باوجود قدرت کم نظیر فیلم «تابستان همان سال» از لحاظ زیباشناسی بصری، این اثر از نظر پیرنگ، فیلمنامه و کارگردانی ناموفق است.
به گزارش مهر، محمود کلاری از مهم‌ترین و شاخص‌ترین چهره‌های فیلمبرداری در سینمای ماست. خدا می‌داند چند صد یا چند هزار نفر از هنرجویان سینما در کلاس‌ها و کارگاه‌ها، یا اساسا با تماشای قاب‌های حرفه‌ای کلاری با اصول فیلمبرداری آشنا شده‌اند.

همه پیش تو زیباشناسی نظری خوانده‌اند
به قول قیصر امین‌پور «صورتگران چین همه انگار خوانده اند/ زیباشناسی نظری پیش چشم تو». سبک او بی‌تردید روی نگرش خیلی از همکاران و شاگردانش تاثیرگذار بوده‌است. حاصل کار کلاری در «تابستان همان سال» یک مجموعه عکس بی نهایت زیباست. فریم به فریم فیلم او حساب شده و فکر شده، متوازن و چشم‌نواز است. نورپردازی به دقیق‌ترین شکل ممکن انجام شده و حتی صحنه‌های مربوط به آشپزخانه تاریک خانه قدیمی در نهایت زیبایی طراحی شده‌اند. کلاری با انتخاب لوکیشن یک خانه قدیمی، بهترین قاب‌های ممکن را از معماری اصیل ایرانی نشان داده‌است.
در تقابل با این توازن ۲ سکانس مربوط به حضور در خانه آینه بین که نوعی زشتی و ابهام را تداعی می‌کنند، تضاد پرمعنایی را ساخته‌اند. به ویژه دومین سکانس از آن خانه که بدون حضور مهران مدیری در نقش آینه بین و در عوض با حضور چندین کودک زال (بچه جن؟) در پس زمینه صحنه، در فیلم آمده‌است شباهت بسیار زیادی به صحنه فروریختن گچ‌های سقف خانه قدیمی در فیلم «آینه» و در واقع ادای دینی به آندری تارکوفسکی است. تارکوفسکی در آثار مختلفش اعم از «نوستالژی»، «استاکر» و «آینه» نوعی زیبایی‌شناسی پرکشش از تصاویر زوال و ویرانی را تصویر می‌کند که بسیار شاعرانه و گیراست. گویا کلاری هم در این فراز از فیلمش که اشاره به ریشه ویرانی روابط این خانواده است خواسته به آن زیبایی‌شناسی تاسی کند.

گره‌های شل و ول داستان
اما گذشته از قدرت کم نظیر فیلم «تابستان همان سال» از نظر زیباشناسی بصری، این اثر از نظر پیرنگ و فیلمنامه و کارگردانی خیلی می‌لنگد. شخصیت‌پردازی‌ها کامل نشده‌اند و انگیزه بعضی کنش‌های شخصیت‌ها واضح نیست. مگر یک مادربزرگ می‌تواند در برابر اتهام دزدی به نوه‌اش این اندازه منفعل باشد؟ مگر پلیس یک جوان را به اتهام دزدیدن چند تکه طلا از عمه اش این همه کتک می‌زند؟ اگر او را به اتهام سیاسی گرفته اند چه کسی روی در خانه آنها نوشته است «آدم فروش»؟! چرا اهالی خانه فورا به فکر حفظ آبرو و پاک کردن این کلمه نمی‌افتند؟! مگر ممکن است یک مادر در رابطه بین دخترانش هیچ دخالتی نکند؟ مگر…
به نظر می‌رسد کلاری از آن‌ همه فحش و فضیحتی که نثار بازجویان شهربانی می‌کند به دنبال معنایی ضمنی بوده که اصلا در وصول به آن موفق نبوده و هرچه بیشتر جوان از کتک خوردنش می‌گوید، برساخته بودن این ماجرا بیشتر لو می‌رود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *