شیرهای میدان حُر به این بهانه که اثر تاریخی و ثبت ملی نیستند و جنسشان از فایبرگلاس بوده، بدون اطلاع میراث فرهنگی تخریب شدند تا به گفته مسببان این موضوع، شیرهای جدیدتر شکل دیداری بهتری به این میدان بدهند. اما داستان این شیرهای غرّان چه بوده و با تخریب آنها چه اثر ماندگاری از تهران کم شده است؟
به گزارش ایسنا، پس از تخریب شیرهای میدان حُر و پخش تصاویر آن در رسانهها و فضای مجازی، معاون میراث فرهنگی استان تهران گفت که مجسمههای میدان حر اثر استاد غلامرضا رحیمزاده ارژنگ در ششم بهمنماه سال ۱۳۹۸ با شماره ۱۴۴۳ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است که شامل مجسمه نبرد گرشاسب با اژدها میشود. بنابراین شهرداری هر اقدامی با هر عنوانی در محدوده میانی میدان انجام دهد باید از اداره کل میراث فرهنگی استان تهران استعلام بگیرد و مرمت مجسمههای این میدان بدون هماهنگی و اطلاع بوده است.
شاپور دیوسالار ـ معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران ـ هم که مسؤول این قضیه بوده است، در پاسخ به واکنشها و انتقادها گفته مجسمههای شیرهای اطراف اثر اصلی ثبت ملی نیست و قرار گرفتن این تندیسها در معرض فعل و انفعالات جوی و جنس نه چندان پایدار فایبرگلاس بهکاررفته در بدنه این آثار، باعث شده شکل نامناسبی ایجاد شود و چهرهای زشت و زننده به این اثر ملی بدهد؛ بر همین مبنا و با توجه به وظیفه سازمان زیباسازی که متولی مرمت و تولید حجم و مجسمه در سراسر شهر است، بنا بر این شد که این چند مجسمه مرمت شوند.
شیرهای میدان حر از جمله مجسمههایی بود که پس از انقلاب تخریب شد. سال ۸۴ شیرها توسط همان استادکاری که در ساخت مجسمههای میدان نقش داشت، زندهسازی شد و حالا بار دیگر به انگیزه جایگزین کردن شیرهایی با شکلی بهتر، تخریب شده است.
این ماجرا شورای شهر را وارد موضوع کرده است. حجت نظری ـ سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران ـ تاکید کرده است: این شیرها دهههاست در اطراف میدان حر قرار گرفته و در عکسها و تصاویر مربوط به سالهای پیش از پیروزی انقلاب نیز این شیرها در اطراف میدان قرار دارد، از اینرو گرچه پیکره نبرد گرشاسب با اژدها به شماره ۱۴۴۳ ثبت شده، اما محیط پیرامون آن نیز باید تابع مقررات مربوط به حریم آثار تاریخی باشد.
او گفته در صورتی که هرگونه تقصیر و کوتاهی در این زمینه محرز شود با عاملان آن برخورد خواهد شد.
اگرچه سازمان زیباسازی قائل بر این است که شیرهای میدان حر چندان هم ارزش هنری و البته تاریخی نداشته و قرار است اثری با ارزش هنری بالا و ماندگار در آن محل جایگزین شود، اما محمدابراهیم لاریجانی که در زمان اضافه شدن مجسمههای شیر به میدان حر، مسؤولیت اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۱۱ را داشت، نظر دیگری در اینباره دارد و تاکید میکند که این شیرها هنر دست استاد میرحسن ارژنگ، پسرخاله مرحوم غلامرضا رحیمزاده ارژنگ بوده که با همکاری یکدیگر پیکر نبرد گرشاسب و اژدها را در میدان باغشاه (حر) ساختند، که اتفاقا ارزش هنری داشت و در تخریب آن اشتباه کردهاند.
او ماجرای شیرهای میدان حر را برای ایسنا اینگونه شرح میدهد: انقلاب که میشود شیرهای میدان حر یا باغشاه قدیم را همزمان با مجسمههای دیگر خراب میکنند، تا سال ۱۳۸۴ در این میدان نه از شیر خبری بود و نه از پایههای آن. در آن دوره ابوالقاسم وحدتی اصل که مدیر سازمان زیباسازی شهرداری بود، اعتقاد داشت باید آثار تاریخی و فرهنگی شهر را زنده و بازپیرایی کنیم و به مکانهای تاریخی شهر بها بدهیم. برای همین پروژهای برای شناسایی این آثار تعریف شد. بر همین اساس، در منطقه ۱۱ مجسمه ابوسعید ابوالخیر به میدان منیریه که نام عارف و شاعر نامدار ایرانی را به آن داده بودند، اضافه شد. دروازههای قزوین در میدان قزوین که محل قرار گرفتن یکی از دروازهای قدیم تهران بود، نمادسازی شد. در تقاطع خیابان اسکندری و آذربایجان که به آن سهراه رشدیه گفته میشود سردیسی از رشیدیه ـ از پیشگامان نهضت فرهنگی ایران و مؤسس مدارس نوین در ایران ـ قرار گرفت. در جریان همان بررسیها، متوجه شدیم در میدان حر چند مجسمه شیر وجود داشته، با اداره میراث فرهنگی تهران مکاتباتی داشتم و یکسری مستندات بهدست آمد. در عکسهای قدیمی تصویر چهار شیر در اطراف پیکره میانی دیده میشد.
او ادامه داد: آن زمان، روی شیر حساسیتهایی وجود داشت، میگفتند مظهر طاغوت است. برای همین تحقیق بیشتری انجام دادیم. در سازمان زیباسازی به این نتیجه رسیدیم که شیر تعابیر بسیار دارد؛ از جمله نماد مولا علی (ع) است. ضمن اینکه ما قصد نداشتیم کار سیاسی انجام دهیم، میخواستیم نمادهای تاریخی شهر را برگردانیم و این هیچ ربطی به طاغوت نداشت. این طرح در سازمان زیباسازی تصویب شد و قرار بر این بود که نصف بودجه را سازمان بدهد و نیمی دیگر از بودجه را شهرداری مناطق تامین کنند.
لاریجانی گفت: در تحقیقات بیشتر، متوجه شدیم استاد غلامرضا رحیمزاده ارژنگ درگذشته است و پسرخاله و همکار استاد، میرحسن ارژنگ، خوشبختانه هنوز عمرشان به دنیا است. او را نخستین مجسمهساز واقعگرا در ایران مینامیدند. استاد آن موقع حدود ۸۰ سال داشتند. وقتی پیشنهاد زندهسازی شیرهای میدان حر را دادیم بغض کرد و گفت «جوان تو کجا بودی تا حالا. من ۲۰ سال است خواب استاد را میبینم که غمگین است و درخواست دارد شیرها را که محافظان پیکر گرشاسب هستند، دوباره بسازم…»، حتی گفت حاضر است بیمزد این کار را انجام دهد و فقط هزینه مصالح و کارگاه را ما تامین کنیم.
او اضافه کرد: قرارداد ساخت چهار مجسمه شیر غران میدان حر با هزینه ۴۰ میلیون تومان بسته شد. این هزینه صرف کارگاه، مصالح، ساخت چهار مجسمه شیر، تزئینات پایه مجسمه میانی (نبرد گرشاسب) و زنجیرههای مسی در اطراف میدان شد. به گفته استاد ارژنگ، در طرح اولیه میدان زنجیرهای مسی وجود داشت که آن را هم برداشته بودند و میدان را فضای سبز کرده بودند. فرایند ساخت آن مجسمهها، جانمایی و اضافه کردن جزئیات دیگر حدود سه ماه زمان برد. استاد روی جزئیات دقت، ظرافت و حساسیت زیادی داشت. معتقد بود مجسمههای شیر دقیقا باید در محل اصلی و قدیمی قرار گیرد و چون خیابانها تغییر کرده و عریض شده بود، پیدا کردن محل اصلی سخت بود. استاد ارژنگ در کارگاه آقای دماوندی کار میکرد، درحالی که طبق گفته ایشان، کارگاه اولیه زیر میدان، در فضایی به وسعت حدودی ۲۰۰ متر بود که ظاهرا بعدها محل آن را پر کرده بودند.
لاریجانی گفت: مهم این است که آن شیرها را استادی ساخته که قبلا در ساخت مجسمههای میدان حر نقش داشته است. اگر قرار بود سراغ هر هنرمند دیگری برویم که قضیه ایراد داشت و آن مجسمهها هم اصالت نداشت. ما سراغ شخصی رفتیم که مجسمهسازی حاذق بود و پیمانکار نبود. خاطرم هست آن موقع که شیرها را به میدان اضافه کردیم، روزنامهها سر و صدای زیادی کردند و علیه این کار مطالب انتقادی تندی هم با این مضمون که نماد طاغوت به تهران اضافه شده، نوشتند. تحت فشار زیادی قرار داشتیم.
او در ادامه اظهار کرد: شاید این نظر را مطرح کرده باشند که این شیرها مجسمههایی تاریخی نیستند، اما سوال این است مجسمهای که حدود ۱۵ – ۱۶ سال از عمرش میگذرد چه نیازی به مرمت داشته است؟ به هر حال این شیرها جزء الحاقات مجسۀ ثبتشده است، باید برای مرمت و تخریب حساسیت نشان میدادند، باید داستان شیرها را پرسوجو میکردند، تحقیق میکردند استاد و هنرمند سازنده شیرها چه کسی بوده است. استاد میرحسن ارژنگ، مجسمهساز بنام و اثرگذاری بودند، نباید اثر او را تخریب میکردند. مثل این میماند که مجسمه فردوسی، آرش کمانگیر و … را به انگیزه مرمت تخریب کنیم و کار هنرمند دیگری را جایگزین کنیم. یا مثلا مجسمه استاد جمشید مشایخی را بسازیم، پنج سال بعد خراب کنیم تا مجسمه دیگری جایگزین شود؛ تکلیف استاد سازنده قبلی چه میشود!؟
او افزود: اگر پیشینه تاریخی مجسمه شیرها را کنار بگذاریم، این مساله مهم است که آنها را یک هنرمند بااصالت ساخته است. به نظرم سازمان زیباسازی در جریان سوابق این مجسمهها نبوده است و نمیداند این شیرها اثر هنری استادی است که در دو دوره تاریخی بههم متصل شده است. از سوی دیگر، فکر میکردند مجسمهها کامل از جنس فایبرگلاس باشد، درحالی که اصل مجسمه از بتن ساخته شده، همانند پیکر میانی میدان و فقط روی آن و بخشهایی، برای راحتی در نگهداری و نشان دادن جزئیات، فایبرگلاس شده است. برای همین وقتی تخریب شده به مشکل برخوردند و متوجه شدند بدنه اصلی بتنی بوده است. موقع ساخت شیرها، استاد ارژنگ بر این عقیده بود که ظرافت و حالت خشم باید روی صورت شیر به تصویر کشیده شود و با بتن نمیشد این کار را انجام داد، تصمیم گرفتند در بخشهایی از مجسمه از فایبرگلاس استفاده کنند. استفاده از این ماده به معنای آن نیست که مجسمه را ماشینی ساخته باشند و یا بیارزش باشد. استاد میرحسن ارژنگ به معنی واقعی در کارش عشق، تعهد و تخصص داشت.
لاریجانی درباره نظر مسؤولان میراث فرهنگی برای ساخت عین به عین شیرها، پس از تخریب، اظهار کرد: باید سراغ آقای دماوندی که صاحب کارگاه بود بروند، استاد هم خوشبختانه عمرشان به دنیا است، هرچند از موضوع تخریب مجسمهها هیچ اطلاعی ندارند و من در تماسی که با ایشان داشتم نتوانستم این خبر تلخ را بدهم. اما استاد آن زمان دقیق کار میکرد، اتود و نقشه دارد. حتی در آرشیو سازمان زیباسازی، اطلاعات و جزئیات آن موجود است، اگر بخواهند میتوانند از هنرمند و اطلاعات اصلی استفاده کنند.
بدون دیدگاه