هفتمین جایزه شعر «شاملو» با برگزاری مراسم پایانی و اهدای جوایز به ایستگاه آخر رسید.
به گزارش ایسنا، مراسم پایانی و اهدای جوایز به برگزیدگان هفتمین دوره جایزه شعر «احمد شاملو» به علت محدودیتهای کرونایی، با اکتفا به حداقل تعداد و با حضور اعضای موسسه الف. بامداد، برگزیدگان و داوران این دوره و نیز همسر و برادر بکتاش آبتین در روز یکشنبه (۱۰ بهمن ۱۴۰۰) برگزار شد.
سلماز سپهری، دبیر جایزه شعر «احمد شاملو»، جلسه را با شعری از آبتین آغاز کرد و حاضران به یاد و گرامیداشت چهرههای فرهنگی و هنری همچون این شاعر و مستندساز، هوشنگ چالنگی، ایران درودی و محمدرضا باطنی که در ماههای اخیر از دنیا رفتند، برخاستند و یک دقیقه سکوت کردند.
در ادامه دبیر جایزه شاملو با تشکر از همراهی حاضران گفت: خرسندیمان را پنهان نمیکنیم از اینکه به رغم تمامی تلخیها، پادرجایی و استقامتی به کار بستیم تا جایزه شعر احمد شاملو امسال هفتمین دورهاش را پس پشت بگذارد.
او سپس از علیرضا حسنی، از داوران مرحله اول این دوره جایزه، برای سخنرانی دعوت کرد.
حسنی در خصوص دشواری وظیفه شاعران در عصر حاضر سخن گفت و شعر و تجربه زیسته شاعر را ترکیبی از عشق، آگاهی و شعور دانست.
او در ادامه و در بخشی از صحبتهایش گفت: چه خندهدار میگویند با نیشخند که ما شاعران این سرزمین شعر را گم کردهایم. شعر که جایی نمیرود. همینجا است. شعر آرمیده است در زبان. میچرخد در زندگی و گفتوگوی و کار و بار و حس و حال مردم. ما شاعران این سرزمین، این ماایم گمگشتگان. تا ساحلی میجوییم و دریایی، باید که از چراغ بگوییم و حرمت چراغ را پاس بداریم تا بامداد که شط خورشید ما را به گماگم آبها بخواند.
علیرضا حسنی افزود: برخی از ما پیلهها و تاولها را وامیدارند به حرف زدن. بعضیها هذیانهامان را بالا میآوریم. از شعرهای بعضیمان چرک و خون میزند بیرون و از لای سطرهای بعضیهامان پرستو پر میکشد.
پس از سخنرانی او، از صالح نجفی، از داوران مرحله دوم این دوره دعوت شد.
او سخنانش را با محور قرار دادن مقاله «پایان شعر» جورجو آگامبن و با طرح سوال درباره پایان و غایت شعر آغاز کرد.
نجفی حیات شعر را در تنش بین آوا و معنا دانست و افزود: اگر این تردید مزمن و کشدار تداوم نیابد و معنا بماند، به نثر میرسیم و اگر این تردد در حوزه آوا از بین برود، به موسیقی راه مییابیم. حیات شعر فقط در تنش و تفاوت ممکن است و بنابراین شعر در تداخل بالقوه آوا و معنا زندگی میکند.
صالح نجفی در پایانبندی سخنرانیاش گفت: شعر کارگاه واقعی زبان است. از فلسفه هایدگر به بعد میدانیم که زبان چیزی نیست که ما ساخته باشیماش و بعد وسیلهای در دست ما باشد. زبان خانه بودن است و انسانها در زبان به دنیا میآیند و اگر از آن بیرون بیایند بیخانمان و آواره میشوند. لحظه وقوع شعر شاید لحظهای باشد که کسی در خانه خودش احساس آوارگی و غربت کند. شعر گفتن یعنی شکنجه شدن توسط زبان و زبان را شکنجه کردن از طریق درج سکوت در پیکره زبان.
سپس شعری از کتاب «کوچه دلفینها» سروده مجیب مهرداد، برگزیده اول هفتمین دوره جایزه «شاملو» به نیابت از شاعر که قادر نبود در مراسم حضور پیدا کند، خوانده شد. در ادامه از مریم یاوری، همسر بکتاش آبتین، دعوت شد تا جوایز شایستگان تقدیر این دوره کتاب «اکسپرسیونیسم غمگین» سروده «دیار مردانبگی» و «شیهه» سروده «میثم متاجی» را اهدا کند.
مجموعه شعرهای «به سایه» سروده هرمز علیپور و «فرودگاه آه» سروده فرامرز سدهی منتخبان این دوره «مدایح بیصله» بودند و «دیکتاتوری در سطرهای ابری» سروده زینب فرجی و کتاب «نهنگ حوض» سروده خالد عظیمی منتخبان «هوای تازه» که جوایز و لوح تقدیر به آنان اهدا شد.
مراسم هفتمین دوره جایزه «شاملو» با سپاسگزاری و تقدیر از داوران این دوره، حامیان مالی و تمامی دستاندرکاران و اهدای هدایایی از سوی انتشارات نگاه و چشمه پایان یافت.
بدون دیدگاه