هیأت داوران بیستمین مسابقه مطبوعاتی سالانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر متشکل از: دکتر حمید امجد، دکتر یونس شکرخواه، فریدون صدیقی و با همراهی سیفالله صمدیان (کارشناس و مشاور عالی هیأت داوران در بخش عکس) بیانیه خود و نیز فهرست نامزدهای بخشهای مختلف این دوره را منتشر کردند.
به گزارش رسیده، در بیانیه هیأت داوران بیستمین مسابقه مطبوعاتی سالانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر آمده است:
انسانِ تکافتادهای که در گذر از کوچهای تاریک و دراز، در محاصرهی ترس، لب به آواز میگشاید به غریزه تعادلی جُسته است میانِ هراس و امید، پناهی جُسته است از ترس به زیبایی، نسبتی جُسته است میانِ نیازهای روحِ آدمی با خلاقیت و هنر.
آنها که در روزهای سختِ چهرهپوشاندن از کابوسِ مرگ ـ در نقابِ بیماریِ همهگیر ـ همچنان بر آفرینشی هنری پا میفشرند که حاصلِ رودرروییِ انسان با انسان است، جلوهی روشنِ امیدیاند که هزاران سال با گوهرِ نمایش آمیخته بوده است. و آنها که این کوششِ جانفرسا برای زنده نگهداشتنِ زیبایی را میبینند و شرح میکنند، کیستند جز گزارشگرانِ امید؟
همهی ما که در این روزهای تیرهی تقویمِ آینده ـ لابهلای خاطراتِ محو و غبارآلودِ آیندگان از سالِ مرگهای دستهجمعی ـ زندگی میکنیم، در کوششهای خلاقه و نیز در گزارشهایمان از این خلاقیت، ضمناً در کارِ ثبتِ ردّ و نشانی از این زمانهی غریب برای آن ناظرانِ آیندهایم. آیا این زمانه در هنرِ ما بازتابِ درستی یافته؟ و آیا در درک و دریافت و ثبت و نقدِ آن به واکاویِ نسبتِ این دوران با هنرِ خلاقهاش اندیشیدهایم؟ در این بیستمین دورهی مسابقهی مطبوعاتی انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانهی تئاتر ایران، گردِ هم جمعشدنِ ما و داوری کردنمان در این سال و زمانه با چه پرسش و انگیزهای بدیهیتر از این ممکن میبود؟
پیش از پیداییِ عکاسی، از اجراهایی که هر شب بر صحنهی تئاتر جان میگرفتند هیچچیز باقی نمیماند. هنرِ عکاسِ تئاتر ثبتِ لحظههایی زنده از اثری هنری است در اثرِ هنریِ دیگر؛ یافتنِ نقطهای، منظری، لحظهای، سوسویی از حسّ و آوا و حرکت، و قابی مشترک میانِ درک و دریافتِ خلاقهی عکاس با تجربهی هنریِ جاری بر صحنهی نمایش، که حسّوحال و اندیشه و تاثیر و طرح و رنگ و فضای اجرا، حتی سکوت و نجوا و فریادش را در تکقابهایی ثبت و ماندگار میکند. اگر تئاتر هنری ترکیبی و چندرسانهایست عکاسیِ تئاتر از مهمترینِ رسانههای خویشاوندِ آن است که رگی از پیوند و خویشاوندی با جهانِ ثبت و ضبط و نقد و بازتابِ تئاتر در مطبوعات نیز دارد؛ و «عکاسیِ تئاترِ» امروزِ ما، شاید از حرفهایترین شاخههای تخصصیِ مرتبط با تئاتر و رسانه باشد. بسیاری از عکسهای رسیده به مسابقه گواهِ همین حقیقتاند.
در بخش «گفتوگو»، جای خالیِ وجه چالشگرانه و نگاهِ نقاد بیش از همیشه احساس میشود. اغلب گفتوگوها به همنشینی سادهای در تاییدِ یکدیگر تقلیل یافته و پرسشهای تعارفآمیز بسیاری از گفتوگوها را به مجالِ تکگوییِ بلندِ مصاحبهشونده بدل کردهاند. نقشِ ذاتیِ پرسشگر در جدل و نقد، در بسیاری موارد فراموش شده و جای به تکجملههای تاییدآمیزی داده که لابهلای تکگوییِ مصاحبهشونده در حکمِ نقطهگذاری و علائمِ مکث و ادامه از سرِ سطر عمل میکنند. از یاد نبردهایم که گوهرِ گفتوگو از نقد و پیجویی و استدلال جدا نیست بلکه مجرایی شفاهی و دوسویه است برای آنچه مظروفش میتواند به اندازهی مقالهای عمیق باشد، به اندازهی گزارشی افشاگر باشد، و به اندازهی نقدی روشنگر باشد. هم رسانه و هم تئاتر، گفتوگو را تجسمِ مواجهه، برخورد و جدلی میشناسند که روایت را خواهد ساخت و صدای زمانه را بازتاب خواهد داد.
در زمینهی «ترجمه»، علاوه بر میزان تسلط بر زبانِ مبدأ و تبحّر در قواعدِ ترجمه، و نکتهی مهمی که اغلب بسیار دستکم گرفته میشود یعنی تسلط بر زبانِ مقصد که فارسیست، باید از جنبهی مهم دیگری هم یاد کرد که «انتخاب» مطالب برای ترجمه است. ترجمه دریچهی ارتباط و جستوجو در جهان است، و از جمله بهواسطهی همین عنصرِ «انتخاب» بوده است که از آغازِ نهضتِ ترجمه در عصرِ پایهگذاریِ تجدد تا امروز، مترجمان در صفِ اوّلِ نخبگانِ اثرگذار بر شکلگیریِ فرهنگِ جدید و تعریفِ قلمروهای تازه و عرصههای تعاملِ فکری با جهان محسوب شدهاند. مترجم بهجای بخشِ بزرگی از جامعه به «انتخاب» دست میزند. و مترجمِ مطالبِ تئاتر خواهناخواه در مقامِ بخشِ فعالی از ذهنِ جامعهی تئاتری، در شناختِ تازههای جهانِ تئاتر، گسترشِ منظرهای خلاقیت و درک و تفسیر و نقد، گزینشِ زمینههای تعامل و حوزههای آموزش و عرصههای رشد و تعمیقِ تجربههای هنری اثرگذار است. جدا از امیدی که به توجهِ مترجمان به تقویت تسلطشان بر زبان ــ بهویژه بر زبانِ فارسی ــ میباید بست، باید بر ضرورتِ سنجیدگیِ «انتخاب»ها، فراتر از اکتفا به منابعِ آسانیابِ اینترنتی یا مطالبِ کهنه (تبعید به گذشته) یا زوایای تکراری در نگاه به موضوعات رایج روز (حبس در لحظهی اکنون) تأکید کرد.
آثار رسیده به بخش «مقالات»، اکثرا قسمتی یا چکیدهای از یک رسالهی پژوهشی و مفصل دانشگاهیاند ــ نکتهای که از یک سو میتواند پشتوانهی علمی و پژوهشیِ مقالات را نوید دهد، و از سوی دیگر حاوی این نکتهی تاسفبار است که گویا توان و اثرگذاری و سرمایهی مادی و معنویِ نهادهای معمولِ حامی یا خواهانِ تولیدِ مقاله، و مشخصاً مطبوعات و رسانههای جمعی، رو به کاستی نهاده و بسیار کمتر از گذشتهها از عهدهی انگیزش و اقتضا و حمایتِ تولیدِ فرهنگی در این زمینه برمیآید، چنانکه بسیاری رسانهها صرفاً به مصرفکنندهی مقالاتی بدل شدهاند که جایی دیگر، بهمنظورِ مصارفی دیگر، در قالبِ مضروفی متناسب با نیازها یا تعریفهای دیگر تولید شدهاند. نیاز به جدّیگرفتنِ جایگاه حرفهای و ظرفیت و ویژگیهای قالبِ مقاله ـ مستقل از نهادهای آموزشی، فراتر از تولیداتِ چندمنظورهی آنها، و در امان از ضعفهای ساختار و مضامینِ تکراری و عادات و آفتهای رایج «صنعتِ» تولید پایاننامه ـ بیش از پیش احساس میشود.
قلمروِ «نقد» با جدّیتی که خودِ این قالب بههمراه میآورد از زمینههاییست که میتواند یک دوران را ـ با تمامِ شرایط و موانع و دستاوردهایش ـ هم بازتاب دهد و هم به چالش بگیرد. در میانِ نقدهای شرکتکننده در مسابقه، بودند نمونههایی حاصلِ مواجههی سالم و شجاعانه نهفقط با یک اثر بلکه فراتر از آن با جریانهای رایج و مسلط در تئاترِ موجود؛ نمونههایی که ضمنِ برخورداری از ساختارِ نقدِ مستدل، نقدِ اثری نمایشی را به نقدِ زمینه و زمانه نیز پیوند میزدند و عملاً زیرساختهایی نهفته را هم به نقد میکشیدند که اثرِ موردِ نقد، چون قلّهی کوه یخ، تنها بخشِ آشکارِ آن است.
اگر نقد و تفسیر و تحلیل با درجاتِ مختلف بر اندیشه و نگره و استدلال و توجه به جزئیات بنا میشوند از «یادداشتِ» مطبوعاتی توقع میرود با طرحِ سریعِ موضوع از منظری خاص، بر نکتهای مشخص انگشت گذارد و ذهنِ مخاطب را با تلنگری موجز به موضوعش معطوف کند. بسیاری از مطالبی که با عنوان یادداشتِ تئاتر در مسابقه شرکت کردهاند از جنبههای زبانی، شکلی و ساختاری یا مضمونی در طیفی از خاطرهنگاریِ شخصی تا نامه و مقاله و… میگنجند، یا موضوعی از موضوعات جاری و رایج روز را، بی طرحِ نکتهای تازه یا نظرگاهِ نویسنده مکرّر میکنند. با این حال، در میانِ یادداشتهای رسیده نمودهایی از مواجههی جدّی با وجهِ «پروبلماتیکِ» تئاترِ موجود و شرایطِ اینجایی و اکنونیاش ـ چون غیابِ امرِ اجتماعی از بدنهی تئاتر موجود، یا جستوجوی نسبت میانِ این غیاب با پسزمینههای تاریخی و اجتماعی ـ نیز به چشم میخورد.
قالب «گزارش» شاید از دشوارترین قالبها در کارِ مطبوعاتی باشد؛ پدیدهای سهل و ممتنع، که با هیچکدام از قالبهای پیشگفته انطباق ندارد ولی ـ به یک تعبیر ـ بهرهای از هرکدام میطلبد. در کنارِ تمامِ اصولِ ساختاری و حرفهای، ارائهی گزارشِ هنر، شناختی از هنر نیز میطلبد؛ و گزارشِ هنر در زمانهی سخت، دریافت و لمس و تجسمی از دشواریِ زمانه. خاصه در این گرهگاهِ تجاربِ آفرینشگران و ثبتکنندگان در روزگارِ همسایگیِ مرگهای آسان و جانهای ارزان.
راست شاید این باشد که هم هنرمندان و هم ناظرانِ فرهیختهی ایشان، و هم ما چند تنی که این بار بر صندلیِ داوریِ آنها نشستهایم، با ادای احترام به آنها که سالی پیشتر در زمرهی اهلِ تئاتر یا مطبوعات بودند و اکنون رفتهاند، همه و همه گزارشگرانِ زمانهای سختیم برای آیندگانی که کاش در پرتوِ کوششهای امروز، فردایی آسودهتر داشته باشند.
فهرست نامزدهای بخشهای مختلف بیستمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر:
بخش گفت و گو:
«مهدی میرمحمدی» از ماهنامه شبکه آفتاب، «میثم جهانگیری» از فصلنامه نمایش شناخت و «عباس غفاری» از خبرگزاری هنرآنلاین
بخش نقد:
«سمیرامیس بابایی» از ماهنامه دنیای تصویر، «آزاده فخری» از ماهنامه نمایش و «شهرام خرازیها» از ماهنامه نمایش
بخش یادداشت:
«عباس غفاری» از خبرگزاری هنرآنلاین، «سیدحسین رسولی» از روزنامه اعتماد و «رویا سلیمی» از روزنامه مردم سالاری
بخش ترجمه:
«اَنیسا رئوفی» از ماهنامه شبکه آفتاب، «فاطمه صمدزاده» از ماهنامه نقش صحنه و «نسیبه جمشیدی شاهرودی» از ماهنامه نقش صحنه
بخش مقاله:
«محسن خیمهدوز» از روزنامه اعتماد، «علی منصوری» از سایت تئاتر شورایی تهران و «بهزاد خاکینژاد» از کتاب انجمن مدرسان تئاتر
بخش عکس:
«حسین گلستان»، «علیاصغر اظهاری خوشکار» و «حمید رضایی»
بخش گزارش:
در این بخش هیأت داوران، نامزدی را معرفی نمیکند.
گفتنی است با توجه به وضعیت بیماری کرونا در کشور و ضرورت رعایت و اجرای دستورالعملهای بهداشتی، در آینده نزدیک که زمان آن متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد، از برگزیدگان بیستمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر، طی مراسمی تقدیر میشود.
بدون دیدگاه