ششمین نشست سینمای مردمشناسی ایران در پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، با نقد و بررسی فیلم مستند «سوری» اثر سولماز علیزاده همراه بود.
به گزارش روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، در ادامه سلسله نشستهای سینمای مردمشناسی ایران نشست نقد و بررسی فیلم « سوری » اثرسولماز علیزاده با حضور کارگردان، علیرضا حسنزاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه، طیبه عزتالهینژاد عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات به عنوان منتقد و با دبیری محمدرضا مهراندیش فیلمساز و پژوهشگر سینما برگزار شد.
در این نشست پس از نمایش فیلم سوری، طیبه عزتالهینژاد به بحث و بررسی درخصوص فیلم سوری پرداخت و آنرا بهعنوان اثری که از سوی یک بانوی فیلمساز تولید شده در خور ارزش فراوان دانست. او با اشاره به رخداد اخیر سینمای حقیقت و حضور فیلمسازان زن در آن گفت، اکنون با افزونی فیلمسازان و کارگردانان زن در ایران مواجه هستیم که این خود واجد اهمیت و ارزش فراوان است. عزتالهینژاد در ادامه از فیلمساز دلیل مصاحبه صرف با مردان در شهر اردبیل را مورد پرسش قرار داد و با توجه به بخشی از روایت فیلم در محیطهای مردانه چون قهوهخانهها خواست تا از نوع و چگونگی برخورد مردان اردبیل بیشتر سخن بگوید.
در ادامه علیرضا حسنزاده گفت: اگرچه روایتهایی زنانه از فرهنگ ایرانی در پیش از مشروطه هم وجود داشته است اما از دوره مشروطه، با برجسته شدن چشمگیر گفتمان زنانه روایت از فرهنگ ایرانی مواجه میشویم که نمونه برجسته آن ژاله قائم مقامی است.
او افزود: در فیلم سوری با صدای قدرتمندتر زنان مواجه هستیم چون هم راوی و هم سوژه روایت یک زن هستند و موضوع هم داستان عشق است. در اینجا عشق حالتی تابو شکن دارد و زن داستان در جستوجوی عشق از الموت به اردبیل میرود. اینجا قصه یک زن از سوی یک زن بیان میشود. حسنزاده اظهارکرد: در گذشته بر عاشق برچسب پریزدگی و دیوانگی میزدند و در این قصه هم ما با یک مجنون رو به رو هستیم با این تفاوت که این مجنون یک زن است. دلیل این برچسب عدم درک قانون قلب یا همان فردیت و عشق از سوی جامعه بوده است. بهواقع ما در تاریخ با گونهای از عشقهراسی روبهرو هستیم.
رییس پژوهشکده مردمشناسی گفت: داستان از یک عشق برون همسری حکایت میکند که دو حوزه فرهنگی ایران را به هم پیوند میدهد و این قدرت میانمتنی و میان فرهنگی عشق است. عشق پل اتصال انسانها از فرهنگهای مختلف و ادبیات عشق ادبیات پیوند دهنده حوزههای فرهنگی در ایران بوده است. او افزود: نمونههای کلاسیک و فولکلوریک این عشق در قصههای ایرانی چون قصه مردمی گیلکی و تالشی و طالقانی عزیز و نگار و قصه کردی مم و زین هم وجود دارد. شاعر اردبیلی عاصم این قصه واقعی را تبدیل به یک شعر ترکی آذری میکند و این خود نشاندهنده یک، جایگاه بالا و متفاوت زنان در روایت تاریخ محلی ایران و نیز کوشش در دراماتایز کردن رخدادهای محلی است. همانطور که کلیفورد گیرتز میگوید درام فولکلوریک، زندگی و فرهنگ و قصه و روایت آن را عمیق میکند و به آن عمق و ژرفای بیشتری میبخشد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، سپس به کتاب هزارتوی تنهایی اوکتاویو پاز اشاره کرد و گفت: پاز پذیرش عشق در یک جامعه را نماد جایگاه اخلاق در آن میداند زمانی که ازدواج تبدیل به یک معامله طبقاتی و غیره میشود. او معتقد است که عشق مانع از کالایی شدن ازدواج میشود. مهم است که بدانیم یک جامعه تا چه حد روایتهای عشق را میپذیرد و در برابر آن رفتار خشونتآمیز ندارد چون آنچه چند سال پیش در واقعه دلخراش رومینا شاهد بودیم که به قتل فرزند از سوی پدر بهخاطر یک عشق کودکانه منتهی شد. او از کارگردان دلایل مکتوم بودن چهره ایوب در این فیلم را مورد پرسش قرار داد و گفت: روش پژوهش خانم علیزاده مردمنگاری چند میدانی را دربر دارد که به ما کمک میکند تا تمام ابعاد یک واقعیت و روایتهای متفاوت آن را درک کنیم.
او در پایان تصریحکرد: عشق اغلب روایتی خاموش است و از نظامی گنجوی بزرگ تا شهرزاد هزار و یک شب تا خانم سولماز علیزاده، این قصهگویان، روایت خاموش عشق را به گوش ما رساندهاند چرا که سخنی و یادگاری انسانیتر از سخن عشق در این گنبد دوار نخواهد ماند و عشق جامعه را به مهربانی، مدارا و اخلاق فرا میخواند.
در ادامه سولماز علیزاده کارگردان اثر گفت: من با قصه سوری از کودکی آشنا شدم. پدرم کتابی به ترکی به من داد که یک کتاب شعر اثر عاصم شاعر معروف اردبیل بود و من با وجود سختی خواندن متن ترکی آن کتاب را خواندم. این قصه روی من تاثیر زیادی گذاشت و بعدها تصمیم گرفتم آن را به صورت فیلم مستند بسازم. به این منظور به سراغ مردم الموت و روایت آنان از عشق سوری و مردم اردبیل رفتم. بعد سوری را پیدا کردم و با او به گفتوگو نشستم. پدرم در تمام این مراحل همراه من بود و به من کمک میکرد. مردم اردبیل احترام زیادی برای سوری قائل هستند. سوری سختیهای بسیار کشید.
او تصریحکرد: هدف من نمایش اسطوره عشق بود و من به این دلیل از سختیهایی که سوری کشید کمتر در این فیلم سخن گفتهام. تمرکز روایت بر روی سوری بوده است و نه ایوب و مردان اردبیل برخوردی همراه و پذیرا با ساخت فیلم داشتهاند. داستان عشق سوری داستانی امروزین اما مردمی از عشق است، عشقی پاک و نیالوده. مردم اردبیل نگاهی توام با احترام به سوری دارند.
نشست نقد فیلم سوری با پرسشهای حضار و جمعبندی محمدرضا مهراندیش دبیر نشست به پایان رسید.
بدون دیدگاه