ژاله آموزگار، استاد زبانهای باستانی دلیل نبودن نامهای «ماد» و «هخامنشی» در خداینامههای پهلوی را باید ناشی از گرایش دینی این آثار دانست و این احتمال را مطرح کرد که سالنامه شاهان دوره هخامنشی به نوعی دگرگون شده و خداینامههای دوره ساسانی جایگزین آن شده است.
به گزارش ایسنا، ژاله آموزگار، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ در همایش ملی «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی»، که از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، این پرسش را که چرا نام مادها و هخامنشیان در اوستا و متون پهلوی نیامده است؟ بخش کوچکی از دغدغه «جهان ایرانی» دانست و در پاسخ به آن توضیح داد: درباره این موضوع ایرانشناسان اظهارنظرهای مفیدی کردهاند و من هم در چند مقاله اشاراتی به این موضوع داشتهام و اکنون به اختصار سعی میکنم با چکیدهای از این نظرات به بررسی این موضوع بپردازم.
او افزود: دلیل نبودن نام ماد و هخامنشی در خداینامههای پهلوی را باید ناشی از گرایش دینی این آثار دانست. موبدان تاثیر مستقیم بر ارائه تاریخ گذشته ایران داشتهاند و هر چه خلاف نظر و سیاست دینی آنها بود، حذف میشد. این جهتگیری اختصاص به مردان دوره ساسانی ندارد. تاریخ ارمنستان تحت تاثیر کتاب مقدس است و جهانبینی مسیحی کاملاً در آن روشن است. مسائل تاریخی کتاب عهد عتیق با کتاب یهودیان یکسانی ندارد و تاریخ اسلام نیز تحت تاثیر قرآن کریم شکل میگیرد. به این معنی که طبری و دیگر تاریخنگاران مسلمان که کتابهای تاریخی خود را همانگونه که در قرآن مجید توصیف شده است، آغاز میکنند.
این پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی ادامه داد: در سنت اوستایی هم پیشدادیان و کیانیان جای مادها، هخامنشیان و اشکانیان را میگیرند. شاهان سلسله اساطیری اوستا جایگزین فرمانروایان واقعی ایران میشوند و زندگینامه شاهان تاریخی به نوعی در شاهان روایی خداینامهها جلوه یافتهاند. در مقالات خالقی مطلق این موارد به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال ویژگیهای «دیااکو» شاه مادی را در شخصیت «هوشنگ پیشدادی» میتوان دید و رویدادهای زندگی «کوروش» را در روایتهای مربوط به «کیخسرو» میتوان یافت. گرچه برای فرمانروایان هخامنشی نیز اهورامزدا بزرگترین خداست، ولی در آن دوره ما با سازمان دینی منظمی همچون دوره ساسانی روبهرو نیستیم و شاید تسامح دینی کوروش و دیگر فرمانروایان هخامنشی با طبع سختگیرانه موبدان ساسانی چندان سازگاری نداشته است. ضمناً این را به یاد داشته باشیم که در روایتهای ساسانی از داریوش اول و داریوش سوم به صورت «دارا» یاد میشود. به «بلاش» یا «بلاش اشکانی» به عنوان کسی که دستور جمعآوری کتاب اوستا را داده است، اشاره میشود. با اینکه اشکانیان سلسلهای هستند که ساسانیان روی خوشی به آنها و حماسههایشان نشان ندادهاند.
آموزگار گفت: پس میتوانیم این احتمال را بدهیم که سالنامه شاهان دوره هخامنشی به نوعی دگرگون میشود و خداینامههای دوره ساسانی جایگزین آن میشود. تاریخی مناسب و مطابق آیین غالب آن دوره، ولی شخصیتهای برجسته تاریخی گذشته به گونهای با شخصیتهای اساطیری همسانی مییابند و این خود دلیلی میشود بر اینکه نام رسمی مادها و هخامنشیان از متون دینی کنار برود.
بدون دیدگاه