جبار آذین
رایزنی به معنای تبادل نظر برای رسیدن به نتیجه است که برای هر دو طرف سودمند باشد.
بر اساس این، مفهوم کلاسیک رایزنی، معیار و ملاک اصلی، سود و راه دستیابی به آن تبادل نظر است. با توجه به این تعریف، رایزنی، وسیله و راهی برای کسب سود است و معنایی فراگیر دارد و می تواند همه چیز را در بر بگیرد.
از همین رو، رایزنی، راهکاری مفید و موثر جهت رسیدن به سود تلقی می‌شود؛ گرچه می شود و می توان از آن به عنوان وسیله‌ای که هدف را توجیه می کند، یاد کرد و استفاده از آن در این زمینه، به شدت کاربرد دارد، ولی نکته مهم و بنیادین رایزنی، داشتن اطلاعات و دانش در خصوص مسئله، مورد و موضوع رایزنی است که قرار است از راه تبادل نظر، هر دو طرف را به سود رساند.
این نوع رایزنی در امور اقتصادی و سیاسی و حتی چنانچه با خرد، سلامت، صداقت، ایمان و اخلاق همراه باشد، می‌تواند در عرصه مسائل زندگی و خانوادگی و اجتماعی، مد نظر قرار گیرد.
واضح است که دو واژه “رایزنی” و “راهزنی” در معنا و کاربرد با یکدیگر تفاوت‌های بزرگ و بسیار دارند و بنا بر اصول، رایزن نباید و نمی‌تواند راهزن باشد، مگر آنکه مرتکبان، به مفاهیم آن، جاهل و یا نسبت به فهم و درک و اجرای آن، عامدانه، عامل باشند.
اصطلاح واژه مرکب رایزن فرهنگی که بسیار مشهور و رایج است، معنایش این است که کس یا کسانی که اهل فرهنگ و تعامل هستند، تلاش می‌کنند تا از مسیر تبادل نظر در امور فرهنگی به نتیجه مشترک سودآور برسند. رایزن فرهنگی و رایزنی فرهنگی، بیش از داخل کشورها در خارج و میان کشورها و ملت‌ها رواج دارند در هر دو صورت، شرط رایزنی فرهنگی، داشتن دانش فرهنگی و اطلاعات مکفی درباره مسئله مورد رایزنی است.
در ایران هم مانندِ دیگر کشورها، ما به فراوانی افرادی با عنوان رایزن داریم، با چند تفاوت مهم؛
یک:
اغلب نه اهل فرهنگ هستند و نه اهل رایزنی و غالبا به جای خارج در داخل کشور برای کسب سود و سودرسانی به خود و طرف، “معامله” و “تبانی” می کنند.
روشن است، آن‌ها که برای مقام و ثروت، اطلاعات کشور را با بیگانه ها معامله می کنند رایزن نیستند و راهزن‌اند.
دو:
معامله گران و تاجران داخلی، که بسیار پرتعداد هستند و در همه جا می‌شود آن ها را دید به ویژه در عرصه‌های هنر و سینما، به شدت و گسترده در حال فعالیت های رایزنی -شما بخوانید راهزنی- هستند.
این دار و دسته نیز مانند همجنسان خود در سراسر جامعه به دو گروهِ راهزنان پنهان و آشکار تقسیم می‌شوند. پنهانی‌ها که جزو سرکرده‌های راهزنان هستند، فعلا باز هم مانند کبک پنهان‌اند، اما آنها که آشکار و یا آشکارترند را دست کم اهالی و دوستداران هنر و قلم می‌شناسند.
در واقع ما در ایران، به ندرت رایزن فرهنگی داریم و این عده هم از پیشینیان هستند که امروز خانه‌نشین‌شان کرده‌اند، لیکن تا دلتان بخواهد راهزن فرهنگی داریم که در مقام‌ها و جایگاه‌های ریز و درشت، با ولع تمام به حیف و میل بیت‌المال و بودجه‌های هنر و فرهنگ و ادب مشغولند.
آیا لازم است این جماعت به نام و عنوان معرفی شوند؟!
گمان کنم نه! چرا که مشهورتر از این حرف‌ها هستند و خرابکاری‌هایشان عیان است.
بنابراین با توجه به کثرت راهزنان وطنی و گسترده بودن فعالیت‌ها و رشد سریع زاد و ولد آن‌ها برای اینکه در تاریخ گمنام نمانند، به فرهنگستان هنر پیشنهاد می‌کنیم تا یک دایره‌المعارف شکیل و نفیس و در حد مقام آنها با عنوان راهزنان فرهنگی تهیه و تاُلیف و چاپ و منتشر نمایند، تا آیندگان با مطالعه آن، با بخش مهمی از تاریخ کشور آشنا شوند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *