جبار آذین
دو روز قبل،‌ دوستِ خبرنگاری تماس گرفت و خواست با من درباره هیات انتخاب پرمسئله جشنپاره فیلم فجر گفت‌وگو کند.‌
عذرخواهی کرده و گفتم،‌ تمایلی ندارم در این مورد صحبت کنم.‌ اصرار کرد و من گفتم:‌ حرفهای من به درد شما نمی‌خورد و بعید می‌دانم در روزنامه شما چاپ و منتشر شود.‌
گفت،‌ دبیرِ سرویس به من گفته حتما از شما مصاحبه بگیریم و اگر نگیرم،‌ برایم بد می‌شود و فردا باید منتشر شود.‌
گفتم: گرچه می‌دانم، صحبت‌های من در نشریه شما کار نخواهد شد،‌ ولی برای اینکه به شما ثابت شود که این اتفاق نخواهد افتاد،‌ چند کلمه‌ای برایتان می‌گویم و گفتم و او ضبط کرد و نوشت.‌
دو روز گذشت و خبری از چاپ گفت‌وگوی من نشد.‌ او که از کلماتش شرمندگی می‌بارید، برایم نوشت،‌ حق با شما بود،‌‌ سردبیر گفته،‌‌ این مصاحبه تند و صریح است و قابل چاپ نیست.‌‌ دبیر سرویس به او گفته بود،‌ اگر چنین چیزی چاپ شود،‌ به ما کارت و بلیت جشنواره نخواهند داد و…‌ اما،‌ربد نیست آنچه من به خبرنگار گفته بودم را در این یادداشت بیاورم تا شما هم بدانید که من چه گفته‌ام که اجازه چاپ و انتشار نیافت.‌
به او گفته بودم، در آغاز بگویم،‌ بخشی از مطالبی که پیرامون جشنپاره موسوم به فیلم فجر و هیات‌های انتخاب که نه هیات‌های انتصاب آن در رسانه‌ها مطرح می‌شود،‌‌ دستپخت خود آن‌ها و رسانه‌های وابسته به سازمان مستعمل سینمایی و بنیاد هزار فامیل فارابی و جشنپاره‌چی‌ها برای بازار گرمی است.‌
و اما نظرات من درمورد هیات انتصابِ شوی جشنپاره،‌ از نگاه من،‌ چون خانه سینما و ارشاد و سازمان یاد شده از پای‌بست ویران‌اند،‌ لذا عوامل آن‌ها هم از این بلا متاُثرند. بدینگونه که چون بر صندلی وزارت ارشاد فردی نشسته که چیزی از وزارت و هنر و سینما و مشکلات و معضلات فرهنگ و هنر و سینما نمی‌داند و اهالی هنر و قلم را نمی‌شناسد و ناتوان است،‌ یک وزیر اشتباهی است،‌ به دلیل ندانم‌کاری و سهل‌انگاری و اشتباه بودن، مسئولیت اداره سینما و هنر کشور را به دو اشتباهی دیگر سپرده و آن‌ها نیز به نوبه خود افراد اشتباهی را به خدمت گرفته‌اند.‌
وقتی وزیر و رئیس و معاون اسن چنین باشند،‌ همه چیز و از جمله‌ انتصاب‌های آن‌ها هم اشتباهی خواهند بود.
واضح اینکه،‌ در ادامه تخریب‌های سینما توسط نامدیران آن و از جمله شقه شدن فیلم فجر به دو جشنپاره بودجه برباد ده و‌ بدون ثمر،‌ عواملِ برگزاری آنها هم،‌ افزون بر اشتباهی بودن،‌‌ انتصابی و تابع نظرات روُسای خود هستند و به اصطلاح انتخاب‌هایشان نیز سفارشی و دولتی است.‌
در واقع هیات‌های انتصابی،‌ مجری فرامین اربابانشان هستند.
آنها فیلم‌هایی را گزینش می‌کنند که مورد پسند انتصاب کنندگان خود هستند و هیات انتصابی داوران هم از میان همین فیلمهای دستچین سفارشی برای جشنپاره‌شان،‌ فیلم انتخاب می‌کنند.
این سیر و روند غلط به معنای آن است که هیات‌های انتصابی و سازمان سینمایی و جشنپاره،‌ اشتباهی‌اند و ارتباطی با سینما و هنرمندان ملی و مردمی ندارند و همه چیز آن‌ها نمایش و اغواگری برای خوار کردن سینما و سینماگران و حیف و میلِ پول ملت و سرمایه ملی است…”
به نظر شما آن روزنامه یا دیگر رسانه‌های وابسته دولتی و نهادی و… شجاعت چاپ حرف‌های مرا دارند و یا منافعشان اجازه چنین کاری را به آن‌ها می‌‌دهد؟‌
نه تنها در خصوص سینما و هنر و فرهنگ،‌ شما چنانچه از هر مشکل و بحران دیگر در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هم‌ چنین رُک و صادقانه و عدالتخواهانه سخن بگویید،‌ بدون تردید سخنان‌تان توسط نامسئولان و نامدیران و…‌ شنیده نخواهد شد و جلوی انتشار آن نیز گرفته می‌شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *