«ایلیا رپین» نقاش واقعگرای روس در اثر نقاشی خود با عنوان «کرجیکشان رود ولگا» طنابهایی را که ابزاری برای کار کارگران است، به صورت نمادین به بندهایی تاویل پذیر کرده که آنها را به اسارت خود درآورده تا هنرمند این وضعیت را به سندی تاریخی بدل کند.
به گزارش ایرنا، کرجیکشان رود ولگا یکی از آثار ایلیا رپین (Ilya Repin) نقاش واقع گرای روس، با الهام از یک ترانه فولکلور مشهور روسی خلق شده که از سوی میلی بالاکیرف در سال ۱۸۶۶ در کتاب آهنگهای محلی منتشر شد.
تاریخ خلق این نقاشی همزمان با آغاز انقلاب صنعتی است که می توان در پسزمینه این نقاشی دود ناشی از یک قایق را دید که در عصر انقلاب صنعتی، امپراتوری تزاری روسیه روال صنعتی شدن خود را از زمان پتر کبیر آغاز کرد.
در این تابلو ۱۱ مرد دیده می شوند که با تسمههایی که به دور آنها بسته شده در حال کشیدن یک کشتی سنگین هستند. در تابستان سطح آب ولگا بسیار پایین می رفت و رودخانه به گِل می نشست، باد نیز نمی وزید و کشتی ها به گِل می نشستند. نیروی کار انسانی ارزان تر از هر نیروی دیگری بود و حکومت با سوء استفاده از نیروی کار انسانی سود فراوان می برد.
رپین افراد نقاشی هایش را در سفرهایی که به نقاط مختلف روسیه داشت در ذهن می پروراند و شخصیت واقعی انسان ها را تحلیل و بررسی می کرد. او رنج و مشقت طبقه کارگر را ترسیم می کند.
هنرمند برای خلق این اثر باربرهای مختلفی را ملاقات کرد؛ یک سرباز سابق، یک کشیش سابق و حتی یک نقاش. رپین این چهره ها را به عنوان نمایندگان طبقه کارگر در امپراتوری روسیه انتخاب کرد. این هنرمند با کانین که کشیش سابق بود همدلی زیادی در اثرش دارد. او به عنوان کشنده اصلی که به سمت بیننده نگاه می کند در نقاشی دیده می شود.
ایلیا رپین در دفترچه یادداشت خود کشیش را چنین توصیف کرد: چیزی در افق نگاه او وجود داشت که مرا به سوی خود می کشید. او به نظر من یک راز بزرگ و یک قدیس بود و به همین دلیل من او را دوست داشتم.
مذهب مسیحیت تا قبل از پروتستانیسم، اساسا کار را مربوط به بردهها میدانست، اما لوتر و کالون تعبیر جدیدی از مفهوم کار ارائه و آن را تبدیل به فضیلت انسانی کردند. نقش نیروی کار در انقلاب صنعتی از قرن ۱۸ میلادی، یکی از مباحث و مسائل فلسفی و اجتماعی وقت بوده است که فلاسفه و جامعه شناسان بسیاری را بر روی خود متمرکز کرد.
زندگی کارگران آنچنان دردناک بود که گروه هایی از روشنفکران سیستم اقتصادی آن زمان را مغشوش و ظالمانه می دانستند و همه آنها عقیده داشتند که عامل اساسی آن نابسامانی ها، قرار دادن همه قدرت ها و تصمیم گیری ها در مورد تعیین دستمزد و ساعت کار در دست ثروتمندان است.
این اثر را می توان واکنشی از هنرمند به زمانه خود دانست که می تواند یک وضعیت را به یک سند تاریخی بدل کند.
اگرچه این طناب ها ابزاری برای کار کارگران است ولی به صورت نمادین بندهایی است که آنها را به اسارت درآورده است که با برجسته کردن مردانی خسته و رنجور زندانیانی را به تصویر کشیده است که در اسارت کار هستند.
فردریش هگلفیلسوفآلمانی، پیدایش کارگران را در بستر دیالکتیک تاریخی نیروهای متضاد بررسی میکند و در کتاب خدایگان و بنده توضیح میدهد که در نبرد نهایی این نیروها، برندهها تبدیل به ارباب و بازندهها، تبدیل به بنده یا کارگر میشوند.
موضوع تابلو بر اساس یک ترانه ی سنتی روسی انتخاب شده است که در آن می خواند: یک قدم، فقط یک قدم تو را به مرگ می خواند. جابجایی قایق های بزرگ در بالادست کار سختی بود که تنها افراد قوی می توانستند زنده بمانند.
ایلیا رپین در این نقاشی همزمان قدرت و ضعف را در مردانگی این نقاشی عیان می کند. قدرتی که به عذاب روحی و یأس آنها بدل می شود. در میان چهره های آفتاب سوخته و دستان آویزان مردان فروریخته، جوانی را نقاش با چهره ای روشن در مرکز تابلو، قرار داده است که با قامتی برافراشته دستان خود را به زیر تسمه چرمی که مقیدش ساخته قرار داده است و با حالتی قهرمانانه به دوردست می نگرد و نقطه امید این اثر را می آفریند.
کرجیکشان ولگا نقاشی رنگ روغن بر روی بوم اثر ایلیا رپین نقاش و مجسمهساز واقعگرای اجتماعی اهل روسیه است. این نقاشی که ابعادش ۱۳۱/۵ در ۲۸۱ سانتیمتر است، بین سال های ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۳ کشیده شد و در موزه دولتی روسیه در سن پترزبورگ نگهداری می شود.
بدون دیدگاه