دیده شدن «زیرخاکی» به دلیل حضور پژمان جمشیدی است
مهمترین سیتکامهای تلویزیون کارهای مهران مدیری بود
از شکست «قبله عالم» تا «مردم معمولی»
مخاطبان رضا عطاران را با همان تیپ همیشگی میشناسند
نویسنده سیتکامی «پلاک ۱۳» دربارهی وضعیت حال حاضر سریال های طنز در تلویزیون و اینکه چرا دیگر نمی توانند موفقیت آثار گذشته را تکرار کنند، معتقد است، دیگر بعید است که ممیزی ها اجازه دهند، سریال هایی مشابه «پاورچین» یا «شب های برره» در تلویزیون تکرار شوند.
امیر ابیلی ـ نویسنده سریال «پلاک ۱۳» ـ در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به تجربه کار طنز در تلویزیون، توضیح داد: من در همکاری تلویزیون تجربیاتی مانند سردبیری برنامه «برنده باش» با اجرای آقای گلزار، برنامهی «کیوسک» با اجرای آقای احسان عبدی پور، برنامه «دوباره گوش کن» در شبکه نسیم را داشتم که در حوزه موسیقی بود و پساز آن در حوزه مشاور فیلمنامهنویسی و ناظر کیفی با صداوسیما همکاری میکردم که طراحی و مشاوره متن سریال «نجلا»، سریال «باخانمان» و سریال «همسایه» هم از جمله این آثار بودند.
وی دربارهی سریال «پلاک ۱۳» و ایده آن اظهار کرد: این سریال ابتدا با یک سفارش آغاز شد. همانگونه که میبینید موضوعات بیمه در آن پررنگ است. تصمیم بر این شد طرحی سیتکامی آماده کنم متناسب با قالبی که سالها پیش در تلویزیون ساخته میشد. آثاری که مدتی بود دیگر ساخته نمیشد. پلاک ۱۳ قرار بود به گونه ای باشد که موضوعات مربوط به بیمه را در دل آن و در جریان عادی زندگی روایت کند. اینکه بگوییم بیمه در کل زندگی آدم نقش مهمی دارد. از طرفی هم نمیخواستیم کار، لحن سفارشی و تبلیغاتی بگیرد، بلکه میخواستیم مردم یک کار داستانی ببینند و در آن اشارههایی به موضوع مدنظر سرمایهگذار هم بشود.
ابیلی با بیان اینکه ما میخواستیم با «پلاک ۱۳» کار پرمخاطبی داشته باشیم، گفت: البته موفقیت یک سریال طنز به موارد زیادی بستگی دارد. اما بهطورکلی همه سیتکامها در دنیا تا ۲۰ قسمت اول معمولاً مشخص نمیشود که کار موفق بوده یا نه. مهمترین سیتکامهای تلویزیون هم کارهای آقای مهران مدیری بود که معمولاً هم از قسمت ۲۰ یا ۳۰ به بعد میگرفت آنهم با تغییر قصه. بهعنوانمثال «پاورچین» یا «نقطهچین» در ۲۰ قسمت اول در یک فضا بود و نگرفته بود اما بعد از تغییر قصه و پرسوناژ، خوب گرفت. بنابراین معمولاً سیتکامها پس از گذشت ۲۰ قسمت از پخش، قضاوت میشوند و زمان میبرد تا مخاطبان به آن عادت کنند.
وی ادامه داد: نباید از تلویزیون انتظار داشته باشیم از همان قسمتهای اول بازخورد خوب دریافت کند؛ بهویژه اینکه این موضوع در کارهای سیتکامی تشدید میشود. همین حالا همزمان با پخش «پلاک ۱۳» در باکس شبکه سه سریال «سرجوخه» هم قرار دارد. این سریال با داستانی امنیتی و تعداد زیادی لوکیشن و حضور بازیگران خارجی و تنوع لوکیشن که برای جذب مخاطب مهم است پخش میشود؛ ولی قصه ما در یکخانه میگذرد که باید در ۲۵ دقیقه قصهمان را تعریف کنیم و مسئله این است که سیتکامها خیلی مبتنی بر قصهگویی نیستند، بلکه مبتنی بر کاراکتر هستند. اگر کاراکترها بگیرد، سیتکام هم دیده میشود، اگر هم نگیرد، دیده نمیشود و اینکه مخاطب تا به کاراکتر علاقهمند شود، خودِ این زمان میبرد تا با کار ارتباط برقرار کند.
نویسنده «پلاک ۱۳ » در ادامه دربارهی ایفای کاراکترهای تکراری از سوی برخی بازیگران از جمله علی صادقی در این سریال، اظهار کرد: در هر کاری با هر نویسندهای که گفتوگو کنید عنوان میکند که کل کار ذهنیت او نبوده است. ذهنیت کارگردان و بازیگر نیز به فیلمنامه اضافه میشود. درواقع خود بازیگر در کارهای سیتکامی بیش از ۵۰ درصد مهم و تأثیرگذار است. این کارها مثل سریال های درام نیست که با فیلمنامه کامل سر صحنه بروی. کار سیتکامی در لحظه نوشته میشود؛ بنابراین بازیگران در ایفای آن خیلی مؤثر هستند. البته هیچوقت ادعا نداریم که «پلاک ۱۳» به لحاظ فیلمنامه شاهکار است، اما مسئله من اقتضائات مختلفی است که در یک کار وجود دارد. حتماً یکسری شخصیتها هستند که خودمان هم دوست نداریم و میخواهیم تغییرشان بدهیم، اما برخی را هم دوست داشتیم و به نظرم میتوانند مخاطب را همراه کنند.
ابیلی با بیان اینکه در سریال «پلاک ۱۳» انتخاب کاراکترها بر اساس موضوع سریال انتخاب شدهاند، توضیح داد: ما در این سریال دو کاراکتر وکیل داریم به دلیل اینکه در خیلی از پروندههای مختلف بتوانیم به موضوعات بیمهای اشارهکنیم. یا مثلاً راننده کامیون داریم چون یکی از شاخههای جدی بیمه، ترانزیت و کالا و این موارد است، میخواستیم در دل قصه به این موارد هم اشاره کنیم. یا کاراکتر اصلیمان که راوی قصه است، در شاخه بیمه تحصیلات داشته است. ولی حالا برخی کاراکترها برای مخاطب بامزهتر شدند با توجه به بازخوردهایی که داشتیم آنهم به دلیل انتخاب بازیگران بوده است که در متن هم این کاراکترها را بهتر نوشتیم. اما برخی بازیگران هم به تیپهای تکراری تلویزیون نزدیک شدند که قبلاً هم دیده ایم. بهعنوان مثال کاراکتر علی صادقی را میخواستیم در همان تیپهای قبلی باشد. چون مخاطبان سالهاست او را با همین تیپ دوست دارند و اصرار خودش هم این است که با همین تیپ بازی کند و ما هم مشکلی با این موضوع نداشتیم.
او دربارهی حضور اردلان شجاع کاوه پس از مدتها دوری از تلویزیون گفت: ایشان مدتی دور بودند و در دهه ۶۰ نقش یک بازی میکردند و جزو استارهای سینما بودند ولی نمیدانم چرا کمکار شده بودند بهویژه در کارهای کمدی. به تیپی که در سریال «پلاک ۱۳» نوشتم نزدیک بودند.
ابیلی با بیان اینکه در کار طنز عرف است که کمدینها یک تیپ داشته باشند، اظهار کرد: رضا عطاران را مخاطبان با همان تیپ همیشگی میشناسند، در سریالها و فیلمهایش هم همان بوده است و مخاطبان هم همین تیپ را دوست دارند؛ بنابراین الزامی وجود ندارد در هر کاری کاراکتری متفاوت انتظار داشته باشی. علی صادقی هم با همین تیپ همچنان محبوب است و مخاطبان او را دنبال میکنند.
این نویسنده در ادامه این گفتوگو در پاسخ به اینکه چرا سریال های کمدی امروزی دیگر نمیتوانند موفقیت سریالهای گذشته را تکرار کنند؟ اظهار کرد: این اتفاق مربوط به سریالهای طنز نیست؛ کلاً سریالها نمیتوانند موفقیت سریالهای گذشته را داشته باشند. مسائل زیادی وجود دارد ازجمله اینکه هرروز ممیزیها و خط قرمزها بیشتر میشود. ممیزیهای زیادی در کارها داشتیم. هر روز که شبکههای اجتماعی هم گستردهتر میشود و بازخوردهای شبکههای اجتماعی برای تلویزیون مهمتر میشود، با هر نقدی دایره فعالیت شما را هم کمتر می کنند و میبندند. نکته دیگر اینکه رقیب زیاد شده است. مردم به کمدیهای فضای اینستاگرام عادت کردهاند که بدون هیچ خط قرمزی دیده میشوند که چنین چیزی در تلویزیون ممکن نیست. نکته سوم به بازیگران برمیگردد. ما یک نسل طلایی کمدی داشتیم که با مهران مدیری سال ها در تلویزیون کار کردند و آنها دور هم انرژی داشتند که دیگر حالا نیست و بعد از آن دیگر آن نسل تکرار نشدند. تلویزیون هم دیگر نمیتواند آنها را دور هم جمع کند. کما اینکه بارها شده که مدیران خواستهاند اپیزود جدید یک کار را شروع کنند ولی به دلایل مختلف نشده و پروژه شکست خورده است. به همین دلیل خیلی بعید است «پاورچین» یا «شبهای برره» در تلویزیون تکرار شوند. هم ممیزیها اجازه نمیدهند و هم دیگر بازیگران دور هم جمع نمیشوند.
وی یادآور شد: ما در زمینهٔ طنز و کمدی نسل و زوجی مثل مهران مدیری و پیمان قاسمخانی را داشتیم که وقتی از هم جدا شدند حتی در شبکه نمایش خانگی هم نتوانستند موفقیتهای گذشته را تکرار کنند. با وجود اینکه فضا در شبکه نمایش خانگی بازتر از تلویزیون بود. لزوماً مشکل کمدیها به تلویزیون برنمیگردد. در حال حاضر نمایش خانگی هم کمدی موفق ندارد. «قبله عالم» شکست خورد یا «مردم معمولی» با آن بازیگران و کارگردانی رامبد جوان شکست خورد و پخشش متوقف شد. بهطور کلی کمدی نوشتن سخت شده است، چرا که کمدیها همه به سمت فضای مجازی رفته و مردم صبح تا شب آیتمهای اینستاگرام را میبینند و سلیقهشان تغییر کرده است.
نویسنده «پلاک ۱۳» با اعتقاد بر اینکه باید همچنان در تلویزیون آزمون و خطا ادامه داشته باشد، اظهار کرد: تلویزیون و شبکه نمایش خانگی چارهای ندارند و باید دایره را کمی بازتر کنند. هیچ شوخی سیاسی اجازه ندارید در تلویزیون بکنید. ته آن شوخی که دیده میشود دوپهلوست یا بازخورد منفی و اروتیک دارد که با پیشفرض منفی با همهچیز برخورد میکنند. دست نویسنده کاملاً خالی است. از طرفی کمدینهای خوب هم در تلویزیون دیگر کار نمیکنند و شما میدانید که بخش مهمی از موفقیت آثار طنز به بازیگر برمیگردد. به عنوان مثال «زیرخاکی» در تلویزیون دیده میشود به این دلیل که پژمان جمشیدی در آن بازی کرده است و اگر او نمیتوانست شخصیت خود را این طور بازی کند و با شوخیها و اکتهای خود به این کاراکتر جان ببخشد، «زیرخاکی» هم دیده نمیشد. در کارهای طنز بازیگر میتواند بسیار تأثیرگذار باشد و بازیگرانی از جنس پژمان جمشیدی، رضا عطاران، جواد عزتی، کمدی کارهای حرفهای هستند که اغلبشان دیگر در تلویزیون کار نمیکنند.
وی ادامه داد: تلویزیون دچار محافظهکاری شده که از هر واکنشی از بیرون میترسد. این باعث میشود به برنامهسازها و سازندگان سریال فشار وارد شود. امیدوارم با تغییر مدیریت سازمان صداوسیما فضا کمی بازتر شود تا بهویژه در بخش طنز بتوان با طیفهای بیشتری شوخی کرد.
این نویسنده دربارهی ساخت سریال «پلاک ۱۳»، توضیح داد: ساخت این سریال همچنان ادامه دارد و ما خیلی از پخش جلو نیستیم و همزمان با تولید، متنها را ویرایش میکنیم و تولید پیش میرود و امیدواریم در ۹۰ شب ادامه پیدا کند. بازخوردها هم بد نبوده است و فکر میکنم با ادامه پخش سریال بهتر هم بشود.
ابیلی دربارهی سریال «نجلا ۲» که مشاور فیلمنامه آن است و این روزها در حال تولید است، گفت: این سریال در فصل اول فضای محرمی و اربعینی داشت که در سال ۵۸ روایت میشد، فصل جدید هم نزدیک به جنگ است و درواقع جنگ هم در آن اتفاق میافتد و تم دفاع مقدسی دارد. تعداد قسمتهایش هم بیشتر شده. این سریال جزو معدود کارهایی بود که با اقبال مخاطبان و تلویزیون روبرو شد و تصمیم به ساخت فصل دوم آن را گرفتند. امیدوارم این فضا نیز همچون فصل یک بازخورد مثبتی بگیرد. در حال حاضر کار در آبادان پیگیری میشود.
بدون دیدگاه