مستندسازی که در دولت گذشته تصمیم به ساخت مستندی درباره ماجرای عجیب سقوط «بورس» گرفته بود، از تهدیدهای امنیتی و ناشناس علیه خود در مسیر ساخت این مستند گفت!
محمدجواد معصومی تهیهکننده مستند «گزارش یک سقوط» به کارگردانی قاسم اکبری از محصولات مرکز مستند سوره، همزمان با عرضه اینترنتی این مستند در گفتوگو با مهر، درباره آن توضیح داد: اواسط سال ۹۹ شاهد بالا و پایین رفتنهای متعدد شاخصهای بورس بودیم که از جایی به بعد یک شیب نزولی شدید پیدا کرد. این در حالی بود که در اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ همه از خوبی بورس صحبت میکردند و شرایط بهگونهای بود که اگر یک نفر این هفته ۲۰ میلیون در بورس سرمایهگذاری میکرد، یک هفته بعد پولش به ۲۵ میلیون تومان میرسید. شیب صعودی بورس در همان مقطع برایم عجیب بود آن هم در شرایطی که بانک سود ۱۸ درصد میداد و مشخص نبود چه اتفاقی افتاده است که بورس چنین سودی را نصیب سرمایهگذاران میکند.
وی افزود: وقتی شیب نزولی بورس تشدید شد، در اطراف خودمان افرادی را میدیدیم که مثلاً ۵۰ میلیون در بورس سرمایهگذاری کرده بودند و ناگهان سرمایهشان به ۱۰ میلیون کاهش پیدا کرده بود! کمی که جستجو کردیم متوجه شدیم این ماجرا هم در بخش مردمی و هم در بخش حاکمیتی ابعاد بسیار پیچیدهای دارد. مسئولان وقت در همان مقطع درباره بورس وعدههایی میدادند و میگفتند شرایط بهبود پیدا میکند اما فردای همان روز شرایط باز هم بدتر و شاخصها منفیتر میشد. برایمان سوال شد که چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟
این تهیهکننده مستند در ادامه گفت: ایده اولیه مستند هم زمانی شکل گرفت که در اتاقی با دوستان نشسته بودیم، یکی از دوستان که بهواسطه سرمایهگذاری در بورس ضرر بزرگی را تجربه کرده بود، خطاب به ما گفت شما که مستندساز هستید بیایید روی این سوژه کار کنید. بهویژه که جایی نیست که بگوید چرا بورس ناگهان بالا رفت، همه به سمت آن ترغیب شدند و چه شد که بعد از آن پایین آمد؟ مدام مردم را ترغیب میکردند که به جای بازارهایی مانند خودرو و طلا، سرمایهتان را وارد بورس کنید. مردم هم که اطلاع نداشتند، نمیدانستند فلان کارخانه هر روز در حال ضرر است اما شاخصش در بورس مثبت ثبت میشود! همه این ابهامات برای ما ایجاد سوال کرده بود.
وی ادامه داد: مردم بهواسطه سفارشهای شخص رئیسجمهور وقت یعنی آقای روحانی به نوعی فریب میخوردند، پول خود را وارد بورس میکردند و خبر نداشتند واقعیت اقتصادی کارخانهها به چه صورت است. سازمان بورس در مقطعی دامنه نوسان را حذف کرد تا همه شرکتها بهصورت غیرواقعی با افزایش سرمایه مواجه شوند. مردم هم از همه جا بیخبر به سمت بورس ترغیب میشدند.
معصومی در ادامه درباره مشاهدات خود در فرآیند ساخت این مستند توضیح داد: در ابتدای مستند صداهایی را میشنوید که ما با سرمایهگذاران در بورس صحبت کردهایم. من خودم از نزدیک سراغ این افراد رفتم و در مقابل سازمان بورس در میدان ونک با آنها به گفتگو پرداختم. بخشی از صداهای این افراد در مستند استفاده شده چرا که راضی به ضبط تصاویرشان نبودند. یک نفر میگفت من خانهام را فروختهام و ۳۰۰ میلیون تومان در بورس گذاشتم، قیمت آن خانه امروز ۶۰۰ میلیون شده و ارزش پول من در بورس به ۲۰۰ میلیون رسیده است! میگفت به همین دلیل همسرم از من طلاق گرفته، بچههایم را هم با خودش برده است و من ماندهام با موتوری که روی آن کار میکنم! آدمهای زیادی شرایط مشابهی داشتند. در این مستند به این نکته اشاره کردهایم که این افراد به راهنماییهای غلط دولت وقت و توصیههای مسئولان بلندپایه دولت برای ورود به بورس اعتماد کردند و در مستند هم اشاره کردهایم که آنچه در این فرآیند از بین رفت در واقع همین اعتماد مردم بود، نه فقط سرمایهها و پول دولت. این اعتماد مردم به دولت بود که از بین رفت و ترمیم آن شاید تا سالها زمان ببرد. شاید هم دیگر امکان بازگشت کامل آن اعتماد قبل، وجود نداشته باشد.
تهیهکننده مستند «گزارش یک سقوط» درباره موانع در مسیر ساخت این مستند هم گفت: این کار در واقع سفارشی از شبکه یک تلویزیون بود. ما پیشنهاد این کار را به تلویزیون دادیم، آنها هم راغب بودند و پرداخت هزینه آن را تقبل کردند اما اصل سوژه دغدغه خود ما بود. در مسیر ساخت مستند افرادی با من تماس میگرفتند، خودشان را مرتبط با نهادهای امنیتی معرفی میکردند و میخواستند که این کار را ادامه ندهیم. افراد ناشناسی بودند که حتی نمیدانستم از کجا به شماره من دسترسی پیدا کردهاند اما پاسخم به همه آنها این بود که ما در این مستند همه حرفهای واقعی را مطرح میکنیم و به دنبال توهین به کسی هم نیستیم. برای همه حرفهای خود هم سند داریم.
اینکه آقای دژپسند در مقام وزیر اقتصاد در تلویزیون اعلام کرد از بورس حمایت میکنیم و از روز بعد از آن بورس شیب نزولی پیدا کرد، یک فکت و واقعیت بود که طرح آن توهین و بیاحترامی به هیچکس نبود.
وی افزود: خیلی وسواس داشتیم که هر حرفی در مستند مطرح میشود درست و همراه با سند باشد اما باز هم افرادی با ما تماس میگرفتند و میگفتند کار را ادامه ندهید چرا که بد میبینید! ما هم میگفتیم هر کار میخواهید بکنید چرا که ما مجوز داریم و همه کارهایمان هم قانونی است. خداراشکر بعد از آن هم اتفاقی رخ نداد و بدون هیچ خطری کار به سرانجام رسید. اما بعد از ساخت حاضر به پخش آن از تلویزیون نشدند و گفتند اجازه پخش ندارید!
معصومی در این زمینه توضیح داد: در همان مقطع در صفحه شخصیام این موضوع را اطلاعرسانی کردم که از قول رئیس وقت صداوسیما اعلام شده بود هیچ محتوایی درباره بورس نباید از تلویزیون پخش شود! عجیب اینکه به ما میگفتند هرچه را درباره بورس در این مستند است، دربیاورید تا آن را پخش کنیم! بعد ما میگفتیم شما اساساً میدانید اسم کار چیست و آیا حتی یک بار آن را دیدهاید؟ چگونه چنین حرفی به ما میزنید؟ اسم مستند ما «گزارش یک سقوط» است، چگونه مسائل مرتبط با سقوط بورس را از آن حذف کنیم؟ در همان مقطع کار را به شبکه پنج دادیم که آنها هم به همین دلیل آن را پخش نکردند. گویا این نامه را به همه شبکهها ارسال کرده بودند.
وی افزود: جالب این بود که این سوژه سفارش تلویزیون بود اما حاضر به پخش آن نبودند! این مستند در زمان ریاست امیر سیاح در گروه دانش و اقتصاد شبکه یک ساخته شد که ایشان همین الان در تیم اقتصادی آقای خاندوزی هستند و از تلویزیون هم رفتهاند. دیگر هم کسی از تلویزیون پیگیر این مستند نشد و این شرایط برای خود ما هم جالب بود. بهویژه که ما اساساً هیچ حرف تندی در این مستند مطرح نکردهایم و اگر میخواستیم به سمت مسائل سیاسی و امنیتی برویم، به راحتی سوژه ما را به آن سمتها میبرد. کافی بود از دو نفر از مالباختهها مصاحبه بگیریم و با دوربین با آنها همراه شویم! اگر این جنس مسائل را در مستند میگنجاندیم که خروجیاش شبیه مستندهای بیبیسی میشد! ما این کارها را هم نکردیم ولی با این حال حاضر به پخش مستند نشدند.
این مستندساز در پایان درباره سوژههای اقتصادی روز که امکان مستندسازی در شرایط فعلی درباره آنها وجود دارد هم گفت: واقعیت این است که بورس آن زمان سوژهای بود که افراد بسیاری با آن درگیر بودند و اصل موضوع هم برای خودم با یک ابهام همراه بود، بههمین دلیل سراغ آن رفتیم تا چنین سوژهای را بپردازیم. مردم سرمایههای زیادی را وارد بورس کرده بودند و در مدت زمان اندکی این سرمایه نصف و یا حتی یک سوم شده بود. اصل موضوع از بین رفتن سرمایه مردم بود که کسی هم درباره آن پاسخگو نبود. واقعیت این است که نیمی از این جریان به دلیل ناآگاهی مردم بود و نیم دیگر آن حاصل هدایت غلط مسئولان وقت بود.
بدون دیدگاه