عصر روز یکشنبه (۲۶ تیر ماه) فیلم سینمایی «شادروان» در فرهنگسرای ارسباران به نمایش درآمد و پس از آن نشست نقد و بررسی این فیلم با حضور حسین نمازی (کارگردان فیلم)،‌ عباس نادران (تهیه کننده) و کورش جاهد (مجری و کارشناس) در این فرهنگسرا برگزار شد.
به گزارش رسیده، در ابتدای این نشست کورش جاهد منتقد و کارشناس اظهار داشت: دیدن فیلم «شادروان» من را یاد جمله‌ای از چارلی چاپلین می‌اندازد که می‌گوید زندگی در لانگ‌شات تراژدی اما در کلوزآپ یک کمدی است. این فیلم هم به همین شکل است، در آن شادی و تلخی کنار هم وجود دارد، در کلیت ماجرا پدر خانواده فوت کرده و آن‌ها حتی پول کفن و دفن ندارند و ماجرای تلخی روایت می‌شود، اما در جزئیات شاهد هستیم که در نقاط مختلف فیلم فضایی کمدی وجود دارد که فیلمساز به این شکل سعی کرده تلخی ماجرا را کم کند.
جاهد خاطرنشان کرد: از نگاه سینمایی این فیلم من را یاد سینمای نئورئالیسم ایتالیا می‌اندازد که شاید طنز هم به آن اضافه شده که تلخی و جدیت فیلم را کمتر کرده است. اگر زمانی سینمای نئورئالیسم با آن حجم از تلخی به سراغ سوژه‌هایش می‌رفت امروز این امکان برای ما وجود ندارد که آن حجم از تلخی را تحمل کنیم و به نظر من سینمای ما به آثاری چون «شادروان» احتیاج دارد.
در ادامه این نشست حسین نمازی کارگردان «شادروان» اظهار داشت: زمانی که فیلم «آپاندیس» را ساخته بودم، یک روز نمایشی در گرگان داشتیم که انجمن اخلاق پزشکی آن برنامه را تدارک دیده بود. فیلم اکران شد و در پایان یک نفر دست به اعتراض زد و خطاب به دیگران گفت؛ به حرف‌های این‌ها گوش ندهید، این‌ها اندیشه شما را به غارت می‌برند. در صحبت‌های این فرد که می‌گفت از دیدن «آپاندیس» به سکته نزدیک شده به این نتیجه رسیدم که فیلم خیلی فضای پر استرسی دارد. یک بار هم همسرم به من گفت که فیلم را دوست نداشته چرا که فضای خیلی پر استرسی دارد. پس از اینکه چنین بازخوردهایی گرفتم با خودم گفتم چرا اینقدر فیلم پر استرس باید بسازم، سپس قصه «شادروان» را نوشتم که در ابتدا خیلی پر استرس بود و بعد احساس کردم که باید کمی فضایش را شیرین کنم.
وی افزود: کمدی شدن این فیلم خیلی اتفاقی بود، بعد از اکران فیلم در جشنواره فجر، در برنامه «هفت» مسعود فراستی «شادروان» را به عنوان یک فیلم کمدی مورد تحسین قرار داد و ما هم تصمیم گرفتیم که چیزی نگوییم وگرنه به نظر من «شادروان» یک فیلم اجتماعی شیرین است که اصلاً قواعد سینمای کمدی در آن وجود ندارد.
در ادامه عباس نادران (تهیه‌کننده فیلم) اظهار داشت: «شادروان» سعی دارد مواجهه تلخ و تراژیکی با مسئله خود نداشته باشد. این فیلم نسبت به جریان مد شده در سینمای ایران که قصه‌اش را در قشر ضعیف جامعه روایت می‌کند و سعی دارد با سوءاستفاده از مسائل آن‌ها در جشنواره‌های خارجی خودنمایی کند تفاوت دارد و حتی فضای معکوسی را دنبال می‌کند. ما سعی داشتیم که روی لبه تیغ حرکت کنیم و نه دچار تکرار کمدی بدنه شویم و نه از این طبقه اجتماعی که قصه‌اش روایت می‌شود، برای کسب امتیازاتی دیگر سوءاستفاده کنیم.
جاهد در تأیید اظهارات نادران گفت: به نظر من در این هدف کاملاً موفق بودید و اثری پر کشش و جذاب خلق کرده‌اید که بازی بازیگران این فیلم هم قابل توجه است. سینا مهراد، نازنین بیاتی و بهرنگ علوی به خوبی از پس ایفای نقش‌هایشان بر آمده‌اند.
در ادامه این نشست حسین نمازی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره پایان‌بندی و فضای شیرین فیلم، گفت: چند روز پیش در مجمع کانون کارگردانان جلسه‌ای داشتیم و در این جلسه همه بر این عقیده بودند که سینما وضعیت خوبی ندارد، واقعاً امروز هزینه کردن برای ساخت فیلم کار پر ریسکی است و باید در ساخت فیلم به این مسئله توجه داشته باشیم که فیلم بتواند سرمایه خود را حداقل برگرداند و این یکی از دلایل شیرین کردن لحن فیلم است که در جهت موفقیت و بازگشت سرمایه بود.
وی افزود: در فیلمنامه‌ای که نوشته بودم پایان‌بندی به این شکل نیست ولی ما را مجبور کردند که دیالوگ‌هایی گفته شود و پایان‌بندی به این شکل باشد. البته با این حال خیلی‌ها این پایان‌بندی را دوست داشتند و آن را پایان جالبی می‌دانستند که شخصیت اصلی از خودگذشتگی می‌کند، اما خودم به شخصه این پایان‌بندی را مدنظر نداشتم.
نمازی در پاسخ به پرسشی درباره مضمون فیلم گفت: من به عنوان کارگردان سعی داشتم قصه تعریف کنم. من جامعه‌شناس، فیلسوف یا روانشناس نیستم که بخواهم به اصلاح جامعه فکر کنم یک فیلمساز صرفاً قصه‌اش را روایت می‌کند و در نهایت نظرش را با همان فیلم درباره یک مسئله مطرح می‌کند و حتی ممکن است یک نظر فاشیستی داشته باشد و آن نظر را بیان کند.
نادران نیز طی اظهاراتی گفت: این نگرش که فیلم باید حاوی پیام باشد، نگاه اشتباهی به سینما است. قرار نیست فیلم‌ها در جامعه تغییرات عجیبی ایجاد کنند و سینما اصلاً چنین قدرتی ندارد. ماهیت وجودی سینما سرگرمی است و سعی دارد نهایتاً ساعاتی مفرح یا در واقع سرگرم‌کننده برای مخاطبش ایجاد کند و اگر این کار را انجام دهد، موفق بوده است. در هیچ جای دنیا اینگونه به سینما نگاه نمی‌کنند. ما یک قصه روایت کرده‌ایم و ممکن است هر کس برداشت خود را از این قصه داشته باشد.
در ادامه این نشست کارگردان فیلم تأکید کرد: برخی فیلسوف‌ها از سینما به عنوان یک زبان استفاده می‌کنند و فیلم می‌سازند که می‌توان به کوبریک و برگمان اشاره کرد، اما ما فیلسوف نیستیم و فقط می‌خواهیم قصه‌ای تعریف کنیم. درباره فضایی که فیلم در آن روایت می‌شود باید بگویم که من از خانواده‌ای در سطح متوسط بودم و جایی که زندگی می‌کردم فاصله اندکی با محله‌های فقیرنشین داشت. من در مدرسه هم‌کلاسی‌های بسیاری داشتم که وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و تک تک دیالوگ‌های «شادوران» برای من یک ما به ازای واقعی دارد.
در ادامه نادران اظهار داشت: در تاریخ هنر، هنرمندان بسیاری هستند که در خدمت حاکمیت بوده‌اند. به عنوان مثال بین ماکسیم گورکی که آثارش در خدمت قدرت حاکم بوده با داستایوفسکی که آثار درخشانی را خلق کرده تفاوت‌های بسیاری وجود دارد. در دنیا فیلمسازانی هم هستند که برای دولت‌هایشان فیلم می‌ساختند، اما امروز نامی از آن‌ها نیست. ما به دنبال جلب توجه و نظر کسی نبودیم و فقط یک قصه تعریف کردیم و به نظر من کار فیلمساز ارائه راه حل نیست، او فقط می‌تواند سوال ایجاد کند و پس از اینکه سوالی ایجاد شد وظیفه مسئولان است که به دنبال پیگیری باشند.
نمازی نیز در پایان درباره موفقیت «شادروان» در گیشه گفت: فیلم ما در جشنواره فیلم فجر جزو سه فیلم اول به انتخاب مخاطبان بود که همه بلیت‌هایش به فروش رفت و در اکران نیز توانست از معدود فیلم‌های امسال باشد که سرمایه اولیه را با سود برمی‌گرداند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *