وبینار «انیمیشن ایران: از آموزش تا صنعت» با حضور متخصصان حوزه انیمیشن باهدف واکاوی حلقه مفقوده میان آموزش و صنعت انیمیشن ایران عصر دیروز برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی استودیو هورخش، وبینار «انیمیشن ایران: از آموزش تا صنعت» با حضور فاطمه حسینی شکیب (استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی گروه انیمیشن دانشگاه هنر)، اشکان رهگذر (نویسنده، کارگردان و مؤسس استودیو هورخش)، شهلا پور آرین (دبیر رسمی آموزشوپرورش) و علی عزیزی (استاد دانشگاه) عصر دیروز در وبسایت مدرسه هورخش برگزار شد.
بالغ بر 300 مخاطب از دانشجویان، اساتید و علاقهمندان حوزه انیمیشن در این وبینار حضور داشتند.
رهگذر: آموزش انیمیشن همیشه مسئله من بوده است
اشکان رهگذر، نخستین سخنران این وبینار بود و او در خصوص مسئله آموزش انیمیشن گفت: آموزش در این حوزه همواره مسئله من بوده است، چه زمانی که میخواستم وارد صنعت انیمیشن شوم و میخواستم بفهمم که باید از کجا شروع کنم و اصلاً لازم است که در هنرستان یا دانشگاه انیمیشن بخوانم و چه زمانی که وارد حوزه تولید شدم و اساسیترین سؤالم این بود که چطور باید نیروهای متخصص را تأمین کنیم.
مؤسس استودیو هورخش تأکید کرد: درنتیجه در تمام سالیانی که در حیطه انیمیشن فعالیت داشتهام، آموزش مسئله من یا بهنوعی ما بوده است و البته در تمام این سالیان، ما چه در سیستم سرمایه انسانی استودیو و چه در مدرسه انیمیشن هورخش روی این مسئله سرمایهگذاری کردهایم.
او با اشاره بهنظام آموزشی کشور عنوان کرد: رویکرد من به آموزش اینطور نیست که بپرسم چرا آموزش چنین و چنان است، چون میدانم که فعالان حوزه آموزش انیمیشن بهتر میتوانند به این سؤال پاسخ بدهند و میدانم که جواب دادن به این سؤال کار این وبینار هم نیست. به نظر من این وبینار میتواند به واکاوی، همافزایی و آسیبشناسی این حوزه کمک کند.
رهگذر با مطرح کردن این سؤال که خواسته بخش صنعت از آموزش انیمیشن چیست، توضیح داد: مشکل ما این است که وقتی میخواهیم پروژهای را انجام دهیم، نمیتوانیم در حد قابلتوجهی نیروی حرفهای پیدا کنیم. به همین دلیل است که امروز ما در استودیو هورخش، مجبور شدیم مدرسه آموزش انیمیشن راهاندازی کنیم و یا فرایند کارآموزی جدی در استودیو برقرار کنیم، چون حتی فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد انیمیشن هم مجبور هستند کارآموزی بگذرانند و توانایی کافی را ندارند که مستقیماً وارد بحث تولید شوند.
او ادامه داد: سؤال من این است که چرا با توجه به زمان و سرمایهگذاری که روی این دانشآموزان و دانشجویان میشود، آنها نمیتوانند مستقیماً وارد بازار کار شوند. به نظر من جواب این سؤال را باید در نحوه آموزش جستوجو کنیم، چون بستر آموزش ما تجربی نیست، درحالیکه انیمیشن یک هنر عملی و تجربی است و خود من هم انیمیشن را از انیمیشن ساختن یاد گرفتم.
کارگردان انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» تأکید کرد: در کنار این موضوع، اساساً استاندارد آموزش سرمایه انسانی ما پایین است، دو ویژگی خودآموزی و کارگروهی را ما باید بیشتر در آموزش آنهم نه لزوماً در دانشگاه یا دبیرستان، بلکه از اولین سالهای تحصیل یاد بگیریم. چون این دو ویژگی به ما در پیشبرد کارها کمک میکند، بهخصوص که انیمیشن یک کار گروهی است و این موضوع باید در طی سالیان در شخص، فرهنگسازی شود.
او ادامه داد: متأسفانه در حیطه انیمیشن، مدیران دولتی بیشتر به فکر تجهیز کردن سختافزارها هستند، درحالیکه ما باید در حوزه آموزش سرمایهگذاری کنیم، چون انیمیشن، رشته انسانمحور است. مانند صنعت فولاد، شیشه و… نیست که مواد اولیه نیاز این صنعت باشد. نیاز این صنعت هنرمند است و این هنرمند در پروسه آموزش باید تربیت شود تا بتواند کار را جلو ببرد.
رهگذر با اشاره به مدرسان انیمیشن گفت: یکی دیگر از معضلات آموزش انیمیشن عدم تخصص بیشتر مدرسان این حوزه بهخصوص در مدارس مقطع متوسطه است. بسیاری از مدرسان تخصص کافی ندارند و عدم تعامل بخش آموزش با صنعت هم بزرگترین نقطهضعف انیمیشن است که متوجه ما تولیدکنندگان نیز هست.
حسینی شکیب: صنعت انیمیشن در ایران نوپاست
فاطمه حسینی شکیب، استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی گروه انیمیشن دانشگاه هنر با اشاره به اینکه مدافع وضعیت آموزش انیمیشن نیست، گفت: به نظر من مهمترین مسئله این است که ما بتوانیم معضلات این بخش را تبیین کنیم و گزارهها را برای خودمان تعریف کنیم. در این 13 سالی که من بعد از تحصیلم در انگلستان به ایران بازگشتم، مدام از همه میشنوم که مشکل انیمیشن ایران، فیلمنامه است و این سؤال برایم پیش میآید که آیا اگر ما بتوانیم یک فیلمنامه از شرکتهای انیمیشنسازی بزرگ دنیا مثل پیکسار یا دیزنی به ایران بیاوریم، قادر به ساختن آن هستیم؟!
او ادامه داد: این سؤال ساده است و من میخواهم به روند کار بیشتر دقت کنیم تا بفهمیم ما چه چیزهایی در انیمیشن ایران داریم و چه چیزهایی نداریم. در حال حاضر ما یکسری استودیو تولیدکننده انیمیشن داریم که میخواهند انیمیشن را به شکل انبوه و تجاری تولید کنند. نه مانند مراکزی همچون مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که به دنبال ساخت کارهای هنری و تجربی هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تاریخچه انیمیشن در ایران توضیح داد: برای جواب به این سؤالات باید در ابتدا به تاریخ آموزش انیمیشن در ایران نگاه کنیم. انیمیشن چند سال قبل از انقلاب اسلامی در کانون پرورش فکری شروع شد، آنها به هنرمندان پول میدادند تا تجربه کنند و به این دوران، دوران طلایی انیمیشن میگویند. در این دوران ما هرگز تجربه تولید انبوه انیمیشن یا انیمیشن تجاری را نداشتیم و تنها تعداد کمی تبلیغات انیمیشنی داشتیم و اصلاً با چالش امروز استودیوها مواجه نبودیم.
او ادامه داد: یکی، دو سال پیش از انقلاب اسلامی بود که آقای زرین کلک رشته فوقلیسانس انیمیشن را در دانشگاه فارابی راهاندازی کرد که هنرمندانی مانند خانم مهین جواهریان از دانشجویان آن دوره هستند. بعد از انقلاب اسلامی هم در طی انقلاب فرهنگی تا اواخر سال 1369 خبری از رشته انیمیشن نبود و در این سال بود که در دانشگاه هنر، بازهم کارشناسی ارشد انیمیشن راهاندازی شد که دوباره استاد زرین کلک در این نقطه حضور مؤثر داشتند.
حسینی شکیب عنوان کرد: و هیچکس در این زمان نپرسید که چرا این رشته باید کارشناسی ارشد داشته باشد و کارشناسی نداشته باشد، هیچکس نپرسید برنامه آموزش این رشته از کجا آمده است. حتی خود من که در طی 10، 12 سال گذشته تلاش کردهام کارشناسی این رشته را راه بیندازم به دلایل مختلف نتوانستهام. ما در حال حاضر فقط در دانشگاه صداوسیما رشتهای بهعنوان تلویزیون و هنرهای دیجیتال با گرایش انیمیشن در مقطع لیسانس داریم که در دانشگاه دامغان و شیراز هم همین برنامه دنبال میشود.
او با طرح این پرسش که لیسانس انیمیشن کجاست گفت: دوره ارشد، اساساً دوره پایاننامه نظری است و وزارت علوم از شما فیلم نمیخواهد. این نیروهایی که آقای رهگذر از آن صحبت میکنند در طی دوره لیسانس باید آموزش ببینند، چون 4 سال فرصت دارند. درحالیکه در طی مطالعات اخیرم در خصوص اقتصاد انیمیشن متوجه شدم بیشتر از 60 درصد از نیروهای متخصص انیمیشن که امروز فعال هستند، دارای مدرک مرتبط با انیمیشن یا هنر هستند و اتفاقاً یک لیست مفصل از 50 نفر نیروی سرشناس انیمیشن ایران دارم که نشان میدهد همگی کارشناسی ارشد انیمیشن دارند، حتی در جشنواره پویانمایی امسال شاهد بودیم که جوایز اصلی این جشنواره را فارغالتحصیلان رشته انیمیشن دانشگاههای ما گرفتند.
حسینی شکیب تأکید کرد: من مأیوس نیستم، فقط میخواهم بگویم که به نظر من ما در نقطهای قرار داریم که یا میتوانیم اوج بگیریم و یا افول کنیم. چون امروز بسیاری از نیروهای تأثیرگذار انیمیشن ایران دارند از فهرست سرمایه انسانی انیمیشن خارج میشوند، چراکه استودیوها قادر به پرداخت دستمزدی نیستند که آنها در همکاری با استودیوهای خارجی یا ورود به بازار NFT میتوانند دریافت کنند.
او بابیان اینکه تمام استودیوهای تولیدکننده انیمیشن ایرانی در مقطعی مجبور به آموزش نیروهایشان شدهاند، توضیح داد: ما درزمینه انیمیشن هنری هیچچیزی کم نداریم. حتی بسیاری از کشورها آرزو دارند که جای ما باشند، چون ما سابقهداریم، تاریخچه و ریشهداریم. اتفاقاً در حوزه انیمیشن تجربی در خارج از ایران بسیار شناختهشده هستیم و ما را قبول دارند. مهم است که بدانیم این در بحث انیمیشن صنعتی است که ما امروز به مشکل برخوردهایم و صحبت من این است که تأسیس رشته دانشگاهی انیمیشن در ایران هیچ ارتباطی به این صنعت نداشته است.
مؤلف کتاب «جستارهایی در اقتصاد انیمیشن» بیان کرد: من در دوره آقای محمد خاتمی بورسیهای برای خواندن دکترای انیمیشن گرفتم و باور کنید، اصلاً کسی نمیدانست من باید چه رشتهای در انگلستان بخوانم و چه دستاوردی در ایران ارائه بدهم. حتی پیشنهاد این بود که کارگردانی انیمیشن بخوانید، درحالیکه اساساً مقطع دکترا، مقطع تئوری و نظری است. این شد که من مطالعات انیمیشن خواندم و برگشتم. اولین سؤال از من این بود که آنجا با چه نرمافزاری کار میکردید و من گفتم، ورد. چون در این رشته من فقط مشغول مطالعه، نگارش مقاله و پژوهش بودم.
او ادامه داد: زمانی هم که برگشتم کسی برای من برنامهای نداشت. من همان واحدهایی را تدریس کردم که پیش از رفتن هم تدریس میکردم. باور کنید من تصادفی اینجا هستم. حتی میتوانم بگویم هرگز کسی از ما نپرسیده است، شما چه چیزی تدریس میکنید و رابطهاش با صنعت چیست؟! همه این موارد در اثر یکسری تصادف و الگوی آزمونوخطا شکلگرفته و باعث شده است که ما امروز اینجا باشیم.
حسینی شکیب با اشاره به متولی نداشتن انیمیشن عنوان کرد: جامعه انیمیشن ایران متولی ندارد، از قدیم یکسری ارگان دولتی بودهاند که کمی در این راه پول خرج کردهاند و به قول آقای رهگذر هم اکثر این بودجهها صرف خرید تجهیزات شده است، چون اکثراً مهندس هستند و فکر میکنند اینطوری به انیمیشن میتوانند کمک کنند. اصلاً خبر ندارند جامعه انیمیشن کجا هستند و چهکاری انجام میدهند، درحالیکه صنعت انیمیشن روی شاخ سرمایه انسانی میچرخد، چون یک صنعت خلاق است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: بحث ما در حوزه انیمیشن ایران هیچوقت صنعتی نبوده، حداقل نه به شکلی که استودیو هورخش نگاه میکند. این نگاه جدید است و تا قبل از حضور استودیوهای جدید، بازاری خارج از مرکز صبا برای انیمیشن نداشتهایم. درهرصورت یک کالای صنعتی نیاز به بازار دارد و بازار انیمیشن ایران تا قبل از دوره جدید، دهه 90 کجا بود؟! در حال حاضر بازار بزرگتری نسبت به صبا که کل بودجه سالانهاش 50 میلیارد تومان است بهواسطه وب سریها، آموزش و تبلیغات شکلگرفته است ولی برای این بازار نیاز داریم که درباره صنعت انیمیشن حرف بزنیم و آن را بازسازی کنیم.
پور آرین: دید دانشآموزان نسبت به رشته انیمیشن واقعی نیست
شهلا پور آرین، دبیر رسمی آموزشوپرورش و سرگروه انیمیشن و تولید برنامه تلویزیونی در اداره کل آموزشوپرورش تهران مهمان دیگر این برنامه بود که از طریق اینترنت در این وبینار حاضر شد، او درباره آموزش انیمیشن در هنرستانها گفت: بچهها بیشتر به خاطر تماشای انیمیشنها و انیمهها به رشته انیمیشن علاقهمند میشوند و دید واقعی نسبت به این رشته ندارند.
او ادامه داد: به همین دلیل است که ما در هفته مشاغل که در اردیبهشت هرسال برگزار میشود، آنها را به مدارس مختلف میبریم تا با رشتهها و محصلان این رشتهها از نزدیک آشنا شوند ولی برای ما بسیار بهتر است که بتوانیم آنها را بهجای هنرستان به استودیوهای انیمیشن ببریم تا باکار در این حوزه درستتر آشنا شوند. این خواسته از طرف ما وجود دارد و امیدوارم که بخش صنعت پذیرای ما باشد. اگر این اتفاق بیفتد، باعث نمیشود که دانشآموزان سال دهم به خاطر روند طاقتفرسای طراحی از این رشته زده شوند و انگیزهشان را از دست بدهند.
پور آرین تأکید کرد: به نظر من یکی از بزرگترین معضلات ما در رشته انیمیشن هنرستانها، عدم غربالگری ورودیهای این رشته است. از طرف دیگر ما نیروی متخصص کافی برای تدریس این رشته در هنرستانها را نداریم و حتی اگر نیروی توانایی داریم، این نیرو تجربه عملی ساخت انیمیشن را ندارد. زمانی که این مدرسان، انیمیشن تدریس میکنند، چطور میتوانیم از دانشآموزان توقع داشته باشیم متخصص شوند.
او با اشاره به تجربه خودش در حوزه آموزش انیمیشن گفت: من در طول یکی، دو سال اخیر متوجه شدهام باید دست معلمان متخصص را باز بگذارم، چون تا قبل از این تمام توجه من به تدریس کامل کتاب بود. ولی در تجربیات دیگری متوجه شدم، مثلاً یک معلم رشته انیمیشن تصمیم گرفته است بهجای تدریس کتاب با بچهها انیمیشن بسازد و قطعاً دست چنین معلمی را باید باز گذاشت.
پور آرین درباره کتابهای درسی انیمیشن هنرستان عنوان کرد: این کتابها واقعاً خوب هستند ولی بسیار مباحث سنگینی را مطرح میکنند. به همین دلیل دانشآموزان نمیتوانند همگام با کتاب پیش بروند و از طرف دیگر وقتی این بچههای توانمند به سال 12 ام میرسند با مسئله کنکور روبهرو میشوند و ما دیگر برای رشته انیمیشن مقطع لیسانس نداریم و دانشآموزان یا باید کاردانی بخوانند و یا به رشتههای دیگر بروند، درنتیجه آنها از انیمیشن دور میشوند. حتی اگر کاردانی بخوانند به دانشگاه شریعتی میروند و بازهم باید همان مطالب هنرستان را بخوانند و به دلیل پایین بودن سطح آموزش دچار سرخوردگی میشوند.
او تأکید کرد: این دانشآموزان نیاز به کسب تجربهدارند تا اعتمادبهنفس پیدا کنند. ما تصمیم گرفتهایم گروه بزرگی از این دانشآموزان ایجاد کنیم تا اگر مؤسسات و استودیوها نیروهای فعال و توانمند خواستند بتوانند از آنها استفاده کنند. یکی از معضلات کار با این دانشآموزان این است که به خاطر سن و سالشان دغدغه معاش ندارند و مسئولیتپذیری آنها پایین است که این موردقبول استودیوها نیست ولی حسن بزرگ آنها این است که هنوز تخیل خوبی دارند و میتوانند ایدههای تازهای ارائه دهند.
عزیزی: سیستم آموزش ناکارآمد نیست
علی عزیزی، مدرس دانشگاه و مدیر مدرسه هورخش در ادامه این وبینار گفت: من فکر میکنم توقع صنعت از نظام آموزشی برای اینکه بتواند نیروهایش را از این نظام بگیرد، توقع بهجایی است حتی اگر امروز این صنعت کوچک تلقی شود. چون این صنعت قاعدتاً در یک سیستم مطلوب باید نیروهای خود را از مراکز آموزش بتواند تأمین کند، ولی از طرف دیگر احساس میکنم که صنعت رغبتی ندارد که این هنرمندان یا فارغالتحصیلان را جذب کند و آنها هم نمیخواهند در صنعت حضور پیدا کنند.
او ادامه داد: بسیاری از هنرمندان دیگر پروژههای داخلی قبول نمیکنند، بیشتر جذب پروژههای خارجی یا بازار NFT شدهاند و توانایی شرکتهای داخلی برای به کار گرفتن این افراد محدودشده است. بسیاری از فارغالتحصیلان یا افراد توانمند این حوزه ترجیح میدهند فیلم خودشان را بسازند، با جایزههایش زندگی کنند و دنیا را بگردند.
عزیزی تأکید کرد: با همه این احوال برخی از استودیوهایی تولیدکننده فعلی انیمیشن ما با 100 درصد نیروی فارغالتحصیل رشته انیمیشن کار میکنند. من به این موضوع اذعان دارم برخی از دانشجویان ما توانایی لازم را ندارند و به سیستم آموزشی نقد دارم، هرچند که آن را بهصورت کلی ناکارآمد نمیبینم. بخشهایی که در سیستم آموزشی ما برایشان هدف ترسیمشده، خوب عمل کردهاند. یعنی هدفشان تربیت نیروی پژوهشگر و کارشناس در مقطع ارشد بوده که در این زمینه خوب عمل کرده است، مشکل ما نداشتن نیروی تکنیسین است که اصلا هدفی براین مبنا در نظام آموزشی نداشتهایم.
این استاد دانشگاه با اشاره به ارکان نظام آموزشی توضیح داد: ارکان این نظام شامل: ساختار آموزشی، تعلیمدهنده، تعلیم گیرنده و محیط آموزشی است. در بخش ساختار آموزشی همینطور که دوستان گفتند بحث چیدمان دروس و نقطه راه هر مقطع تحصیلی باید مشخص شود، مثلاً ما در هنرستان چه برنامهریزی برای تدریس این رشته داشتهایم؟! چرا دائم این سیکل در مقطع هنرستان، فوقدیپلم، کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد تکرار میشود؟! به نظر من پاسخ مشخص است، چون هرکدام از این مقاطع تحصیلی مانند جزیرههای دورهافتاده هستند و پیوستگی ندارند
او ادامه داد: نکته بعدی به نظر من محتوای دروس و سطحبندی آنهاست. اینکه هنرجوی ما در هنرستان چه سطحی از انیمیت را بخواند، در فوقدیپلم یا کارشناسی چه سطحی را بخواند و این موارد باید در پیوستگی باهم مشخص شوند.
عزیزی درباره پروسه انتخاب تعلیم گیرنده گفت: به نظر من پاشنه آشیل ما نداشتن گزینش عملی در انتخاب دانشجویان است، من گاهی دانشجویانی را در سر کلاس میبینم که حتی یکبار هم طراحی را تجربه نکردهاند. این به معنی این نیست که بعدها موفق نمیشوند، ولی چهبسا بهتر است که ما بتوانیم دانشجویانی را جذب کنیم که در پیشبرد اهداف این صنعت کارایی بیشتری داشته باشند.
وبینار «انیمیشن ایران: از آموزش تا صنعت» از سوی مدرسه هورخش عصر روز سهشنبه 4 مردادماه برگزار شد.
بدون دیدگاه