سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره میبرد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده و قابهای ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کردهاند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نامشان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمیبرد.
به گزارش ایرنا، نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیستهاند.
رقیه چهره آزاد/ مادر
رُقیه چـِهرهآزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا میکرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفهای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر میمیرد نقش مادر را بازی کرد.
در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسنترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کردهاست که از آنها میتوان به طوفان زندگی، سوتهدلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهرهآزاد همچنین در مجموعههایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداختهاست. هنگام درگذشت رقیه چهرهآزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامهها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»
حمیده خیرآبادی/ پدرسالار
تا مدتها جنس دیالوگگوییهای او در سریالهای تلویزیونی تبدیل به ضربالمثل و نمادی از مادرانگیها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوستداشتی سینما و تلویزیون محسوب میشود، آنقدر در فیلمها و سریالهای مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوستداشتنی او بود.
در میان آثار خاطرهسازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا میتوان جایگاه ویژهای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زندهیاد محمدعلی کشاورز در نقش اسداللهخان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموشنشدنی است.
خیرآبادی حضورهای خاطرهسازی دیگری همچون فیلم «کلاهقرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.
حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.
شهلا ریاحی/ دلشدگان
قدرتالزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.
او سینمای حرفهای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خوابهای طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامههای کودک نیز بود.
ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.
جمیله شیخی/ کاغذ بی خط
جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی میکند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
هما روستا/ از کرخه تا راین
آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا میکرد میتوانست همه نگاهها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهرههای برخاسته از صحنه تئاتر به حساب میآمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطرهسازی را رقم زد.
مخاطبان جوانتر سینما و تلویزیون شاید او را بهواسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفهایترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکردهاند.
یکی از حضورهای خاطرهانگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار بهحساب میآید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمیکیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی میکرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.
هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگیاش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.
پرویندخت یزدانیان/ قصههای مجید
هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطرهسازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامدهایم. کارگردانی که برای ساخت «قصههای مجید» وسواس بسیاری بهخرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سختگیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بیبی» به مادرش رساند.
پرویندخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بیبی» جان بخشید که سالها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بیبی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.
وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقشآفرینی کرد و اما چندان علاقهای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.
پرویندخت یزدانیان در پنجم فروردینماه ۱۳۹۱ پس از دورهای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.
فرخلقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگها
از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلمها و سریالهای مختلف از مجموعه فیلمهای «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر میگیرد. فرخلقا هوشمند هم از آن بازیگران دوستداشتنیای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلبمان احیا میکند.
او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمدهای از خاطرات ما از او مربوط به تجربههای تلویزیونیاش میشود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».
بیشک یکی از جذابترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخلقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطرهساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.
سریالی که سهم ویژهای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگهایمان داشت.
فرخلقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.
پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی
مگر میشود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنتهای کودکیتان را با چنگالی در دست به «طاهرهخانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی» را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال بهدست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمدهای در خاطرات جمعی ده شصتیها از سریالهای تلویزیونی دارد.
سلیمانی چهرهای دوستداشتنی و صدایی خوشآهنگ داشت که همین ویژگیها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلمها و سریالها در حافظهها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.
او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریالهای تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.
پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.
ژاله علو/ روزی روزگاری
ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیتها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغالتحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرتالله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقشهای اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلمهای زیادی بهجای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زدهاست. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتونهای والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شدهاست.
وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخصترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری بهنام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.
بدون دیدگاه