گالریها یا بهتر بگوییم همه آن ها در گالریها یافت نمیشود و به نوعی حالت کمیاب دارند. کارهای هنرمندانی چون پرویز تناولی، فریده لاشایی، سهراب سپهری، فرامرز پیلارام و… باعث شده تا این خریداران پای ثابت حراجی تهران باشند.
بخش دیگری از خریداران این حراجی را باید افرادی دانست که به قصد سرمایهگذاری اقتصادی در هنر در آن حضور دارند. بانک ها و کارخانه داران با قصد ارزش افزوده به سرمایه های خود راهی این فضا شدند و بطور کلی باید گفت بیشتر این خریداران را آدم های خاص تشکیل می دهند تا افراد عادی. افرادی که فارغ از بحث هنری و زیبایی شناسی که در آثار وجود دارد فقط و فقط به قصد سرمایهگذاری و انتفاع مادی راهی این حراج میشوند.
*روشنگری اصالت آثار هنری؛ پایانی بر ادعاهای وارده
البته در باب اصالت برخی از این آثار هم شبهاتی وجود دارد که در هر دوره حرف و حدیث هایی را بوجود می آورد.
مطرح شدن تقلبی بودن آثار سهراب سپهری در چند دوره اخیر و اینکه آیا یک هنرمندی با طول عمر کوتاه خود این همه آثار خلق کرده است بحثی است جنجالی که در چند فروش اخیر حراج هنری مطرح و ذهنها را به خود مشغول کرده است. در این خصوص بدون شک حضور کارشناسان مرتبط دولتی و نظر آن ها می تواند حجت را بر تمام ادعاهای مطرح شده تمام و از این نظر بر شفاف سازی هر چه بهتر موضوع کمک کند.
*جای خالی نسل جوان در حراج بسیار احساس میشود
نسل هنرمندان دهه ۶۰، ۷۰ و هنرمندان بسیار جوان دهه ۸۰ که در ابتدای مسیر هنری خودشان هستند حرفهای بسیاری برای گفتن دارند و آثارشان در گالریهای کشور نشان داده که آینده هنری کشور در دستان آنها است. حضور در بینالها و جشنوارههای معتبر داخلی و خارجی و کسب افتخارات هنری، همه و همه از نسلی خبر میدهد که گوی سبقت را حتی از هنرمندان پیشکسوت ربوده و سودای جایگاههای بالاتری را در سرها می پرورانند.
اما بیتوجهی به آنها در حراج هنری بیش از پیش احساس می شود و آن طور که باید در انتخابهای کارشناسان حراج هنری به چشم نیامدهاند.
به واقع توجه بیش ازاندازه به آثار هنرمندان دهه قبل از ۵۰ که تقریباً در ژانر هنری خود آرد خودشان را بیختن و الک خود را آویختن؛ میتواند از هنرمندان جوان کشور که جوایای نام هستند و پرتلاش؛ این انگیزه را بگیرد.
بیشک بها دادن به آنها و کسب فرصت و دیده شدن در این حراجی علاوه بر در آمدزایی؛ میتواند انگیزه آنها را در ادامه کار هنری و رشدشان بیفزاید.
به واقع باید گفت که بی توجهی به اصحاب رسانه و برگزار نکردن نشست خبری و ارتباط مناسب با خبرنگاران برای تنویر افکارعمومی و پاسخهای شفاف در خصوص انتخاب آثار، قیمت گذاری صحیح و انتشار اسم خریداران و گزارش کار هر دوره و ارسال آن در رسانههای جمعی میتواند به تمام این موارد و علامت سوالهایی که در میان جامعه هنری کشور وجود دارد پاسخی شفاف دهد.
بدون دیدگاه