نقش معلم بهعنوان یکی از جذابترین محکها برای هر بازیگر، بهوفور در سینمای ایران تکرار شده است. اما در این میان، برخی نقشها بهواسطه نوع اثرگذاری و تحلیل دقیقتری از وضعیت معلم در یک موقعیت حساس، به شکل بهتری در حافظه بصری سینمادوستان به یادگار ماندهاند.
به گزارش ایرنا، امروز، روز معلم است. روزی که همه ما از کودکی، آن را محترم و ویژه میدانستیم و به یاد بزرگترین معلمهای زندگی خود میافتیم.
نقش معلم اما یکی از جذابترین نقشها برای نویسندگان و کارگردانان است. نقشی که یک بازیگر، با تجربه و خاطراتی که از مابهازای آن دارد، میتواند ابتکارات بسیاری را در خلق یک نقش ویژه پیاده کند. به همین دلیل است که بسیاری از بازیگران شاخص سینمای ایران، حداقل یکبار در نقش معلم ظاهر شدهاند و برخی از آنها توانستهاند با این نقش، یکی از برترینهای کارنامه خود را رقم بزنند.
در ادامه به ۱۰ بازیگری خواهیم پرداخت که خاطرهسازی بیشتری را با نقش معلم، برای مخاطبان سینمای ایران به همراه داشتهاند.
پرویز فنیزاده
پرویز فنیزاده در سال ۵۱، یکی از بهترین نقشهای عمر خود را در رگبار بیضایی ایفا کرد. آقای حکمتی با آن عینک تهاستکانی که وقار ویژهای را در هیبت و نگاه خود میپروراند، با آنکه نمادی از یک دوران سیاه بود اما بهشکلی موازی، درگیر جریانهایی شد که جایگاه معلم بودن او را به شکلی برجسته، در کانون توجهات قرار داد. این نقشآفرینی در سینمایی که طی آن سالیان، توجه چندانی به این مقوله نداشت، بسیار دیده شد.
فرامرز قریبیان
فرامرز قریبیان در فاصله سالهای ۵۸ تا ۶۴، در ۳ فیلم جنگ اطهر، آوار و سایههای بلند باد، نقش معلم را بازی میکند. ۳ نقش متفاوتی که ویژگی مشترک آنها، صبوری ذاتی این بازیگر بود. نقشهایی که بیش از کنشمندی بیرونی، استقامت فردی و شکیبایی نفس معلم را نشانه گرفته بودند تا وی در برابر موقعیتهای مختلف، دست به عکسالعملهای احساسی و لحظهای نزند. قریبیان که تا پیش از این ۳ فیلم، یکی از بازیگران شاخص سینمای پیش از انقلاب بود، با این ۳ نقش، توجهات بسیاری را به سمت خود معطوف کرد تا این ۳ نقشآفرینی در خاطره سینمایی سینمادوستان نقش ببندد.
علی نصیریان
مسعود جعفریجوزانی در سال ۶۴، فیلم جادههای سرد را جلوی دوربین برد. فیلمی که علی نصیریان، نقش محوری آن را با عنوان آقامدیر بازی کرد. فارغ از سادگی و صمیمیت نقش، آقامدیر در این فیلم، درس زندگی به شاگردانش میداد. نگاه آقامدیر به شاگردانش، برخلاف روال آموزش دهه ۶۰، محدود به کتاب و فرآیند آموزشی کلیشهای نبود بلکه امیدآفرینی برای بچههای روستایی بود که میخواستند مانند درخت، سرما را به زمین بزنند.
خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در سال ۶۵، رابطه را بازی کرد. معلم دلسوزی که پی میبرد یکی از شاگردانش که کرولال است، نمیتوان آن ارتباط مفید را با آدمهای اطراف خود برقرار نماید. تاثیرگذاری بازی شکیبایی در این فیلم آنجایی است که وی تلاش میکند تا در فرامتن، روحیه خودباوری را به دانشآموزش تزریق کند و به وی بفهماند که مقصر تنهایی او، خودش است. تلاشی که خیلی زود به بار نشسته و از یک موتیف غمبار، کلاژی از امیدواری و روشنی بیرون میآید. البته شکیبایی، ۳ سال بعد نیز در عبور از غبار، یک نقشآفرینی احساسی و دراماتیک از شمایل یک معلم غصهدار را ایفا کرد.
بیژن امکانیان
بیژن امکانیان در سال ۶۵، در دبیرستان بهترین فیلم اکبر صادقی، یکی از بهترین بازیهای عمرش را به نمایش میگذارد. او در این فیلم، نقش علی ناصری را بازی میکند. معلمی که مدتی درگیر اعتیاد بود و حالا با بازگشت به زندگی طبیعی، تمام تمرکز او بر روی مسیری است که شاگردانش را به اعتیاد نرساند. امکانیان در این فیلم به خوبی توانست یک مقارنه احساسی از تقابل گذشته خود با زندگی حال شاگردی که درگیر اعتیاد است را به نمایش گذاشته و بهعنوان بازیگر، تاثیرگذاری خوبی را بر فضای فیلم مستولی نماید.
هما روستا
هما روستا در سال ۶۶، در فیلم پرنده کوچک خوشبختی، یک نقشآفرینی خیرهکننده دارد. معلم روانشناسی که در مدرسه کودکان استثنایی مشغول به کار میشود و ماحصل تربیت رفتاری او بر روی یک دانشآموز بیشفعال، به مراتبی از فداکاری و جنون ختم میشود که مخاطب را تحتتاثیر قرار میدهد. روستا در این فیلم پوران درخشنده، بهاندازهای در لایههای زیرین نقش فرو میرود که دست بالا را در بروز ابتکارات فردی داشته و مخاطبش را در هر برهه روایی فیلم، غافلگیر میکند.
حسین سرشار
حسین سرشار در سال ۶۸، یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را در فیلم فانتزی ای ایران به ثبت رساند. آقای سرودی که همزمان تلاش داشت تا شاگردانش از آن حالت رخوت همیشگی نجات داده و آنها را خلاق بار بیاورد. در همین رویکرد بود که وی موانعی چون مکوندی را سد راه خود میدید تا وجه مبارزه بازی او نیز بهعنوان یکی از شاخصههای یک معلم فداکار در این فیلم ناصر تقوایی، نظر هر مخاطبی را به خود جلب کند. آنچه از آقای سرودی در این فیلم دیدیم، نوعی دلسوزی و ازخودگذشتگی برای یک اصلاح حیاتی بود که میتوانست درس زندگی بزرگی باشد برای تمام دانشآموزان آن روستا.
رضا عطاران
شاید کمترکسی تصور میکرد که رضا عطاران در یک فیلم کمدی بتواند نقش یک معلم شیمی را تا این اندازه ماندگار بازی کند. ورود آقایان ممنوع؛ معلمی که از یک سو، تحت جبر سنگین مدیر مدرسه قرار داشت و از سوی دیگر، تلاش داشت تا شاگردانش را در المپیاد، سربلند بیرون بیاورد. ضلع سوم این قاعده نیز موضوع عاشق شدن بود که وی با یک پیرنگ مشترک که منگی بیش از اندازه او بود، توانست این منگی را به عنوان نخ تسبیح هر سه ضلع این داستان به هم سنجاق کرده و یکی از معلمهای ماندگار سینمای ایران شود.
شهاب حسینی
شهاب حسینی در فیلم فروشنده، یک نقشآفرینی زیرپوستی را تجربه کرد. حسینی در این فیلم، در قامت معلم دبیرستان و بازیگر تئاتر است. اما آنچه جزو نشانهشناسی رفتاری وی میبینیم، روحیه معلمی و آرام او است که سبب میشود تا وی در مواجهه با سختترین تصمیمها، بهمانند یک انسان فرهنگی و متعهد رفتار کند. درواقع، عمادی که در فیلم فرهادی دیده میشود، بیش از آنکه روحیه متهورانه یک بازیگر را داشته باشد، یک معلم آرام است که با شخصیتپردازی درست و بازی اصولی توانسته کمک بزرگی به رسوب المانهای این شخصیت در کلیت فیلمی کند که وی حلقه مرکزی روایت آن است.
جواد عزتی
جواد عزتی در فیلم خورشید مجید مجیدی، اگرچه نقش کوتاهی را تجربه کرده اما توانسته تصویر جدیدی از معلم را به سینمای ایران الصاق کند. تصویری که طبق آموزههای روز است و طی آن، دوستی صمیمانهای میان معلم و شاگردان برقرار میشود. بر پایه این دوستی است که انسانیت و اخلاق، در جایگاه کتاب و آموزههای کلیشهای تدریس قرار گرفته و یک همخوانی مشترک از دو نسل را به تصویر میکشد. درواقع آن رگههای روشنفکری که از معلم آزادیخواه و دلسوز دهه ۶۰ در سینمای ایران ترسیم شده بود، حالا در اواخر دهه ۹۰، با این نقشآفرین جواد عزتی، بهروزرسانی شد تا عزتی، نقشی ویژه را در کارنامه خود تجربه کند.
بدون دیدگاه