صدایی خفه از لوله یک هفت تیر برخاست. همهمه ای خفیف برخاست. مردی از روی صندلی بلند شد و به زحمت خود را سرپا نگه داشت. می کوشید برای ایستادن از دست و پا کمک بگیرد اما از لبه بالکن به کف تالار و نزدیک صحنه نمایش سقوط کرد.
یه گزارش ایرنا، روز گذشته ۱۵ آوریل سالروز کشته شدن آبراهام لینکن شانزدهمین رییس جمهور آمریکاست. لینکن در دنیا به مقابله با نژادپرستی و صدور اعلامیه آزادی بردگان شهرت دارد. آنچه در پی میآید نگاهی به زندگی شخصی و سیاسی اوست:
در همه آمریکا، روز ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ روزی دل انگیز به نظر میآمد. میشد گفت مردم هم از رویدادها راضی هستند. سرانجام تندباد طولانی آدم کشی، خونریزی، کینه، خشم و دلتنگی فرونشسته بود و آفتاب امیدبخش پیروزی ملی دمیده و تفکر جدایی طلبی شکست خورده بود.
ژنرال لی فرمانده قوای جنوب که برای حفظ نظام برده داری میکوشید سرانجام شکست خورد و زیر درخت سیب پای قرارداد تسلیم امضا گذاشت و گروه های دیگر هم یکی یکی سلاح و جنگ افزار خود را زمین گذاشتند.
نشریه ایوینینگ استار تیتر سراسری صفحه سوم خود را چنین برگزیده بود: رییس جمهوری و همسرش عصر امروز به تئاتر میروند.
آبراهام لینکن به تئاتر علاقه داشت. او مردی بود که در عالم واقعیت نه تئاتر، بازیگر نقش اول و مقتدر یک نمایش طوفانی و عظیم در صحنه بی رحم تاریخ زمان و شاید همه دوران هاست.
رییس جمهور سر موقع آمد. همراه با همسرش. او باید نمایش را از درون یک بالکن در طبقه دوم تماشا کند.
پسر هیزم شکن فقیر
آبراهام لینکن به سال ۱۸۰۹ در خانواده ای فقیر در کلبهای چوبی در ایالت کنتاکی آمریکا به چشم به جهان گشود. معروف است که پدر او تنها با یک تبر که برای گذران زندگی خود و فرزندانش در اختیار داشت به شهر ایندیانا کوچ کرد. او شروع به بریدن درختان کرد و روی علفهای وحشی کلبهای بنا و وسایلی هم برای زندگی درست کرد: چند رختخواب که داخلش را با برگ خشک پر کرده بود، دو چهارپایه و یک میز نهارخوری. این وسایل به اضافه یک تبر و یک کتاب مقدس تنها اثاثیه خانواده لینکن را تشکیل می دادند.
لینکن کودکی و جوانی سختی را طی کرد. پدر و مادرش هر دو دچار افسردگی شدید بودند و این بیماری به فرزندانشان نیز انتقال پیدا کرده بود.
لینکن که در ۱۷ سالگی برای کمک به پدر به کار در کشتی پرداخته بود شغل های دیگری از جمله انبارداری، پستچی گری را نیز تجربه کرد.
فرمان لغو برده داری
گفته شده او علاوه بر تحصیل در رشته حقوق دهه چهارم زندگی به تجارت پرداخت ولی شکست خورد و افسردگی اش حادتر از قبل شد. سپس نامزد مجلس شد اما رای نیاورد. ۳۵ ساله بود که همسرش را از دست داد. ۳۶ ساله بود که دچار یک فروپاشی عصبی شد.
سه بار دیگر در انتخابات کنگره و یک بار در انتخابات سنا طعم تلخ شکست را چشید. ۵۸ ساله بود که در انتخابات مجلس سنا باخت ولی ناامید نشد. سرانجام به آرزوی خود رسید و در ۶۰سالگی به عنوان حزب جمهوری خواه دوازدهمین رییس جمهور آمریکا شد؛ آمریکایی که اصلا اوضاع خوبی نداشت و درگیر جنگ های داخلی بود.
لینکن ابتدا بر این باور بود که دولتش قادر به سرکوب شورشیان است و بدون برداشتن نظام برده داری موفق به ایجاد و صلح در کشور است اما به زودی نظرش عوض شد و دریافت بدون آزادی برده ها سرزمینش رنگ آرامش را نخواهد دید.
اما او بر ای لغو برده داری هم با مخالفت های جمهوری خواهان تندرو مواجه بود و هم نیاز به همکاری دموکرات های طرفدار صلح بود.
تلاش های او در انتخاب راه میانه ثمر داد و او برای بار دوم رییس جمهور ایالات متحده شد.
اقدامات لینکن
لینکن برای توسعه کشورش، مهاجرت اروپاییان به آمریکا را تسریع و ترغیب کرد، صدها میلیون دلار اوراق قرضه فروخت، نخستین راه آهن میان قاره ای را راه انداخت، وزارت کشاورزی را تاسیس کرد، مالیات بردرآمد را اجرایی کرد و…
لینکن با زیرکی به رقبای خود در کابینه پست های مهم داد تا تمامی گروهها را با خود همراه کند. این کار باعث شد تا رقبای لینکن در کابینه با یکدیگر مبارزه کنند اما علیه لینکن متحد نشوند.
لینکن در دنیا به مبارزه با تبعیض نژادی هم مشهور است. او با صدور اعلامیه آزادی بردگان اعلام کرد که ارتش اتحادیه(آمریکا) از آنهایی که قبلا برده خوانده می شدند محافظت می کند و برده ها حق استخدام در ارتش را هم دارند.
هنرپیشه قاتل
صدایی خفه از لوله یک هفت تیر برخاست. همهمه ای خفیف برخاست. مردی از روی صندلی بلند شد و به زحمت خود را سرپا نگه داشت. می کوشید برای ایستادن از دست و پا کمک بگیرد اما از لبه بالکن به کف تالار و نزدیک صحنه نمایش سقوط کرد.
چشمها از لینکن به سوی مرد هفت تیر به دست خیره مانده بود. ضارب مردی بود با پالتوی ساده مشکی، بدون کلاه و سری کاملا روغن خورده به رنگ و درخشش سینه کلاغ. چشم هایش حالت حیوانی خشمیگن را داشت که از آن نفرت می بارید. در عین حال آرامشی عجیب در چشمانش بود. با دست چپش چاقویی بزرگ را در فضا تکان می داد. از در پشتی سالن بیرون زد.
لحظاتی بعد فریاد خانم لینکن تالار را پر کرد: رییس جمهور را کشت!
مرگ رییس جمهور چنان برق آسا اتفاق افتاده بود که هیچ کس تکلیف خود را نمی دانست. هیچ کس تصور نمی کرد حس پیروزی بی حضور لینکن ممکن باشد. لینکن صبح فردای این سوءقصد بر اثر جراحت وارده درگذشت.
ضارب جان ویلکس بوت نام داشت. او هنرپیشه ای حرفه ای بود که با تعصب از برده داری حمایت می کرد. بوت بعد از ترور از محل جنایت گریخت اما ۱۲ روز بعد در یک مزرعه تنباکو در ویرجینا شناسایی و همان جا کشته شد
اما پلیس به این نتیجه رسید که ترور پشت صحنه ای هم داشته است. ۲ هفته بعد از قتل رییس جمهور، ماموران صدها تن را به اتهام مشارکت در ترور بازداشت و مورد بازجویی قرار دادند.
در دادگاه های سریالی که با حضور ۳۶۶ شاهد برپا و ۷ هفته طول کشید ۱۰ نفر مجرم شناخته شدند. یکی از مجرمین کشته و یکی دیگر فرار کرد. ۴ نفر نیز به اعدام و ۴ تن دیگر به حبس محکوم شدند. احکام اجرا شدند.
منابع:
Abraham Lincoln | Biography, Childhood, Quotes, Death, & Facts | Britannica
The Lincoln Conspirators – Ford’s Theatre (U.S. National Park Service) (nps.gov)
علی اکبرقاضی زاده. تجربه های ماندگار در گزارش نویسی
گزارش از: ناصر غضنفری/ آیدا شجاع
بدون دیدگاه