امیر اسفندیاری گفت: برای اتخاذ تصمیمی منطقی، بهتر است تصمیمگیرندگان با مطالعه دقیق مدارک و دستاوردهای موجود و مستند و نه بر مبنای برخی اطلاعات مغلوط و توهمآمیز در فضای مجازی و فضای رسانهای کشور، با انجام بحثهای اقناعی و تبیین آنچه باید اتفاق بیفتد، تصمیم بگیرند.
معاون دبیر سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر و مدیر سابق بخش بین الملل بنیاد سینمایی فارابی درباره ادغام دو جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر به ایسنا گفت: برخی از همکاران و همراهان جشنواره جهانی در این خصوص صحبت کردهاند و نکات مهمی را بیان کردهاند. به هر حال، بعضی تصمیمات هست که تمام بنای ساخته شدهی ارتباطات بینالملل سینمای ایران را تحتالشعاع قرار میدهد، چون حسی از بیثباتی در تصمیمسازی و پیگیری روندی مشخص در داخل را به دنیا مخابره میکند.
وی یادآور شد: همه کسانی که من، ظرف این30 سال در جشنوارههای مختلف با آنان همکاری داشتهام، میدانند موضوع نگاه بینالمللی به هر رویداد فرهنگی و نحوه برگزاری آن و توجه ویژه به تصمیماتی که در این حوزه میگیریم، فارغ از جنجالآفرینیها و مصلحتاندیشیهای داخلی، به نظرم، اهمیتی اساسی دارد. طبعا به یاد میآورند که من در دوره برگزاری بخش بینالملل در کنار جشنواره ملی، همیشه این انتقاد را مطرح کردهام که وقتی تمام هم و غم دبیر و اغلب مدیران، صرف بخش ملی بشود، طبیعتا آن ارتباطی که میبایست، بین کلیت مجموعه جشنواره و شرکتکنندگان بینالمللی شکل نمیگیرد و ارتباط و انعکاس جهانی تنها به مجموعه امور بینالملل محدود میشود. حقیقت این بود که چشمان ناظر بینالمللی از کلیت سازمانی که برگزارکننده جشنواره بود و کلیه مسائلی که این سازمان با آن مرتبط است، چیز زیادی نمیدید و ارتباطی آرمانی با این کلیت شکل نمیگرفت.
اسفندیاری با اشاره به دیدگاهی که زمانی تفکیک دو جشنواره از هم مطرح کرده بود گفت: با این وجود، در زمان جدایی دو جشنواره، در مصاحبه ای که اتفاقا در آن زمان، مورد خشم مسئولان قرار گرفت، به سه موضوع اعتراض کردم: عدم مذاکره با نیروهای متخصص که از جریان برگزاری و مذاکرات اطلاعاتی دقیق دارند، نبود دانش کافی نزد هیات تصمیمگیرنده در خصوص نقاط قوت الگوی کنونی برگزاری و به تبع آن، فقدان طرح و برنامهای برای دورهای انتقالی که متضمن حفظ این نقاط قوت باشد. امروز هم به همین دلایل، تصمیمی را که برای ادغام گرفته شده، قابل دفاع نمیدانم. به نظرم، تا وقتی سیاستگذاران ندانند از دوره دوم جدایی، در زمان کار با دبیران جشنواره و تمام مدیران و همکاران خوب این مجموعه، چه مسیری برای برگزاری جشنوارهای در چارچوب سیاستهای داخلی و منطبق با استانداردهای بینالمللی طی شده است، قدرت اتخاذ تصمیمی قابل دفاع در این حوزه را نخواهند داشت.
او در پاسخی به پرسشی درباره آینده همکاری با فیاپف گفت: باز این موضوع را از دیدگاه بینالمللی ببینید. سازمانی با رعایت تمام موازین داخلی، مهمترین رتبه را در نهادی بینالمللی که مرجع ارزش گذاری در حوزهای مشخص است، کسب میکند. روشن است در جریان مذاکرات، به توافقاتی میرسد که هیچکدام نافی منافع ملی نیستند. فقط یک سال بعد، بدون ارائه هیچ تحلیل جدی، این توافق نقض میشود. دنیا درباره فقدان توان برنامهریزی و هرگونه برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت چه قضاوتی میکنند؟ در جریان مذاکرات بعدی، چقدر باید به وجود برنامه اطمینان کند؟
این فعال در عرصه بین الملل سینما با اشاره به زمینهای که برای پیوستن جشنواره جهانی به فیاپف فراهم شد، گفت:موضوع ارتباط با فیاپف موضوعی بود که سالها، در ذهن مدیران و سیاستگذاران سینمای ایران بود و به دلیل عدم توجه کافی به ابعاد بینالمللی، امکان آغاز آن وجود نداشت. بنابراین اعتباری که جشنواره در همین چند سال در ابعاد بینالمللی به دست آورده، باعث شد که فیاپف این موضوع را به شکل جدی در دستور کار قرار دهد. در سه سال متوالی با حضور نمایندگانی دقیق و سختگیر، کلیه مسائل فنی و نه محتوایی را بررسی کند و در هر سه سال، نحوه برگزاری جشنواره را با توجه به استانداردهای جهانی، در رده الف ارزیابی کند، اما با توجه به مناقشات موجود در خصوص تاریخ برگزاری، در نهایت، با تغییر زمانِ جشنواره، در دوره سی وهشتم، جشنواره جهانی فجر رسما در تراز 15 جشنواره الف دنیا قرار بگیرد.
معاون دبیر سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: باید دید این اعتبار از کجا می آید؟ بدیهی است از توجه به سینمای ضد جریان مسلط، از حضور چهرههای شاخص این حوزه در کنار برخی صداهای معترض جریان اصلی سینمای جهان، از افزایش سالانه فیلمهای انتخابی که افتتاحیههای جهانی، بین المللی و یا منطقهای را در این جشنواره آغاز میکنند و در مدار نمایشهای جشنوارهای قرار میگیرند، از فیلمسازان با استعداد بینالمللی که پیش از ساخت اولین فیلم بلند در دارالفنون حضور پیدا میکنند و در کلاسهای اساتید بزرگ بینالمللی و چهرههای شاخص سینمای ایران– از نسل اول فیلمسازان سینمای نوین ایران تا نسلهای امروز–سینما را از دیدگاهی متفاوت تجربه میکنند، و مهمتر از همه، از فیلمهای سینمای ایران که به زبانی جهانی ساخته شدهاند و قابلیت ارتباطگیری با انسانهایی را از هر زبان و هر نژاد در هر جغرافیایی را دارند.
اسفندیاری ادامه داد: طبیعی است که این موضوعات، نافی سود کسانی است که سینما را موضوعی انحصاری میبینند و آستانه تحملی برای ظهور صداهای متفاوت، شکلهای متفاوت، سبکهای متفاوت و استعدادهای جدید متصور نیستند– کسانی که به نظر میآید در جریان این تصمیمسازی به دوستان خوب و قدیمی ما در سازمان سینمایی مشاوره دادهاند.
او در خصوص برخی ادعاهایی که درباره جشنواره جهانی ابراز میشود، اظهار کرد: متاسفانه جریان تزویر و ناآگاهی در بخشی از فضای رسانهای و مجازی غوغا میکند. همکارانم پاسخ برخی از این ادعاها را دادهاند و میدهند. البته خود من هم در زمانی که فرصتی کافی در اختیار داشته باشم، صحبتهای مفصلی خواهم کرد. اما کلام آخر این که برای اتخاذ تصمیمی منطقی، بهتر است تصمیمگیرندگان با مطالعه دقیق مدارک و دستاوردهای موجود و مستند و نه بر مبنای برخی اطلاعات مغلوط و توهمآمیز در فضای مجازی و فضای رسانهای کشور، با انجام بحثهای اقناعی و تبیین آنچه باید اتفاق بیفتد، تصمیم بگیرند.
بدون دیدگاه