جبار آذین
ابراهیم”داور” نویسنده و طنزپرداز و فیلمنامه‌نویس کشور که به دلیل نوشته‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی و‌ اجتماعی‌اش چند سال قبل در دادگاه محکوم شده بود،‌‌ ایران را ترک و به خارج رفت.‌ او در آنجا هم مانند زمانی که در ایران بود، همچنان به نوشتن و طنزپردازی‌های خود ادامه داد.‌ با این تفاوت که در خارج تندتر و عریان‌تر نوشت.‌
او در سال‌های فعالیت نوشتاری و رسانه‌ایش در کشور،‌در میان اهالی هنر و قلم، جایگاهی یافته بود و طنزهای تلخ و شیرنش،‌ مشتری‌های خاص خود را داشتند.
نوشته‌های صریح و طنز او،‌ در میان خوانندگان آن‌ها،‌موافقان و مخالفانی داشت و اکنون که او در اوج افسردگی و ناامیدی و در حسرت و دلتنگی برای ایران،‌ در شصت و چهار سالگی به دست خود به زندگی‌اش پایان داده و نقطه‌ای بر پاراگراف زندگی پر تلاطمش گذاشته است،‌ گمان نکنم دیگر او و نوشته‌هایش برای کسی خطر داشته و سخنانش به کسی بر بخورد و یا فردی بخواهد برای طنزهایش او را تنبیه یا تشویق کند و لذا می‌شود اندکی از زمان و دوره‌ای که در وطن زندگی می‌کرد و از فعالیت‌های رسانه‌ای و سینمایی و طنزهای هنری‌اش نوشت.‌سید ابراهیم نبوی از معدود نویسندگان و طنزپردازانی بود که به علت دانش هنری و سینمایی و قلم قوی‌اش،‌‌ نوشته‌هایش درباره فیلم‌ها و سینمای ایران و جهان،‌ مخاطب داشت و گرچه گاه برخی را می‌رنجاند،‌ ولی هیچگاه بدون منطق و اطلاعات و از منظر سلیقه شخصی با آثار هنری برخورد نمی‌کرد و می‌کوشید به نقادی تخصصی بپردازد و نقد و نظرهایش را دوستان و دوستداران سینما مطالعه می‌کردند و…
چگونگی زندگی و فعالیت‌های او در خارج از ایران و حال و روزش در آنجا را باید از آنجایی‌ها و ایرانیان خارج نشین پرسید.‌ گرچه نوشته‌هایش به اینجا و ایران هم می‌رسید و خواننده داشت،‌‌ اما این سری از نوشته‌هایش کمتر هنری و سینمایی و بیشتر سیاسی بود و زیاد با آنچه در فضای فرهنگ و هنر کشور در جریان بود،‌‌ همسو نبود.‌ با این حال از رخدادهای فرهنگی و اجتماعی ایران هم بیگانه نبود.‌
او در دوران زندگی و فعالیت نوشتاری در کشور،‌‌نویسنده‌ای توانا و طنزپردازی خوش قریحه و از قلم به دستان قابل تاُمل و اهمیت دنیای رسانه و سینما محسوب می‌شد و اگر می‌توانست و می‌شد همچنان در وطن بماند و شرایط خود و جامعه اجازه می‌دادند،‌ می‌توانست در کنار بزرگان هنر و قلم و طنز ایران بایستد.
او اگر می‌شد و می‌توانست به ایران بازگردد و باز هم بنویسد، در غربت و تنهایی و ناامیدی به سوی پایان بخشیدن به زندگی خود نمی‌رفت.
در هر حال این نویسنده توانمند و دوست پرخاطره سال‌های دور در ایران،‌ دیگر در این جهان نیست و نبودنش اندوهناک است.‌
برایش آمرزش و آرامش آرزو می‌کنیم و حال که در اندوه و دلتنگی و غربت و حسرت دیدار وطن،‌ دنیای ما را ترک کرده است، امیدواریم روحش از فراز آسمان‌ها، ایران زمین را نظاره کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *