در سالی که گذشت سینمای ایران با اتفاقات تلخ و شیرین زیادی روبهرو بود؛ ازاستقبال مخاطبان از فیلمهای کمدی روی پرده و رونق سینما نسبت به چند سال اخیرگرفته تا مرگ دلخراش چند سینماگر.
به گزارش مهر، سینمای ایران در سالی که گذشت بهعکسچند سال گذشته با فراز و فرودهای کمتری روبهرو بود و مسیری متعادل و با کمیخوشبینی، مسیری صعودی را در اکران و فروش فیلمها پشتسر گذاشت. بعد از سال۱۴۰۱ که حاشیههایش، دامن سینمای ایران را گرفت، در سال ۱۴۰۲ فضا آرامتر شد وهنرمندان بیشتری به کار خود بازگشتند.
بعد از عبور از چند سال درگیر کرونا و اتفاقهای سال ۱۴۰۱، وضعیت سینمای ایران بابرنامهریزی برای اکران طولانی چند فیلم کمدی پرفروش و استقبال مخاطب از این آثارتغییر کرد. جدا از این اتفاق که به سینما جانی دوباره دمید، شاهد رخدادهای ناراحتکننده و غمانگیزی بودیم که تا مدتها از یادها پاک نخواهد شد؛ خودکشی کیومرثپوراحمد در اوایل سال و در ادامه قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیدهمحمدیفر که با وجود گذشت چند ماه هنوز تازگی دارد.
مانند سالهای گذشته در گزارش پیش رو به برخی از رویدادها و حاشیههای سال ۱۴۰۲در سینمای ایران اشاره کردهایم. آنچه میخوانید مروری است مختصر بر متن و حاشیهیک سال گذشته سینمای ایران در قالب چهار روایت.
روایت اول؛ تحقق رؤیای هزارمیلیاردی شدن زیر سایه فیلمهای کمدی
سال ۱۴۰۲ در سینمای ایران ۵۵ فیلم سینمایی اکران شد که تقریباً همه ژانرها را در برگرفت، اما این فیلمهای کمدی بودند که توانستند گیشه سینما را نجات دهند.
مخاطبان سینما بعد از پشت سر گذاشتن چند سال سخت، نیاز به دیدن فیلمهاییداشتند که برای ۲ ساعت هم که شده کمی حالشان را خوب کند و خنده بر لبشانبنشاند. از این رو در سالی که گذشت، رتبه اول تا پنجم به فیلمهای «فسیل»، «هتل»،«هاوایی»، «شهر هرت» و «ویلای ساحلی» اختصاص داشت و رتبه ششم در اختیاریک انیمیشن کودک و نوجوان با عنوان «بچه زرنگ» قرار گرفت که امید تولید واستقبال از فیلم و انیمیشن برای سینمای کودک و نوجوان را در دل سینماگران ومخاطب این حوزه زنده کرد.
سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با مجموع فروش هزار و ۱۵۳ میلیارد تومان و تعدادمخاطب نزدیک به ۲۷ میلیون نفر به استقبال اکران نوروزی رفت تا رویای ۱۰۰۰ میلیاردیشدن فروش سینما که مدیران سینمایی از چند ماه قبل وعدهاش را میدادند، زودتر ازموعد محقق شود.
آمار فروش و میزان مخاطب سینما در سال ۱۴۰۲ رقم قابل توجهی است و حتی اگرفیلمهایی که سال گذشته به صورت غیررسمی پخش شد، به اکران عمومی درمیآمد،این رقم قدری بالاتر از این هم میرفت. اما از نظر تعداد بلیت، بالاترین تعداد مخاطب۲ دهه اخیر مربوط به سال ۹۷ است که رقم ۲۸ میلیون و ۵۰۰ هزا نفر را رد کرد. در واقعمیتوان فروش رو به رشد سینما در سال ۱۴۰۲ را بیشترین رقم فروش از سال ۹۸ به بعدبه حساب آورد که سینمای ایران درگیر چالشهایی مثل کرونا و اتفاقهای اجتماعیبود.
سینمای ایران در سال ۱۴۰۱ سال کم رمقی را پشت سر گذاشت و اتفاقهای سال،حاشیههایی را برای سینمای ایران رقم زد. بعضی سینماگران اعلام کردند کار نمیکنندو برخی دیگر نگران از واکنش دیگران، جرأت نمیکردند پا به عرصه تولید بگذارند. درماههای ابتدایی سال ۱۴۰۲، هنوز این دغدغه وجود داشت که آیا سینمای ایران میتوانداز ماجراهای چند سال گذشته عبور کند و به فروش قابل قبولی دست یابد؟ اما فیلم«فسیل» کمکم موتور فروش را روشن کرد و در ادامه فیلمهای کمدی دیگری بهچرخه اکران اضافه شدند و در نهایت سال پررونقی را برای سینمای ایران رقم زدند.
البته سازمان سینمایی و از ابتدای سال ۱۴۰۳ و در اکران نوروزی دست به انتخابفیلمهای متنوعی در ژانرهای مختلف زده تا سلیقههای مختلف بتوانند فیلمهای موردعلاقهشان را از میان آثار روی پرده انتخاب کنند. اتفاقی که انتظار میرود تا پایان سالادامه داشته باشد.
البته با توجه به موفقیت فیلم «فسیل» بعید نیست با ساخت موجی از آثار شبیه بهاین فیلم روبهرو شویم و اپیدمی ساخت فیلمهای کمدی کم عمق وارد فاز«فسیلیسم» شود که البته ایرادی هم به تولید چنین فیلمهایی وارد نیست چون درهمه جای دنیا مخاطب خودشان را دارند اما در نحوه اکران و چینش آنها باید درایت وسیاست به خرج داد.
روایت دوم؛ انتشار غیررسمی یا قاچاق فیلم؛ مساله این است!
هنوز سالهایی را به یاد میآوریم که فیلمهای روی پرده یا فیلمهایی که در صف اکرانبودند یا توقیفی به حساب میآمدند ناگهان سر از بازار قاچاق در میآوردند و آه از نهادتولید کنندگان بلند میکردند. پیگیریها برای پیدا کردن منبع قاچاق فیلمها آغازمیشد، اما در نهایت جواب دقیقی برای منشأ لو رفتن این فیلمها به دست نمیآمد. حتی برخی از آنها برای جبران بخش اندکی از ضرر مالی خود شماره حسابی برای واریزوجه بلیت توسط افرادی که غیرقانونی فیلمشان را دیده بودند، اعلام میکردند.
با گسترش فضای مجازی خطر لو رفتن فیلمها به یک اتفاق قابل پیش بینی تبدیل شد. در سالهای اخیر به محض اکران آنلاین فیلمهای روی پرده یا پخش سریالهای نمایشخانگی در پلتفرمهای مختلف، شاهد عرضه باکیفیت این آثار در فضای غیررسمیمجازی هستیم. حتی به دلیل تعداد زیاد سایتها و کانالهای پخش غیرقانونی آثارسینمایی و سریالها در فضای مجازی بسیاری از کاربران ممکن است از غیرقانونیبودن محتوایی که دانلود میکنند، بیخبر باشند. در چنین شرایطی صاحبان سریالهایشبکه خانگی و تهیهکنندههای فیلمهای اکران آنلاین هم میدانند که محصول کارشانهمزمان باکیفیتهای مختلف در کانالهای مجازی عرضه میشود و کمتر صدایاعتراضی بلند میشود.
اما مسألهای که در سال ۱۴۰۲ بیش از سالهای گذشته به چشم آمد، تعداد فیلمهاییبود که در فضای غیررسمی منتشر شدند. لو رفتن این آثار که برخلاف پخش غیرقانونیفیلمهای اکران آنلاین یا سریالهای نمایش خانگی، عنوان قاچاق را یدک میکشند،واکنشهایی را برانگیخت.
از اسفند ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۲ شاهد انتشار غیررسمی فیلمهای «برادران لیلا»، «خطفرضی»، «جنگ جهانی سوم»، «تفریق»، «بیرویا»، «اورکا»، «ارادتمند، نازنین،بهاره، تینا»، «شب، داخلی، دیوار» و حتی نسخه بی کیفیت فیلم «فسیل» به صورتغیرقانونی در شبکههای اجتماعی بودیم.
«برادران لیلا» اولین قربانی این جریان بود؛ فیلمی که بعد از حضور عوامل فیلم درجشنواره کن با حاشیههای فراوانی روبهرو شد و سازمان سینمایی در اطلاعیهای رسمیاکران آن را در ایران منتفی دانست و همزمان تهیهکننده آن یعنی جواد نوروزبیگی هم ازپیگیری قضاdی عوامل فیلم خبر داد. اما فیلم بهواسطه واگذاری حقوق پخش به یکیاز پلتفرمهای بینالمللی، بلافاصله پس از عرضه آنلاین در خارج از کشور، بهصورتگسترده در اختیار مخاطبان ایرانی هم قرار گرفت.
نکته عجیب، استقبال عوامل فیلم بهخصوص سعید روستایی از این اتفاق بود کهعلاقهمندان سینما را به تماشای نسخه غیررسمی فیلم خود دعوت کرد! تهیهکنندهفیلم هرچند همچنان تلاش میکرد با جو رسانهای ناشی از عرضه فیلمش، مدیرانسینمایی را مجاب به صدور مجوز برای اکران رسمی فیلم کند، اما این اتفاق نیفتاد. درادامه انتشار غیررسمی فیلمهای ایرانی شدت گرفت و سه فیلم «تفریق»، «بیرویا» و«ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» هم در مدت ۵ روز منتشر شدند.
تأخیر در اکران عمومی فیلمها و ارسال برخط فیلمهای سینمایی به جشنوارههایجهانی، بهرغم تمام ملاحظههای امنیتی و حفاظتی، آنها را در معرض قاچاق قرارمیدهد و این داستانی است که امسال برای اکثر فیلمهایی که به صورت غیررسمیمنتشر شدند، رخ داد. در این میان فیلم «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» از این فهرستخط میخورد، فیلمی که سالها درگیر چالشهای مختلف برای اکران عمومی بود و درنهایت هم همین کشمکشها سرنوشت فیلم را رقم زد.
شاید جلوگیری از لو رفتن نسخه باکیفیت فیلمهایی که به صورت آنلاین درجشنوارههای جهانی شرکت میکنند یا در اختیار پلتفرمهای خارجی قرار میگیرند،سخت باشد اما حتماً میتوان برای فیلمهایی که در جریان رسمی سینمای ایران تولیدشدهاند و مدتها در صف دریافت پروانه نمایش و اکران ماندهاند، فکری کرد.
روایت سوم؛ عبور به سلامت جشنواره فیلم فجر از حاشیهها
جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر، هیجان سالهال دهههای ۶۰ و ۷۰ را ندارد. طرفداران جشنواره برای دیدن فیلمها در صفهای طولانی نمیایستند و افتتاحیه واختتامیه جشنواره خالی از چهرههای شاخص، جذاب، محبوب و پرطرفداری است کههر اکت و دیالوگ و واکنششان از دید دوربینها و عکاسان دور نمیماند. اهالی رسانهشاید دیگر کمتر شاهد نشستهای خبری پر شور و حاشیهای باشند که اواخر دهه ۸۰ ودهه ۹۰ در سالن سعیدی برج میلاد برگزار میشد و خیلی از بازیگران مطرح و شناختهشده و سینماگرانی که حتی آن سالها فیلمی در جشنواره نداشتندT ترجیح میدادندفیلمها را در کنار اهالی رسانه و منتقدان تماشا کنند و در سالن نمایش فیلم مرکزهمایشهای برج میلاد جا برای سوزن انداختن نبود. مرور این خاطرات به همین چندسال قبل برمیگردد و مربوط به دهه ۶۰ یا ۷۰ نیست بلکه سالهایی را به ما یادآوریمیکند که در اوج تنشهای سیاسی کشور گروههای مختلف از سینماگران در کنار همفیلم میدیدند و اتفاقی هم نمیافتاد.
بعد از برگزاری جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در فضایی کم رمق و پر از حاشیه وحرف و حدیث، انتظار میرفت که جشنواره چهل و دوم با شور و امید بیشتر چه ازجانب سینماگران و چه برگزارکنندگان جشنواره برگزار شود که همین اتفاق هم افتاد. در این دوره شاهد حضور فیلمهای مختلفی در ژانرهای متنوع بودیم که البته میتوانژانر فیلمهای دفاع مقدسی را پررنگتر از بقیه گونههای سینمایی دانست. نکته موردتوجه در فیلمهای دوره چهل دوم کم رنگ بودن بخش خصوصی و سینمای مستقل درجشنواره و حضور بیش از حد انتظار فیلمهای ارگانی بود که اکثراً با مشارکت دو یا چندنهاد و ارگان مختلف تولید شده بودند که البته چنین اتفاقی با توجه به رکود سینمایایران در سال ۱۴۰۱ دور از انتظار نبود و همین رویکرد باعث شده بود سازمان سینمایی باسری بالا به استقبال برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر برود.
البته جشنواره چهل و دوم هم حاشیه کم نداشت از اظهارنظرهای اعضای هیأتانتخاب قبل از آغاز این رویداد تا حاشیههایی که پرویز شیخ طادی در افتتاحیهجشنواره رقم زد و فضای سرد و خالی از هیجان و چهره اختتامیه و اشتباه محمدخزاعی در خواندن دعای تحویل سال گرفته تا واکنشها به برگزیده شدن برخی فیلمهاو چهرهها و از همه مهمتر حاشیههایی که فیلم «بی بدن» برای نبودنش در بخشسودای سیمرغ درست کرد. در کنار اینها پخش مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در برجمیلاد که منجر به برد ایران شد شور و هیجان قابل توجهی را به اهالی رسانه تزریق کردو باعث شد حالشان برای چندساعت خوب باشد که البته این حال خوب چند روزبعدش در جریان بازی ایران و قطر تکرار نشد و باخت ایران باعث دلسردی و بی حسیحاضران در برج میلاد شد.
با تمام حاشیهها و افت و خیزهایی که جشنواره فیلم فجر در این ۴۲ سال پشت سرگذاشته همچنان میتوان آن را مهمترین رویداد سینمایی سال دانست که امید میرودبتواند به روزهای اوجش باز گردد و اهالی سینما برای حضور در آن ذوق و شوق گذشتهرا داشته باشند.
روایت چهارم؛ مرگ دلخراش ۲ کارگردان نامآشنا
وقتی ۱۶ فروردین خبر خودکشی کیومرث پوراحمد نویسنده و کارگردان سینمای ایرانمنتشر شد، فضای جامعه و مخصوصاً اهالی سینما را بهت و اندوه فرا گرفت. کیومرثپوراحمد و فیلمهایش، از «قصههای مجید» دوستداشتنی تا «خواهران غریب»،«به خاطر هانیه» و «اتوبوس شب» در خاطره جمعی نسل دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ جا خوشکرده و به فیلمساز محبوب خیلی از ما تبدیل شده بود. در سالهای اخیر فیلمهایپوراحمد جذابیت گذشته را نداشت و با واکنشهای منفی منتقد و مخاطب روبهروشد، اما نمیتوان پوراحمد را در سینمای پس از انقلاب و نگاه ناتورالیستی و معطوف بهزندگی که او به سینمای ایران هدیه داد، نادیده گرفت.
مرگ پوراحمد و شیوه دلخراش پایان زندگی او دردناک و باور نکردنی بود و مثل هرحادثه مشابه، بازار شایعه درباره نحوه مرگش داغ شد. پوراحمد با رفتنش سینمایایران را داغدار و از حضور کارگردانی شوخطبع محروم کرد.
بعد از مرگ کیومرث پوراحمد، حادثه دردناک دیگری برای سینمای ایران رخ داد. بامداد۲۳ مهر خبر رسید داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر در ویلایشخصیشان در کرج به قتل رسیدهاند. باورکردنی نبود و به نظر میرسید کارفیکنیوزهایی باشد که هر چندوقت یک بار کمر به مرگ یه هنرمند مشهور میبندند تاقدری بازدید و لایک بگیرند. اما خبر صحت داشت و سینمای ایران بعد از گذشت چندماه از مرگ کیومرث پوراحمد با یک حادثه دیگر روبهرو شد. اتفاقی تکان دهنده ودلهرهآور که ما را یاد قتل دلخراش شارون تیت همسر رومن پولانسکی میاندازد؛ قتلیکه توسط گروه چارلز منسون در خانه پولانسکی اتفاق افتاد.
نیازی به بازگو کردن پرونده نیست، این یکی از مهمترین اتفاقهای سال گذشته استکه مردم عادی را هم درگیر خود و پیگیری ماجرا کرد.
سینمای ایران، کارگردانی را از دست داد که با فیلمهایش نقش مهمی در موج نوسینمای ایران داشت؛ حتی اگر فیلمهای اخیر او را دوست نداشته باشیم، نمیتوانیمتأثیری را که فیلمهایی مثل «هامون»، «پری»، «سارا»، «لیلا»، «اجاره نشینها»،«بانو»، «مهمان مامان»، «گاو»، «سنتوری»، «آقای هالو» و … بر ماگذاشته، انکارکنیم.
پایان زندگی ۲ کارگردان ایرانی از ۲ نسل مختلف خیلی سینمایی رقم خورد؛ یکی توسطخود کارگردان و دیگری به سبک برخی سکانسهای فیلمهای مسعود کیمیاییکارگردان همنسل مهرجویی، بوی خون میداد. عکسهای تکان دهندهای که از هر ۲حادثه منتشر شد، بر شدت ماجرا افزود؛ عکسهایی که به این زودی از خاطر ما پاکنمیشود.
بدون دیدگاه