به بهانه نامه درخواست اتحادیه تهیهکنندگان به وزیر ارشاد و نشست اهالی سینما با رییس مجلس
یادداشت
جواد کراچی*
بیشک هر گاه بارقهای از امید میدرخشد، دل عاشقان هم با نوای آن کوک میشود و قهر و دوری و سنگین دلی را به کناری میراند.
نامه اتحادیه تهیه کنندگان سینما به وزیر ارشاد و مطرح کردن هفت درخواست و همچنین سخنرانی آقای قالیباف در مورد برنامههای مجلس و درخواست برای ارسال پیشنهادات، مرا بر آن داشت تا دست به قلم شوم.
بحران کنونی سینما که از بدو پیدایش در تاریخ سینمای کشورمان تا کنون بی سابقه بوده حتما زمینه ساز این مهر و محبت مسئولینی شده است که به یقین قبل از دوران انقلاب، سینما رفتن را جایز نمیشمردند.
به هر حال.
نامه اتحادیه تهیهکنندگان و سخنرانی آقای قالیباف خبر از دوران تازهای میدهد که آنرا به فال نیک میگیریم.
اما برای ریشه یابی معضلات کنونی و بنبست کنونی مجبوریم کمی به عقب بازگردیم و زمینههای رشد این ویروس مهلک فکری و فرهنگی در جامعه و در سازمانهای ذیربط را مورد بازخوانی مجدد قرار دهیم.
سینمای بعد از انقلاب بی شک جوایز متعدد و افتخارات متعددی برای کشورمان کسب کرده که مدیون همه آن عزیزان هستیم.
چرا نیاز به بازنگری و تغییر روش در این راه وجود دارد را میباید با ترجمه و سرودهای از برتولت برشت همراه کنم.
هرگز از گرگها
انتظار نداشته باشید
بیایند و بگویند
دندان ما را بکشید.
ما نمی خواهیم
بدریم.
چندین جشنواره جهانی شناخته شده، قانونی دارند مبنی بر اینکه فیلم متقاضی میباید برای اولین بار در جشنواره فلان و بهمان رونمایی شود. و با وضع کردن چنین قوانینی، هم جایگاه خودشان را ارتقاء میدهند و هم اینکه قدرت انتخاب و دایره انتخاب آن جشنواره را ثابت و مستحکم میکنند.
اینگونه قوانین را کشورهای صنعتی و مستعمرهگر وضع کردهاند تا بتوانند برای انتخاب لابی فرهنگی با دستان باز عمل کنند و افراد ذینفع را در راستای اهداف و آینده خودشان سازماندهی کنند.
ناگزیر از فیلم و سینما به ورزش، گریزی میزنم تا تفکرات استعمارگران دیروزی که اکنون با رویههای جدید و ترفندهای جدید، سناریوی سرزمین سوخته را در دیگر کشورها پیاده می کنند را روشنتر بیان کنم.
فوتبال، ورزشی است که میلیونها تماشاچی دارد و گردش پول و تاثیرگذاری آن هم، نه کمتر از سینما و چه بسا اکثریت زیادی در جهان را پوشش میدهد.
فدراسیون فوتبال و تصمیمگیران ورزش فوتبال در دهههای گذشته و با بروز رشد منفی جمعیتی در کشورهای غربی به این نتیجه رسیده بودند که اگر اقدامی نکنند بدون شک در این رشته هیچ جایگاهی در آینده نخواهند داشت.
با افول قدرت انگلیس در سیاست و اقتصاد و همچنین رشد منفی جمعیتی در کشورهای اروپایی نظیر آلمان و فرانسه و بقیه کشورهای غربی به دنبال راهکارهای جدیدی بودند تا بتوانند مقام و جایگاه خود را در این رشته ورزشی حفظ کنند. لذا قانون سیستم حرفهای فوتبال را بر مبنای سود مالی وضع کردند تا هم اینکه بتوانند با انتخاب بهترین ورزشکاران از بقیه کشورها، جایگاه و مقام خودشان را حفظ کنند و هم از تاثیرگذاری مثبت چنین بازیکنانی که از کشورهای دیگر میآیند، نسلهای آینده خودشان را بهرهمند کنند. اگر این قوانین نبود بیشک کشورهای کهن و چند ملیتی که دارای استعدادهای با ارزشی هستند به راحتی میتوانستند از کشورهای غربی پیشی بگیرند و آنها را به جای خودشان بنشانند.
اما.
این هر دو قانون در جشنواره های سینمایی و در میدانهای ورزشی نتیجه و ترواش شده از همان روحیه استعماری قدیم است که تنها رخت عوض کرده و متاسفانه مسئولان کشور ما نیز بدون اندیشیدن به چنین قوانینی روی موکت قرمز آنان راه رفتن را در گنجینه تاریخی افتخارات مملکت جای میدهند.
با این توضیحات به اصل مطلب خواهیم پرداخت.
بی شک، هفت خواسته تهیهکنندگان از وزیر ارشاد جدید. هفت خواسته به حق و از کوچکترین خواستههای صنفی است که مایل به دوام و پایداری سینمای کشورمان است. بالاخص حذف پروانه ساخت که مجال بروز و شکوفایی استعدادهای تازه را میسر میسازد و همچنین عدم تخصیص بودجه به تولیدات سفارشی دولتی، فاجعهای که بیشتر به طنز شبیه شده است تا کار فرهنگی، میتوانند کمک بزرگی به بهبود شرایط سینمای کشورمان باشند.
اجابت این خواسته ها، گره از کارها خواهد گشود و هر نوع تعلل، مایه تاسف و همچون سنگ انداختن در چاه است.
در سخنرانی آقای قالیباف، جمله بسیار هوشمندانه بود که نپرداختن بدان کم لطفی است .
ایشان فرموده اند ـ آغاز فواصل موجود در جامعه از نخبگان هنری و مدیریتی نشات میگیرد؟
جناب آقای قالیباف.
این نخبگان هنری و مدیریتی دست پرورده سیستم ناکارآمدی هستند که در سالهای گذشته مدام با جا خالی دادن و هیپوکراتی رسانهای رو به جلو فرار کرده و اکنون در بنبستی قرار گرفته که نتیجه سیاستهای آنان بوده که به منافع ملی نمینگریسته اند و بیشتر به دنبال سودآوری فردی بودهاند.
خواستههای اتحادیه تهیهکنندگان بهترین پیشنهاد است. آنها را در مجلس تائید و تصویب کنید تا آغاز بسیار خوبی برای دست در دست یکدیگر گذاشتن و نجات دادن سینمای کشورمان باشد.
به امید آن روز.
*کارگردان و فیلمنامه نویس
شباهت فوتبال و سینما و نقش سیستم سرمایه داری و استعمارگری را خوب توضیح داده
نکات بسیار ریز و دقیقی را اشاره کردند.
شوربختانه دیگر کسی دغدغه ی فرهنگ این دیار ندارد؛ اغلب بدنبال سود آوری و……زنده باد