در ایران همانند اغلب کشورهای جهان به دلیل نبود یک کمپانی هدفمند و قدرتمند، استودیوهای فیلمسازی و… تهیه کننده حرف اول و آخر را در آثار میزند. در سالهای گذشته تلاشهایی برای شکلگیری یک کمپانی استاندارد صورت گرفت اما نهایتا ادامهدار نشد.
این که مفهوم عامیانه تهیه کنندگی در ایران چیست بماند؛ آنچه در عصر کنونی سینما در ایران و جهان مهم است توجه به بازار، شناخت درست جامعه و رسانه است که متاسفانه عمده جریان تهیه کنندگی ایران توجهی به این امور ندارند. عدم درک خواستهها و ایدهآلهای فیلمساز باعث شده که کارگردانان مولف پس از ساخت یک یا چند فیلم اول خود؛ برای تامین آسایش بیشتر فیلم شان، حفظ حریم فیلمنامه نویسنده و به تاراج نرفتن فیلم شان در پخش؛ به حوزه تهیه کنندگی نیز ورود کنند.
روز به روز به تعداد نویسنده – کارگردان – تهیه کنندگان ایرانی اضافه میشود؛ در حالی که اگر نگاه درستی به حرفه تهیه کنندگی داشته باشیم؛ وظایف آن انقدری است که نتواند سه حوزه مجزا را با هم پیش ببرد و یا گهگاه حتی به عنوان بازیگر هم جلوی دوربین برود!
گروه قابل توجهی از تهیه کنندگان ایرانی تنها به دنبال آن هستند که سرمایه را طوری مدیریت کنند که «سرشان بی کلاه نماند» این که آن اثر نمایش داده شود یا نشود؛ با استقبال مخاطب مواجه شود یا نشود؛ برگ برنده کارنامه آن ها باشد یا مایه شرمندگی اهمیتی ندارد. پروژه در ذهن آنها در همان روز اول عقد قرارداد با سرمایه گذار، بسته شده؛ حالا اگر مدیر تولید و کارگردان بتوانند؛ درایت به خرج دهند و اثری آبرومند تولید کنند که احسنت به پشتکارشان و اگر نشد هم تهیه کننده مصاحبه می کند و فیلمنامه و سانسور و جدیدا کرونا را بهانه میکند و یا اگر امکان داشته باشد؛ چشم بسته و دهان باز به ستایش اثری که وجود خارجی ندارد میپردازد!
حال آن که تهیه کننده باید اثری را چون کودکی از نطفه همراهی کند؛ ایده و پلاتی که یا حاصل مطالعات او از بازار روز و شناخت از جامعه کنونی است یا هوشمندی او برای جذب استعداد های ناب. فیلمنامه ای که میتواند بارها به اجرایی شدن آن به شکلهای مختلف فکر کرد و ایرادات و موانع پیشه روی آن را برطرف کرد.
درک درست یک تهیه کننده از آینده و کنترل و ایجاد تناسب در لحن مشخص توسط او میتواند مانع آسیبهای احتمالی پیشه روی اثر باشد و آن را از مسائلی چون توقیف و سانسور مخرب در امان نگه دارد.
در این میان معدود تهیه کنندگان ایرانی نیز وجود دارند که که به معنای کلمه «تهیه کننده مولف» هستند؛ آن ها در عین شناخت اتمسفر سینما و روابط عمومی بالا؛ پاسبان اثر خود هستند و چون پدری نمیگذارند گزندی به فرزندشان وارد شوند؛ هم پای آن پروژه رشد میکنند و گاه پیر میشوند. همانهایی که وقتی نام شان به میان میآید همه منتظر نمایش یک اثر آبرومند هستند و بودنشان همواره نوید بخش اتفافات خوب و یا گاها بدعت گذاری های بزرگ است؛ آن ها میتوانند سینما را به ریلهای هدفمند و نجات بخت هدایت کنند.
یک تهیه کننده خوب، چند سناریو برای مراحل مختلف فیلم در نظر میگیرد تا مسائل درونی گروهی و رسانهای و… تاثیرات مخربی در طول پیش تولید، تولید، پس تولید و پخش به پروژه وارد نکند؛ در این بین سواد رسانه و به روز بودن اطلاعات رسانه ای یک تهیه کننده باعث می شود که گام های تود را با هوشیاری بیشری بردارد و اسیر دامهای رسانهای و ضد جریان نشود.
به بیان دیگر یک تهیه کننده باید بداند چه پروژهای را در دست دارد و هدف ساخت و نمایش آن چیست؟ فیلمها برای ماندن در کمدها ساخته نمیشوند؛ هنر باید در دسترس عموم قرار گیرد تا هم پویایی را به همراه داشته باشد و مورد ارزیابی تماشاگران قرار گیرد. تهیه کنندگان موفق ایرانی؛ همانهایی هستند که هنر و اقتصاد را به موازات هم پیش میبرند.
متبع: ایرنا
بدون دیدگاه