آیین پایانی پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با قدردانی از راه یافتگان و برگزیدگان به پایان رسید.
به گزارش مهر، آیین پایانی پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران سه شنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۲ با حضور مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، سعید پوراسماعیلی معاون آموزش و پژوهش انجمن، اعضای هیات داوران این دوره از همایش و جمعی از علاقه‌مندان به حوزه مطالعات فیلم کوتاه در خانه اندیشه ورزان ایران برگزار شد.
در این مراسم که با ارایه مقالات راه یافته به همایش آغاز شد، پس از بحث و گفت و گو در باب مقالات طرح شده از سوی ارایه دهندگان و استادان، منصور براهیمی به عنوان دبیر علمی همایش و به نمایندگی از هیات داوران این دوره از همایش، سید حسن حسینی، مجید شیخ الاسلامی و رامتین شهبازی، بیانیه پنجمین همایش را قرایت کرد.
سپس، از چهار مقاله ارایه شده در همایش بدون اولویت تقدیر شد:
حسین ایران‌پور؛ مقاله «بهره‌گیری از ظرفیت‌های بومی ژانر سینمای هنرهای رزمی در حوزه فیلم کوتاه»
پژمان طیفوری؛ مقاله «آسیب‌شناسی نقش فیلم کوتاه ایرانی در ناکامی تولید ژانر بومی با نگاهی به سینمای کوتاه کره جنوبی»
محمدمهدی عباس‌آبادی؛ مقاله «ظرفیت‌های اقتباسی داستان‌های عامیانه فارسی در فیلم کوتاه ژانر فانتزی»
پیمان فلاحی؛ مقاله «جهان بومی‌سازی وحشت و فیلم کوتاه، واکاوی سینمای وحشت از منظر خصایص ژانری و مولفه‌های بومی»
در ادامه منصور براهیمی در مورد عنوان و موضوع ششمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران گفت: عنوان پیشنهادی ما برای همایش ششم امکانات بومی برای ژانرهای آمیخته (هیبریدی) و اهمیت چرخه‌های تولید است؛ می‌دانیم که خلوص ژنریک امکان‌پذیر نیست. انواع ژانرهای ادبی و هنری که در تاریخ کشور ما سابقه دارند همواره در تکاپوی آمیختگی و حتی دگردیسی بوده‌اند. ادبیات فارسی ابایی نداشته است که حماسه قهرمانی را به حماسه عرفانی مبدل کند. حتی در شاهنامه‌ فردوسی هم آمیزه‌ اسطوره، حماسه‌ قهرمانی، حماسه‌ تراژیک و تاریخ امری طبیعی قلمداد شده است.
وی تصریح کرد: چرخه تولید نیز روندی بازخوردی است که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری، تولید، مصرف، مناسبات توزیع و … به چرخه‌ای بازخوردی شکل می‌دهند که اگر هر بخش، دیگر بخش‌ها را تغذیه نکند و یا جایی از این چرخه معیوب باشد، روند تولید و فرآوری مختل خواهد شد.
براهیمی با بیان اینکه دامنه پیشنهادی ما برای پژوهش، به رغم محدود بودن، طیف وسیعی از مقولات را در بر می‌گیرد، اظهار کرد: از تلاش‌های نظری برای بحث در مورد ژانر، آمیختگی و چرخه گرفته تا خوانشِ چرخه‌ای تولید در سینمای قدیم و جدید ایران، یا مطالعه‌ یک چرخه خاص (کمدی، ملودرام، دفاع مقدس و …)، و یا پژوهش تطبیقی در شیوه‌های مختلفِ تولیدِ چرخه‌ای ژانر، که از تولید کلاسیک و کمپانی‌محور (هالیوود، ژاپن) تا تولید چرخه‌ای در غیاب کمپانی و حتی مطالعه‌ تولیداتی که در نبود اقتصاد بازار (رومانی یا یوگوسلاوی در دوران سوسیالیزم) یا نمونه‌های آمیخته (چین در سال‌های اخیر) دامن می‌گسترد.
دبیر علمی همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در پایان اظهار کرد: برای رسیدن به مؤلفه‌های پایدارِ بومی‌سازی فرصت بیشتری مورد نیاز است و ما آماده‌ هستیم که این میدان را همچنان باز نگاه داریم. امید داریم که نسل‌های نوجو و نوآور ما چنان پیش بروند که حتی انتظارات ما را نیز پس پشت بگذارند و در میدانِ عمل، سپهری بلند را به ما نوید دهند.
سیدحسن حسینی از اعضای هیات داوران این همایش پنجم در ادامه مراسم توضیحاتی را برای حاضران ارایه کرد و گفت: کلیات را جناب براهیمی توضیح دادند، یک بخش پژوهش موضوع در واقع تولید چرخه‌ای است، مدل دیگر که گفتند مدل کمپانی محور است مانند سینمای آمریکا در دوران کلاسیک تا سال‌های طولانی، بحث انحصار کمپانی‌ها روی قراردادها است، به عنوان مثال در ژاپن کمپانی مثل سوچیکو و … یا هر کمپانی دیگری نمی‌توانند از عوامل کمپانی دیگر استفاده کنند. ما وقتی می‌گوییم تولید چرخه‌ای که کمپانی محور نیست، دو الگو را برای این مسئله در نظر گرفته ایم یکی سینمای ایتالیا است در دوره مشخص ۳۰ ساله که سینمای ایتالیا سالی ۳۰۰ فیلم تولید کرده است و در سالیانی ایران دوران تامین فیلم‌اش از ایتالیا بوده است.
وی تصریح کرد: نمونه دیگر سینمای هندوستان است که به لحاظ کمی بزرگترین تولید کننده فیلم است که سالی هزار فیلم تولید می‌کنند ولی انحصاری که در دیگر کشورها و کمپانی‌ها وجود دارد در هندوستان نیست و قراردادها به راحتی به اشتراک گذاشته می شده است. اما اهمیت اینها چیست، خب سینمای ایران کمپانی محور نبوده است، سینمای ایران صنعتی نبوده است و شکل تولید ما اینطور بوده است که مثلاً «گنج قارون» در پویا فیلم تولید شده و دیگر مهم نبوده است و دیگر استودیو ها آمده‌اند از این مدل تا چند سال به طور مشخص استفاده کرده اند. مثلاً در دوران اصلاحات یک سری فیلم‌هایی مد شده بود به اسم فیلم‌های دختر و پسری، اینها ملودرام‌های عاشقانه بودند و به اشتراک گذاشته شده بودند. امروز در مورد فیلم «فسیل» صحبت می‌شود و آیا اینکه در چند سال اخیر نمونه‌هایی شبیه به آن را خواهیم داشت یا نه؟
حسینی در پایان اظهار کرد: بنابراین چون شکل الگوی ما از گذشته تاکنون خیلی به این الگو شباهت داشته، پژوهش و شناخت و فهم اینها به شناخت تولید سایکلیک در ایران کمک می‌کند؛ متاسفانه در مقالات این کج فهمی را داشتیم که فیلم فارسی را در مقام ژانر دیده بودند، در حالی که فیلم فارسی همین تولید سایکلیک است. ما یک سری چرخه‌هایی داریم که در طول زمان‌ها در کنار هم هستند و تایخ سینمای ما را شکل داده‌اند و نزدیک ترین شکل به تولید صنعتی هستند که البته ما هیچ وقت به آن نرسیده‌ایم، بنابراین اگر پژوهشگران روی الگوها کار کنند به فهم تولید چرخه در سینمای ایران از گذشته تا امروز هم کمک می‌کنند.
آذرپندار: ظرفیت‌های بومی دینی و مذهبی ایران مغفول مانده است
در پایان این مراسم مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران گفت: اگر امروز بحث جدی پیش آمده است که دولتی با مختصات دولت فعلی باید با فروش فیلم‌ها خوشحال باشد یا نه به این دلیل است که سینمای ایران وارد یک دو قطبی شده است که باید شما تصمیم بگیرید که بین جنسی از فیلم‌های اجتماعی تلخ که واسطه برخی موفقیت‌های جشنواره‌ای و یا مضامین ملتهب در اکران موفق هستند و یا کمدی و بعضی دولت‌ها تصمیم می‌گیرند به سمت یک طرفش بروند و بعضی دولت‌ها هم به طرف دیگرش، کدام را انتخاب کنید.
وی ادامه داد: موضوع این است که هر دولتی با هر تفکری می‌آید خیلی ها از هیچکدام از این دو طرف راضی نیستند، علت این است که سینمای ایران گیر افتاده است بین دو ژانر محدود و فضاهای دیگری نیست که شما اصلاً بتوانید در مورد گیشه آن صحبت کنید و هر کدام اینها را هم در نظر نگیرید لاجرم گزینه دیگری باقی نخواهد ماند.
وی تصریح کرد: امروز ژانر مسیر جدی و حیاتی برای سینمای ایران است که شاید از این دوگانه رها شود، نکته دوم اینکه اگر مساله بومی سازی را مطرح کردیم، واقعیت این است که مخاطب فیلم‌های ترسناک آمریکایی، ژاپنی، ایتالیایی، کره‌ای و … را راحت تر از هر زمان دیگر می‌بیند، اگر ما بتوانیم جنسی از فیلم‌های ژانر وطنی خلق کنیم اتفاق مناسبی است، مثلاً در گونه وحشت، وحشت ایرانی است که احتمالاً برای مخاطب جذاب خواهد بود، وگرنه ما ممکن است به لحاظ ظرفیت‌های زیرساختی و از همه مهم‌تر تجربه‌ای که در سینمای ایران در فضای ژنریک وجود ندارد، نتوانیم با فیلم‌های ژانر وحشت دیگر کشورها رقابت کنیم مگر اینکه طعمی از ایرانی بودن در آن وجود داشته باشد که برای مخاطب ایرانی جذاب باشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران گفت: زمانی که مساله بومی بودن را طرح می‌کردیم خیلی دوست داشتم در این مقالات توجهی به ظرفیت‌های دینی و مذهبی ایران هم بشود، به نظرم ظرفیت مغفول مانده ای است، چراکه مانیفست‌هایی در حوزه دینی و معرفتی وجود دارد مثلاً در ژانر وحشت یا مسئله‌ای مثل شکست زمان که در سینمای فانتزی و علمی و تخیلی ظرفیت‌هایش وجود دارد. مثلاً امیرالمومنین علی (ع) می‌فرمایند «از هر کاری که ترسیدی خود را در آن بینداز» این یک مانیفست متفاوتی است از آن چیزی که تحت عنوان ژانر وحشت دیده ایم؛ در ادامه این فرمایش ایشان می‌فرمایند «زیرا رنجی که در اثر نگاهداشتن خود از آن چیز به تو می‌رسد بزرگ‌تر از چیزی است که تو از آن می‌ترسی». این یک مانیفست است و می‌توان برای آن به تولید ایده برسیم و بسیاری موارد از این دست و همه اینها برای ما است و جای دیگری نمی‌توانیم آن را پیدا کنیم. اینها مضامین نویی است که که می‌توانیم به آنها بپردازیم، این تنها بحث وحشت بود در حالی که در موارد مختلف می‌توان از مسایل بومی مرتبط با دین و مذهب به آن توجه کنیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *